1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

گشت‌و گذاری در وبلاگستان: مردی سنگسار شد

الف۱۳۸۶ تیر ۲۳, شنبه

بازهم خبر سنگسار. در حالی که بسیاری در ایران از لغو حکم سنگسار "مکرمه" در هفته‌های پیش، از شادی در پوست خود نمی‌گنجیدند، خبر آمد که متهم مرد پرونده آرام و بی‌صدا سنگسار شده است

https://p.dw.com/p/BFr3

تصور کن که نیمی از پیکرت را درون چاله‌ای مدفون کرده‌اند و نیمه‌ی دیگر همه چشم شده و به دست‌هایی که سنگ پرتاب می‌کنند، خیره گشته است. چه حسی است؟ می‌توانی تصور کنی؟ این یعنی لمس مرگ با گوشت و پوست و استخوان و خون. راستی مرگ چه مزه‌ای دارد؟ تلخ است؟ بوی خون می‌دهد؟ وحشیانه است؟ مرگ یعنی دنبال کردن مسیر سنگ‌ها تا لحظه‌ی فرود با چشمانی که در چشمخانه دو دو می‌زنند و آرزوی دم به دم که ای کاش این سنگ، آخرین سنگ باشد. مرگ یعنی دوختن نگاهی ملتمسانه به دست‌هایی پر از سنگ که سر تو را نشانه رفته‌اند. مرگ یعنی ضجه‌زدن بند بند پیکری که دیگر نمی‌خواهد حتی یک لحظه زنده بماند. توانستی همه‌ی این‌ها را تصور کنی؟ همه‌ی اینها یعنی سنگسار. سنگسار یعنی تماشای سنگ و سنگ‌دل از پشت پرده‌ای از خون که جلو چشمت را گرفته. سنگسار در قرن بیست و یکم.

حقیقت باورنکردنی

« وقتی به فیلم‌های قرون وسطایی یا گلادیاتوری نگاه می‌کنیم اولین حسی که به ما دست می‌دهد، این است که داریم فیلم تماشا می‌کنیم و تصاویری اغراق شده را می‌بینیم و هرگز واقعیت چنین خشن نبوده است. اما راستش را بخواهید، سال‌هایی که به چشم دیدیم و از درونش گذر کردیم، هراس‌انگیزتر از هراس‌انگیزترین فیلم‌های ‌تاریخی ‌خشن است. شما باید همین سنگ‌سار را تصور کنید. انسانی را تا کمر در خاک کنند و بعد با سنگ به جانش بیفتند و به قتل برسانند و همه‌ی این کارها را در روز روشن و با حکم قاضی انجام دهند. این از آن باورنکردنی‌های است که حقیقت دارد. حقیقتی که نماد حکومت و مردمی منحط است.» (شبح)

و سنگسار پایان زندگی یک مرد بود در ده کوچکی که پر از سنگ بود. روز ۱۴ تیر ماه، حکم سنگسار جعفر کیانی، به جرم زنای محصنه با مکرمه، اجرا شد.

چه کسی اولین سنگ را زد؟ چه کسی آخرین را؟

« در راه برگشت از تاکستانم... در تاکستانم. تازه از آقچه کند برگشته‌ام. با اهالی روستا حرف زدم. مردم از ازدحام مامورانی می‌گویند که برای سنگسار جعفر کیانی اعزام شده بودند. مردی می‌گوید : خبر از قزوین اگر نیم ساعت زودتر رسیده بود، حکم، اجرا نمی شد! می‌پرسم خبر؟ یعنی چه؟ می گوید، ظاهراً از آنجا خبرآورده بودند که حکم اجرا نشود! ولی دیر رسید. دلم نمی‌آید بگویم : چه ساده‌ای مرد! حالم بد است. و شنیده‌ام در تهران سخنگوی قوه‌ی قضائیه از استقلال قاضی سخن گفته است! هم ایشان چندی پیش از بخشنامه رئیس قوه‌ی قضائیه نگفته بودند؟ واین‌که این حکم‌ها نه صادر می‌شود و نه اجرا؟ خون‌های خشکیده بر گودال جعفر هنوز تازه‌اند و دستکش‌های خونی مجریان و سیگارهای افرادی که معلوم است چقدر عصبی بوده‌اند... و ....» (وارش)

