گشايش نمايشگاه آثار تازهی اکبر بهکلام
۱۳۸۴ اسفند ۱۰, چهارشنبه
وی پس از دو سال تدريس نقاشی در انستيتوی هنرهای زيبای تبريز، در سال ۱۹۷۶ به برلين آمد و در اين شهر ساکن شد. اما آوازهی اين هنرمند ايرانی، مدتهاست که مرزهای محلی را پشتسر گذاشته و تا کنون علاوه بر نمايشگاههای گوناگونی از آثار او در شهرهای مختلف آلمان و اروپا، آفريدههای هنری او به صورت نمايشگاه انفرادی يا گروهی، در شهرهای سانفرانسيسکو و لوسآنجلس آمريکا و نيز سائوپائولو و ريودوژانيرو برزيل نيز به تماشا گذاشته شده است.
در نقاشیهای بهکلام میتوان دورههای گوناگونی را با انگيزههای مختلف تشخيص داد. آثار او در دهههای هفتاد و هشتاد ميلادی، عمدتاً تصويرگر موضوعات سياسی مانند تظاهرات، درگيریهای خيابانی، جنبشهای مطالباتی و کلاً واقعيتهای اجتماعی اين دوره در برلين بود. تودههای بیشکل مردم و پيکرهای در هم فرورفتهای که تجمعات اعتراضی را تداعی میکردند، از شاخصهای آثار او در اين دوره بودند.
اما بهکلام افزون بر الهامپذيری از فضای پيرامونی خود، همواره تحت تأثير رويدادهای سياسی ميهن خويش نيز قرار داشت و آنها را در آثار خود بازتابانده است. مجموعه نقاشیهای او پيش از انقلاب، تحت عنوان «پرسپوليس» که بيانگر آرزوی دستيابی به آزادی و همزمان بازتابی از خشونت دولتی بود، و بعدها پس از انقلاب، مجموعه کارهايی تحت عنوان « عدالت به نام خدا»، همگی روايتگر درد و رنج هنرمند و اميدهای برباد رفتهی او بودند. مرگ و خشونت و سرکوب، انگيزههای اصلی اين دوره از کارهای اکبر بهکلام است.
بهکلام در اواخر دههی هشتاد ميلادی، مجموعهی ديگری از آثار خود را در برلين به نمايش گذاشت که باز موضوع محوری آن انقلاب بود، اما اين بار نه انقلاب ايران، بلکه انقلاب ۱۸۴۸ آلمان. اين نمايشگاه برای بسياری از منتقدين و محافل هنری اين شهر شگفتانگيز و با اين پرسش همراه بود که چه انگيزهای يک هنرمند ايرانی را به مشغوليت با موضوع انقلاب آلمان میکشاند.
اکبر بهکلام خود در پاسخ تصريح نموده است که موضوعاتی چون دگرگونی، جنبش، اختناق و خشونت او را تحت تأثير قرار میدهند. اما او هنگامی که دست به آفرينش يک اثر هنری میزند، صرفاً از احساس خود حرکت میکند. نقاشی او صرفنظر از انگيزهی آن، در درجهی نخست اثری هنری است و در اين راستا مضمون آن به امری ثانوی تبديل میگردد، اگر چه بايد ميان تصوير و محتوا، تناسبی برقرار باشد.
در نقاشیهای تازهی اکبر بهکلام، شاهد چرخشی به درون و به عبارت ديگر، انتقال از حوزهی اجتماعی به حوزهی خصوصی هستيم. آثار جديد او انتزاعیتر و تأويلناپذيرتر و با رنگآميزیهای جسورانهتری همراهند و به پختگی و بلوغ بيشتری نسبت به دورههای پيشين دست يافتهاند. بافت درونی اين آثار رازآميزتر از کارهای پيشين بهکلام است. چرخش ياد شده در کارهای تازهی وی اما، به معنی رويگردانی او از حوزهی اجتماعی نيست، بلکه بازتعريف آن است.
بهکلام کماکان به جنبش و حرکت متعهد مانده است و اين موضوعات، انگيزهی کانونی آثار او باقی ماندهاند. اما اين بار تصاوير بيانگر پيکار و درگيریهای سخت نيستند، بلکه جنبشی برای همگرايی و هماهنگی صوری، به ياری رنگهای زيبا و شادند. اگر «آزادی» در آثار پيشين بهکلام موضوع حسرت بود، اين بار به مثابه گوهر فینفسهی کاری هنری خودنمايی میکند. آيا هنرمند به آرامش درونی خود رسيده است؟
اکبر بهکلام در سالهای گذشته دورههايی طولانی را در برزيل گذرانده است. بیترديد آثار تازهی او متأثر از فضای جديد پيرامون او بوده است. طبيعت، نور، گرما، زندگی پرتپش و تجربيات تازهی اجتماعی در آثار جديد او بازتابی روشن يافتهاند. عشق، عاطفه، احساس و پيوند ميان زن و مرد به همراه عناصر اروتيک، درونمايهی بسياری از نقاشیهای تازهی او را تشکيل میدهند.
اکبر بهکلام تا کنون سه نقاشی بزرگ ديواری در برلين کشيده است. آخرين آن در سال ۱۹۹۴ در مقابل وزارت کشور آلمان در پايتخت اين کشور پايان يافت. اکبر بهکلام هنرمندی است که مرزهای ملی را درنورديده است. بيهوده نيست که محافل هنری آلمان، از او به عنوان «نقاش ايرانی از برلين» و «نقاش برلينی از ايران» ياد میکنند. ناگفته نماند كه اين نمايشگاه تا تاريخ بيست و نهم ماه آوريل ادامه دارد.
بهرام محيی، گزارشگر صدای آلمان در برلين
نشانى نمايشگاه: (Galerie Linneborn; Parkstr. 7-9; Berlin-Pankow)
ساعات ورود: چهارشنبهها تا جمعهها از ۴ تا ۷ بعدازظهر و شنبهها از ۱۱ صبح تا ۲ بعدازظهر