کمپین تماس سبز؛ فصلی نو در مبارزات توییتری و فیسبوکی
۱۳۸۹ اسفند ۱۲, پنجشنبهدر آستانه ۲۵ بهمن، یکی از روزهای اخیر اعتراضات مردم در ایران بود که صفحهی "کمپین تماس سبز" در فیسبوک سر برآورد. از همان ساعات اولیه شور و شوق عمومیای در آن موج میزد. گروهی از جوانان و دانشجویان ایرانی مقیم در خارج از کشور راهی نو یافته بودند برای کمک به تسهیل اعتراضات مردمی در ایران. درست وقتی منطقه در تب انقلابهایی که به آنها انقلابهای توییتری و فیسبوکی نسل جوان میگویند میسوخت، نسل جوان ایرانی خارج از کشور، در اقدامی نو از اینترنت به خارج از اینترنت پل زد . اولین تماسها و هماهنگیها از طریق اینترنت انجام میگرفت ولی کار نهایی این بود: برداشتن تلفن و گرفتن تماس با شمارههای اتفاقی در ایران.
این کمپین کار شهروند-خبرنگارها را به صورت برعکس انجام میداد. شهروندان در اعتراضات سال گذشته با تلفنهای همراهشان از خشونتهای دولتی در ایران فیلم و عکس تهیه کردند و از طریق شبکههای اجتماعی به دنیا مخابره کردند. اما این کمپین از طریق فیسبوک، یکی از اصلیترین شبکههای اجتماعی جهان، به سازماندهی داوطلبان میپرداخت و بعد این داوطلبان بودند که از طریق تلفن اخبار را مخابره میکردند به داخل کشور.
لیستی از شمارهها در کمپین تهیه شده بود که به محض اعلام آمادگی داوطلب برای تماس، تعدادی از آنها در اختیارش گذاشته میشد. داوطلبها خیلی وقتها برمیگشتند و از نتیجهی تماسهایشان در صفحهی فیسبوک کمپین مینوشتند.
فردای ۲۵ بهمن اما این صفحهی فیسبوک از سوی مدیران کمپین بسته شد. به علت «حفظ امنیت داوطلبانی که در آن صفحه به صورت عمومی از فعالیتهایشاننوشته بودند.» اما کار کمپین پایان نیافت.
حالا کمپین یک صفحهی عمومی جدید در فیسبوک دارد که دیگر قرار نیست کسی در آن چیزی به صورت عمومی یادداشت کند. در آن اطلاعات کمپین و پیشنهاداتی درباره چگونگی برقراری تماس موثر وجود دارد.
کمپین همچنین نخستین اطلاعیه خود را هم برای اعلام موجودیت در سایتهای مختلف منتشر کرده است. این کمپین در پی آن است که هم فیلترینگ را بیاثر کند و هم پلی بزند به دنیای آن دسته از مردم داخل کشور که اصلاَ به اینترنت دسترسی ندارند.
داوطلبان کمپین وقتی در آستانهی ۲۵ بهمن تلفن به دست گرفتند این پیام را به مردم میدادند: «قرار است روز دوشنبه تظاهراتی اعتراضی به دعوت میرحسین موسوی و مهدی کروبی شکل گیرد.» حالا حتماَ پیامها بخصوص با دستگیری این دو تن ز رهبران جنبش مردمی ایران تغییر کرده است. اما تب کمپین فروکش نکرده است. همان طور که تب انقلابهای توییتری و فیسبوکی در منطقه.
آنچه در پی میآید گفتوگوییست با مصطفی خسروی، یکی از اعضای روابط عمومی "کمپین تماس سبز".
کمپین تماس سبز چطور شکل گرفت؟
در آستانهی اعلام تظاهرات ۲۵ بهمن بود که ایده برقراری تماس تلفنی با مردم در ایران از سوی ایرانیهای خارج کشور، در شبکههای اجتماعی، بخصوص در سایت "بالاترین" مطرح شده بود و این ایدهای بود که اتفاقا بچههای داخل کشور داده بودند. این ایده برای ما هم جالب بود و جمع شدیم تا با گروهی از دوستان روی این قصیه تمرکز کنیم.
ما از ۲۰ بهمن کار را شروع کردیم. برای ۲۵ بهمن، ۱ اسفند و ۱۰ اسفند فعالیت خبررسانیمان را از طریق تماس با شمارهتلفنهای اتفاقی با داخل کشور انجام دادیم. در طول روز به شمارههای معمولی تماس میگرفتیم و در طول شب به وقت ایران به تلفنهای مراکز شبانهروزی تماس میگرفتیم.