چند هفته‌ی پیش خبر صدور حکم سنگسار این زن و مرد و اجرای غریب‌الوقوع آن فعالان حقوق بشر را به تکاپو انداخت و آنها به هر دری زدند تا جلوی اجرای حکم گرفته شود. دویدن‌ها نتیجه داد. صبح روز چهارشنبه (۳۰ خرداد) با صدور دستور توقف هاشمی شاهرودی، رئیس قوه قضائیه، اجرای حکم متوقف شد. به نوشته‌ی روزنامه‌ی "اعتماد ملی" قرار شد که کمیته‌ای ویژه، صدور حکمی را که بر خلاف بخشنامه‌ی محرمانه‌ی رئیس قوه قضائیه اجرا شده بود، بررسی کند. مقامات ایران سالهاست که تأکید می‌کنند، حکم سنگسار که در قوانین این کشور وجود دارد، اجرا نمی‌شود. اما حتی دستور توقف اجرای این حکم کارساز نبود. قاضی اجرای حکم روز پنجشنبه (۱۴ تیر)، با انتقال متهم مرد پرونده به روستای آق چکن تاکستان حکم را اجرا کرد. به گفته‌ی شاهدان و اهالی محل، این حکم را تنها مأموران به همراه قاضی اجرای حکم، اجرا کردند.

« برخی از شاهدان عینی حاضر در صحنه‌ی سنگسار گفته‌اند، جعفر در میان هجوم سنگها به سختی جان داده و نمرده، مگر آنکه کسی که نامش را هم برده اند و لابد مامور و معذور بوده، با سنگی بزرگ چنان بر سرش کوبیده که مغزش را متلاشی نموده! باید از این مامور معذور تشکر کرد که راحتش کرده؟» (پرگاس)

شایعه‌ای که واقعیت داشت

پس از پخش خبر سنگسار، هیچ منبع قضایی حاضر به پاسخگویی و توضیح در این باره نشده بود. گفتنی است که این حکم در شرایطی اجرا شد که مدیر کل نظارت و پیگیری قوه قضائیه نیز، صدور این حکم را تکذیب و آن را شایعه خوانده بود.

« هفته پیش بود که با چند نماینده زن مجلس، درباره سنگسار و تغییر قوانین حرف می‌زدم می‌گفتند: «‌سنگسار که الان در کشور ما اجرا نمی‌شود.» گفتم: «‌بله اجرا نمی‌شود، اما حکمش که صادر می‌شود و در قوانین که وجود دارد. پس باید فکری برای تغییر این قوانین بشود.» می‌گفتند: « نخیر شما خیالتان راحت باشد تا وقتی که آقای شاهرودی هستند، سنگساری اجرا نخواهد شد.» گفتم: « حالا آمدیم یک روز آقای شاهرودی نبودند،آن وقت چی ؟‌»‌ می‌گفتند:‌«‌آن وقت هم ما هستیم و هم شما و باز هم سنگساری اجرا نخواهد شد.» !!!! حالا فقط چند روز از آن گفت و گو گذشته و خبر آمده که جعفر کیانی، یکی از متهمان پرونده سنگسار امروز، همین امروز در روستایی در اطراف تاکستان اعدام (سنگسار؟) شده. خبر را یک مقام رسمی اعلام کرده و نخواسته نامش فاش شود. حالا خبرنگار حوزه قضایی ما ساناز الله بداشتی گوشی را برمی‌دارد و زنگ می‌زند به یک مقام قضایی نزدیک به شاهرودی. جالب است، خبر نه تایید می‌شود و نه تکذیب! منبع قضایی محترم پاسخگویی را به فردا موکول می‌کند و می‌گوید، حسن قاسمی ، رئیس کل دادگستری استان قزوین را پیدا نکرده و فعلا نمی‌تواند جوابی بدهد. حالا با اجرای سنگسار متهم مرد، شمارش معکوس برای اجرای سنگسار مکرمه هم آغاز شده. همه نگرانند. اما هیچ مقام رسمی‌ای نیست که بیاید و بگوید بله ما این کار را کردیم یا نه این طور نبوده. مسخره نیست ... آیا مسئولانی که چنین احکامی را صادر و اجرا می‌کنند، نباید دست‌کم آنقدر شجاعت اخلاقی داشته باشند که درباره عملکرد خود اطلاع‌رسانی کنند؟‌ این سوال‌ها که جواب ندارد اما ایدا هم نوشته که بر اساس آخرین پیگیری‌ها از مقامات قضایی، حکم به صورت "خودسرانه" اجرا شده است... حالا باید دوباره به آن خانم‌های مجلس نشین زنگی بزنم...» (فهیمه خضرحیدری)

