پیشتاز در نقد و نظریه فیلم
۱۳۹۹ اردیبهشت ۷, یکشنبهمادر زاون قوکاسیان شیفته سینما و عضو "سینه کلوب" بود که ارمنیان اصفهان تشکیل داده بودند.
میگفت: «مادرم هفتهای چهار بار به سینما میرفت و من را هم با خود میبرد و مجلههای سینمایی به من میداد».
در دانشگاه زادگاهش رشته شیمی را به پایان رساند اما از همان نوجوانی علاقه خود را پی گرفت.
۱۹ ساله بود که نخستین نقد فیلمش را در مجله نگین چاپ کرد و ۲۱ ساله بود که نخستین فیلم کوتاه مستندش "در فلق" را ساخت: «در سال ۱۳۵۰ـ۵۱ سینمای آزاد در اصفهان پا گرفت و من فیلم در فلق را ساختم که متأثر از شرایط مسیحی بودن آربی آوانسیان در صحنه دکان فیلم چشمه و برسون (فیلمساز) بود».
۲۲ ساله بود که کتاب نقدی را به طور کامل به یک فیلم سینمایی اختصاص داد: فیلم "چشمه" به کارگردانی آربی آوانسیان.
او بیش از چهل فیلم کوتاه و بلند ساخت و در شناساندن چهرههای ماندگار و مراسم جالب ارمنیان ایران آثار ارزندهای به جا گذاشت.
افزون بر این در ضبط تاریخ شفاهی سینمای ایران دست بلندی داشت، ۲۵ کتاب پیرامون سینما و سینماگران و نقد فیلم نوشت، از ۲۱ تا ۲۸ سالگی یعنی بروز انقلاب ۵۷ سرپرستی دفتر سینمای آزاد اصفهان را داشت و سالها در دانشگاه سپهر اصفهان و سوره تهران سینماگری تدریس کرد.
با اینکه در اواخر عمر با بیماری سرطان درگیر بود، کتابهای ماندگاری پیرامون زندگی و آثار هنرمندان ایرانی نوشت.
کتاب آخر او که در سال مرگش چاپ شد "بردی از یادم" زندگینامه و کارنامه لرِتا هایراپتیان تبریزی (نوشین) است: «پنج ساله بودم یا شش ساله، درست نمیدانم... اغلب نام لرتا و نوشین بر زبان میآمد. لرتا در نظر من جرقهای بود برای آشنایی با عالم تئاتر که برایم بسیار جذاب و خیال انگیز مینمود.
کم کم بزرگ میشدم. مادرم هفتهای سه چهار مجله میخرید که من مطالب صفحات سینما و تئاتر آن را میبلعیدم».
زاون قوکاسیان در ۶۴ سالگی در زادگاهش درگذشت.