البته این فعالیت خبررسانی صرفاَ محدود به تلفن نبوده است. از یکسری امکانات و سیستمهای دیگر خبررسانی هم داریم استفاده میکنیم که برای جلوگیری از اینکه دولت ایران در سر راهمان مشکلات تکنولوژیکی به وجود بیاورد، از گفتنجزییات معذوریم.
به شماره تلفنها چطور دسترسی پیدا میکردید؟ چون گویا بانک اطلاعاتیای درست کرده بودید و در اختیار داوطلبان برای تماس گرفتن قرار میدادید.
لیست شمارهتلفنها را به صورت رندوم تولید میکردیم و در اختیار داوطلبان میگذاشتیم. البته از دوستان هم میخواستیم که شماره تلفنهایی را که تماس گرفتهاند به هیچ عنوان جایی منتشر کنند. از آنجایی که ایدهی تماس گرفتن، ایدهی نویی بود و جای کار زیاد داشت. چون حاکمیت امکان سانسور یا فیلتر کردن آن را به راحتی نداشت، پس میتوانست اثرگذار باشد. میتوانم بگویم یکی از بهترین نقشهایی که ایرانیان خارج از کشور تا امروز میتوانستند و از حالا به بعد هم همچنان میتوانند برای کمک به جنبش سبز در ایران ایفا کنند، همین ایده تماس سبز است.
همانطور که میرحسین موسوی و آقای کروبی در یک سال و نیم گذشته تاکید کردهاند که هر ایرانی یک رسانه است، ما هم تصمیم گرفتیم که اخبار و رویدادهای مهم و موثق جنبش را به وسیلهی خود مردم به آنها اطلاع دهیم. چون در اکثر موارد زمانی که اتفاق خاصی قرار است در ایران روی دهد، روند خبررسانی به شدت کند میشود. چون اکثر روزنامههای مستقل که بسته شدهاند، شبکههای ماهوارهای هم با پارازیت از سوی دولت ایران رو به رو میشوند و اینترنت هم در روزهای خاص خیلی دچار فیلترینگ و کاهش سرعت میشود. از طرفی هم بسیاری از مردم هم هستند در ایران که اصلا دسترسی به این ابزارها ندارند، نه ماهواره دارند، نه اینترنت دارند و این حق آنهاست که بدانند در کشورشان چه خبر است.
پس هدف کمپینی که پایهریزی کردهاید دو موضوع است، یکی شکستن سد سانسور دولتی و دیگری دسترسی به افرادی که جدا از سانسور ممکن است به اینترنت دسترسی نداشته باشند.
دقیقاَ! البته باید اول بر این موضوع تاکید کنم که این کمپین را گروهی از فعالان جنبش سبز همه با هم تاسیس کردهاند. من صرفاَ به عنوان یکی از اعضای روابط عمومی صحبت میکنم. دوستانی هستند که درست از ۲۰ بهمن به صورت شبانهروزی در حال فعالیت هستند و فقط به علت مسایل امنیتی ترجیح میدهند اسمی از آنها برده نشود. بنابراین اعضای روابط عمومی صرفاَ سخنگوی مواضع کمپین هستند ولی تمام زحمتها بر عهدهی دوستان دیگریست که در این کمپین فعال هستند.
اشاره کردید به موضوع مسایل امنیتی، احتمالا حذف صفحهی فیسبوک در فردای تظاهرات ۲۵ بهمن به علت همین مسایل بوده. میتوانید در این مورد توضیح دهید؟
چیزی که میتوانم عرض کنم این است که آن صفحه را بستیم چون میخواستیم فضا، فضای امنی باشد و بچهها بتوانند با خیال راحت کارهایشان را انجام دهند. بحث سر این بود که دوستان در کنار فعالیتشان، دغدغهی دیگری نداشته باشند. اجازه دهید در این حد بسنده کنم.
حدوداَ چند نفر در این کمپین از ابتدا فعالیت کردهاند؟
فکر میکنم تا به حال حدود ۵۰۰ نفر درگیر کمپین بودهاند که در بعد از ۲۵ بهمن بخاطر بعضی مسایل این تعداد حتی بیشتر هم شده است. حتی خارج از این کمپین گروههای دیگری به وجود آمدهاند که حالا به صورت کوچکتر و با تعداد کمتر دارند فعالیت میکنند و الآن دیگر این حرکت مختص به کمپین نیست. آنها همگی دارند نقش خود را برای ارتباط مستقیم با مردمی که ممکن است از اطلاعات روز جامعه نامطلع باشند، ایفا میکنند.