«تعجب من از این است که وقتی جسارت انتشار یک خبر وجود ندارد، چرا و چگونه اجرایش می‌کنند؟! آن هم در پستوی یک روستای دورافتاده؟ مگر قرار نیست سنگسار را آیینه عبرت مردم کنید؟ پس چرا در پس دورافتاده ترین روستاها و در حین اعتراض مردم روستا اجراش می‌کنید؟»

به دنبال تأیید خبر سنگسار جعفر کیانی در تاکستان، دفتر کمیسر عالی سازمان ملل در حقوق بشرهم در بیانیه‌ای که منتشر کرد، درباره‌ی این گزارش ابراز نگرانی کرد. کمیسر عالی سازمان ملل در حقوق بشر، در اینباره گفت: «من از این‌که علی‌رغم آن‌که دولت ایران اجرای سنگسار را به تعویق انداخته بود باز هم این حکم اجرا شد، بی‌نهایت نگرانم. سنگسار نقض آشکار حقوق بین‌المللی‌ست. حقوق بین‌المللی، مجازات اعدام را فقط برای جنایات بسیار خشونت‌آمیز و خطرناک محدود کرده است. من مؤکدا از مقامات ایران می‌خواهم، نسبت به سنگسار گزارش‌شده توضیح دهند و همچنین اجرای حکم مکرمه ابراهیمی و افراد دیگری را که به این مجازات محکوم شده‌اند، لغو کنند». (منتشر شده در سایت میدان)

در حالی که خبر دهان به دهان می‌گردد و همه می‌دانند که جعفر کیانی سنگسار شده است، در این میان عده‌ای به انتظار انتشار خبر از شبکه‌ی بی‌بی‌سی نشسته‌اند تا ایمان بیاورند که باز هم باران سنگ باریدن گرفته. بخوانید: « اولا که هنوز معلوم نیست، خبر سنگسار خودسرانه مرد تاکستانی در یک ده دور افتاده واقعی است یا نه. چون هنوز از هیچ منبع رسمی تایید نشده و شاهد همه هم یا دم‌های خودشان است یا دوستانشان... هیچ‌کس هیچ کسی که بتواند با قطعیت ادعا کند طرف سنگسار شده و نه اعدام، وجود ندارد. و اگر به من باشد که می‌گویم حالا اصل مرگ این مرد هم هنوز سند و منبع درست و حسابی ندارد. برای همین مثلا خیلی‌ها از جمله بی.بی.سی خبر آن را هنوز نداده است. بعد اینکه به فرض سنگسار شدن او، مشخص می‌شود که قاضی آن شهر کوچک که این خانم‌ها می‌گویند حکم سنگسار را اجرا کرده، بدون شک هشدار دیده‌بان حقوق بشر را به زبان انگلیسی هنوز نخوانده است تا متوجه شود چقدر آدم بدی است.» (سردبیر خودم)

