1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

کودکان پشتکار و سماجت را یاد می‌گیرند

۱۳۹۶ مهر ۳, دوشنبه

ضریب‌هوشی بالا برای رسیدن به موفقیت در زندگی تأثیرگذار است اما تضمین کننده آن نیست. نقش انضباط فردی و پشتکار را نباید دست‌کم گرفت. پژوهشگران اروپایی معتقدند باید به کودکان کمک کرد تا پیشتکار و سماجت را فرا بگیرند.

https://p.dw.com/p/2kfo5
Deutschland Kinder jubeln Bad Hindelang
عکس: picture-alliance/dpa/K.-J. Hildenbrand

مثال‌هایی که شاید هر کدام از ما بارها و بارها در زندگی روزمره با آنها مواجه شده‌ایم کم نیستند: پسر ۱۸ ساله‌ای که از دوران مهدکودک مدام شنیده که خیلی باهوش است با نمرات متوسطی دیپلم گرفته، چون اطمینان داشته است که تلاش برای یادگیری با ضریب هوش بالایی که او دارد ضروری نیست. یا دختر ۱۳ ساله‌ای که تنها با یک نگاه به تمرین‌های ریاضی برگه را کنار می‌گذارد و می‌گوید از پس حل آن‌ها برنمی‌آید.

شهامت رویارویی با ‌ تکالیف سنگین و نومید نشدن پس از نخستین شکست، با فاکتورهای مختلفی در ارتباط است که از دوران کودکی شخصیت فرد را شکل‌ می‌دهند.

نتیجه یک پژوهش تازه که در مجله ساینس منتشر شده، نشان می‌دهد که کودکان می‌توانند پشتکار و سماجت را آن‌هم از سنین بسیار پایین یاد بگیرند. اینجا هم والدین به عنوان الگوی کودک نقش مهمی بازی می‌کنند. یولیا لئونارد از موسسه فن‌آوری ماساچوست در کمبریج و تیم او به پژوهش جالبی در این مورد دست زدند. آن‌ها می‌خواستند بدانند که آیا کودکان ۱۵ ماهه هم پس از دیدن یک الگوی مثبت، حاضر به تلاش برای یافتن راه‌حلی برای یک مشکل هستند یا نه.

الگوبرداری از پشتکار بزرگسالان

در مجموع ۱۲۶ کودک ۱۵ ماهه در تحقیق آنها شرکت کردند. این بچه‌ها به سه گروه تقسیم شدند. پژوهشگران به گروه نخست جعبه‌ شفافی را نشان دادند که در آن یک قورباغه پلاستیکی قرار داشت. خانمی به مدت۳۰ ثانیه مقابل چشم این کودکان برای باز کردن در جعبه تلاش می‌کند. او پس از ۳۰ ثانیه موفق می‌شود برچسبی که در جعبه را پوشانده بود بردارد. این آزمایش در گروه دوم تکرار می‌شود با این تفاوت که فرد بزرگسال بدون تلاش زیاد پس از ده ثانیه در جعبه را باز می‌کند و به قورباغه می‌رسد. گروه سوم بدون داشتن الگو و شرکت در این آزمایش وارد مرحله دوم می‌شود.

در مرحله دوم به هر کودک جعبه‌ای نشان داد می‌شود که از داخل آن صدای موزیک می‌آید‌ و یک دکمه بزرگ قرمز رنگی روی آن است. این دکمه به راحتی فشار داده می‌شود اما عملکردی ندارد. الگوی بزرگسال مقابل چشم هر کودک، دکمه‌ دیگری را که به سادگی پیدا نمی‌شود فشار می‌دهد. سپس به کودک نشان داده می‌شود که به این ترتیب از درون جعبه صدای موزیک به گوش می‌خورد.

بعد از آن پژوهشگران جعبه را در اختیار هر کودک می‌گذارند و اتاق را ترک می‌کنند. آنچه در دقیقه بعد اتفاق می‌افتد روی یک نوار ویدئویی ضبط می‌‌شود. برخی از کودکان پس از چند بار که دکمه بزرگ قرمز را فشار می‌دهند، جعبه را به گوشه‌ای پرت می‌کنند یا سراغ پدر یا مادر ‌می‌روند تا به آنها کمک کنند.

برخی از کودکان بسیار باهوش هم به سرعت دکمه اصلی را پیدا می‌کنند. این کودکان باهوش مانند کودکانی که که در تمام مدت دو دقیقه حتی یک‌بار هم دکمه قرمز را فشار نمی‌دهد یا والدین‌شان به آنها کمک می‌کنند، از مرحله بعد خارج می‌شوند. 

سماجت برای رسیدین به هدف

۱۰۲ کودک وارد مرحله بعد می‌شوند. کودکان گروه نخست که پیش‌تر تلاش یک بزرگسال را برای باز کردن در جعبه و رسیدن به قورباغه را دیده بودند، پشتکار بیشتری برای دستیابی به هدف داشتند. آنها دکمه قرمز بدون‌عملکرد را به امید نتیجه گرفتن بارها و بارها فشار می‌دهند، برخی هم دکمه اصلی را پیدا می‌کنند. به نظر پژوهشگران، این تحقیق نشان می‌دهد که آن‌ها پشتکار بیشتری برای رسیدن به نتیجه داشتند، گرچه شماری از آنها درک نکرده بودند که دو دکمه، در عملکرد باهم متفاوت هستند.

این پژوهشگران معتقدند بزرگسالان باید عرق ریختن خود برای رسیدن به یک هدف را به فرزندان خود نشان دهند. آنها می‌گویند کودکانی که در زندگی شهری و مدرن رشد می‌کنند، نمی‌توانند شاهد آن باشند که بزرگسالان چطور با چالش‌های پیش‌روی خود کنار می‌آیند. این کودکان در مهدکودک و مدرسه، بزرگسال را در حال انجام کارهایی می‌بینند که به خوبی از پس آن‌ها برمی‌آیند و ممکن است دچار این برداشت اشتباه شوند که آنها هم در بزرگسالی به سادگی از پس انجام همه‌کارها برخواهند آمد و نیازی به پیگیری و پشتکار ندارند.

 

بارداری با مغز زنان چه می‌کند؟