در اطلاعیه شماره یک کمپین که به تازگی منتشر شده آوردهاید که کمپین همواره اصول اخلاقی را رعایت میکند، منظورتان از آن عبارت چه بوده است؟
این را باید عرض کنم که یکسری افرادی بودند که قواعد کمپین را زیر پا گذاشتند. ما در کمپین یکسری از موضوعات برایمان حیاتی است و فکر میکنیم اگر قرار است یک روز ایران ما به دموکراسی و آزادی برسد، باید از همین الان خودمان قوانین را رعایت کنیم لااقل به قانون آن محدودهای که داریم در آن زندگی میکنیم پایبند باشیم. افرادی که تماس میگیرند حق ضبط و انتشار صدای کسی را ندارند. چرا که ما هم به امنیت روانی کسانی که میخواهند این تلفنها را پاسخ گویند بسیار بسیار حساس هستیم و هم اینکه این کار (ضبط و انتشار صدای دیگران بدون اجازه) خلاف قوانین بینالمللیست.
از طرفی هم یک عدهای از افراد بودند که شروع کرده بودند به اسم کمپین تماس گرفتن با بعضی از ارگانهای دولتی و از عبارات و کلمات نامناسب استفاده کرده بودند که کمپین ما این هدف را هم نداشته و نخواهد داشت. همانطور که گفتم تاکید ما صرفاَ روی اطلاعرسانی اخبار موثق بوده و نه حتی دعوت افراد به انجام یک فعل. این مردم هستند که خودشان تصمیم میگیرند.
البته ما نمیتوانیم کسی را در کمپین مجبور یا محدود کنیم، فقط میتوانیم تجربیات خودمان را که فکر میکنیم به پروژهی گذار به دموکراسی کمک میکند به مرور منتشر کنیم، همانطور که این کار را انجام دادهایم و الان در صفحهی جدید خود در فیسبوک روش کار و روش تماس گرفتن را توضیح دادهایم و حتی برای نحوه مکالمات پیشنهاداتی را ارایه دادهایم که دوستان میتوانند از آن استفاده کنند تا هم از نظر زمانی صرفهجویی شود و هم اینکه مخاطب ما که مردم داخل ایران هستند که همواره در معرض سرکوب هستند، به ما بیشتر اعتماد کنند.
از این حدود ۲۰ روز فعالیتی که کمپین تا الان داشته به چه نتیجه یا نتایجی رسیدهاید؟ فکر میکنید چقدر مردمی که با آنها تماس میگیرید، به تماسگیرندهها اعتماد میکنند؟
بازخور کار ما به قدری مناسب بوده که بچههایی که در کمپین دارند فعالیت میکنند، همچنان دارند به کارشان دارند ادامه میدهند و با روحیه بیشتر هر روز این کار را انجام میدهند. برخوردهایی که ما از مردم داشتهایم پای تلفن، حتی افرادی که سکوت میکردهاند و در سکوت تا آخر به حرفها گوش میدادهاند، به نحوی بوده که این اطمینان قلبی را به ما میدهد که این کار ما تاثیرگذار است و ما درست داریم پیش میرویم.
و سوال آخر اینکه، کمپین "تماس سبز" چه روندی را طی کرد که از حذف اولیه صفحه فیسبوک خود و عدم تمایل به اعلام عمومی موجودیتش الان رسیده به اینکه اطلاعیه بیرون میدهد و دوباره هم صفحهی فیسبوک خود را راه انداخته است؟
در صفحهی فیسبوک عمومیای که الان داریم، بیشتر به معرفی راهکارها پرداختهایم. حدود پنج میلیون ایرانی خارج از کشور هستند که اگر از این پنج میلیون، یک میلیونشان روزانه با پنج شماره در ایران تماس بگیرند، حجم وسیعی از انتقال دادهها را به داخل کشور شاهد خواهیم بود. این میتواند تاثیر زیادی روی جو عمومی کشور بگذارد.
یک صفحهی اعضا هم داریم که قابل رویت برای همه نیست و خصوصی است و خارج از آن کمپین هیچگونه سایت و وبلاگ و اکانت توییتر ندارد.
اما اینکه چرا تصمیم گرفتیم اطلاعرسانی داشته باشیم، میتوانم بگویم چون جمهوری اسلامی همانطور که حتی افرادی مثل آقای موسوی و کروبی را به گروههای خارجی و اسرائیل و آمریکا و دولتهای مختلف وصل میکند، یکسری فعالیتهای خبری خیلی تکراری و پوسیده را درباره کمپین شروع کرده بود. برای همین کمپین به این نتیجه رسید که برای اینکه اذهان عمومی را شفاف کند، و به مردمی که با آنها تماس گرفته میشود این اطمینان را بدهد که افرادی که با شما تماس میگیرند به هیچ جایی وابسته نیستند، بسیار محدود و در موارد مشخص و خاص اطلاعرسانی عمومی انجام دهد.
مریم میرزا
تحریریه: یلدا کیانی