روزهای بدون سنگسار

اما چیزی که مسلم است همه‌ی این تکذیب‌ها و تصدیق‌ها، سنگ‌های پرتاب شده را باز نمی‌گردانند. انسانی دیگر با اجرای حکم سنگسار مجازات شد. آیا می‌رسد روزی که مقامات قضایی ایران ماده‌ی قانونی مربوط به حکم سنگسار را لغو کنند؟

در یادداشت‌های "فهیمه خضرحیدری" می‌خوانیم: «ساناز پرسیده که چطور با وجود حکم آقای شاهرودی درباره توقف اجرای سنگسار این کار در تاکستان انجام شده و آقای سخنگو هم ماجرا را به "‌استقلال قاضی" مربوط کرده‌اند و گفته‌اند که قاضی مستقل عمل کرده است.حالا هم ظاهرا آقای قاضی را فرستاده‌اند یک مدت مرخصی و هواخوری. گفته شده که قاضی پرونده جعفر را به بهانه انجام یک سری تحقیقات تحویل گرفته و بعد او را برای اجرای حکم سنگسار برده. بعضی منابع خبر از برکناری او داده‌اند. اما برکناری او چه کمکی به ما می‌کند ؟‌هیچ ! سخنگو قول داده و گفته اجرا نشدن حکم سنگسار مکرمه را تضمین می‌کند اما مگر همین حرف‌ها قبل از سنگسار جعفر هم گفته نشده بود ؟ اما جالب‌ترین نکته این جلسه به نظرم اذعان سخنگوی قوه قضائیه است به این که بله، باید این قانون سنگسار تغییر کند .ایشان خبر داده که در آینده نزدیک قانون در مورد سنگسار عوض می‌شود چرا که وقتی در قانون چنین موردی وجود دارد، دستور توقف قانون را نمی‌‌توان داد. انگار کم‌کم آقایان دارند به واقعیت موجود نزدیک‌تر می‌شوند.»

آبروی از دست‌رفته‌ی سنگ

جعفر کیانی سنگسار شد و متهم زن پرونده او در زندان لحظه به لحظه با فکر مرگی این چنین دست و پنجه نرم می‌کند. راستی او به چه می‌اندیشد؟ شاید با خود فکر می‌کند تا چند سنگ دوام خواهد آورد. سرنوشت مکرمه‌ها چه می‌شود؟

« مکرمه در زندان قزوین حال خوشی ندارد. ظاهرا دیروز خبر را شنیده است و خواسته که خودزنی کند اما نگذاشته‌اند. چه کسی تضمین می‌کند این زن سنگسار نخواهد شد؟ چه کسی تضمین می‌کند که استقلال قاضی این بار نیز جلوی تضمین‌های دیگر قد علم نخواهد کرد؟ در دادگستری تاکستان نگاه ها همه خاکستری است.» (وارش)

« این نگرانی وجود دارد که به زودی حکم مکرمه نیز اجرا شود. بنا به گفته‌ی شاهدانی از داخل زندانی که مکرمه در آن به سر می‌برد روز گذشته مکرمه در حالی که وضعیت روحی مناسبی نداشته، به مرکز مشاوره‌ی زندان برده شده است و در جریان خبر سنگسار جعفر قرار گرفته‌است. به دنبال اعتراض‌های هفته‌ی گذشته به اجرای حکم سنگسار مکرمه و جعفر دستگاه قضایی وادار شد اجرای حکم را متوقف کند . اما در خبری دیگر اعلام کرد که مجازات سنگسار به اعدام تبدیل خواهد شد. مکرمه زنی است که ۱۱ سال از عمرش را پشت میله های زندان، کابوس وار سپری کرده و با این کابوس پیر شده‌است. پرسش این است که آیا تمام اقدامات ممکن برای دفاع از یک زن که در آستانه‌ی سنگسار قراردارد انجام شده است؟ به هر حال به نظر می‌رسد شمارش معکوس سنگسار برای مکرمه باردیگر آغاز شده است.» (پرگاس)

آیا شرافت از دست رفته‌ی "سنگ" به سنگ‌های تاکستان بازمی‌گردد؟ ای کاش چاله‌ی کنده شده برای جعفر آخرین چاله باشد.