وضعیت روزنامهها و روزنامهنگاران محلی در ایران
۱۳۸۹ خرداد ۲۶, چهارشنبهبنا به گفتهی "اصحاب مطبوعات"، سانسور و ممنوعیت، دامن رسانههای محلی را بیشترگرفته است. کاهش حمایتهای دولتی، کمبود کاغد، نبود آگهی دولتی و تجاری و همچنین کاهش مخاطبان نیزبخشی از مشکلات مطبوعات محلی است.
الهه موسوی که ۴ سال سردبیر هفتهنامهی رسانه محلی "گلستان ایران" بود، ویژگی مطبوعات محلی را اینگونه تعریف میکند: «مهمترین ویژگی مطبوعات محلی این هست که مشکلات اداری و اجتماعی دور از مرکز را مطرح میکنند. رسانههای محلی یک تریبونی هست که مشکلات مردم شهرستان را به گوش مرکز میرساند. در واقع آنها صدای مردمی هستند که زیاد بلند نمیشوند و این صداها را به گوش مرکز میرسانند.»
مطبوعات محلی در ایران جایگاهی ندارد
اما رسانههای محلی از چه جایگاهی در مطبوعات کشور برخوردارند؟
به نظرالهه موسوی مطبوعات محلی میتواند مشکلات مردم را با جزئیات آن جدیتر، مشخص تر و کارآمدترطرح کنند. اما این مطبوعات هنوز در ایران جایگاه واقعی خود را کسب نکرده است و به همین سبب هم مشکلات آنها بیشتر هست.
الهه موسوی میافزاید: «این رسانه ها حمایت نمیشوند. از طرف نهادهای متولی دولتی هم حمایت نمیشوند و در نتیجه در نحوهی کار، شیوهها و متدهای آنها تاثیر میگذارد. میزان کارآئی آنها نیز محدودتر میگردد و در نتیجه مطبوعات محلی حرفهای نیست.»
"رونامههای محلی حرفهای نیستند"
به نظر آگاهان به وضعیت روزنامههای محلی، یکی از مشکلات اصلی آنها متمرکز شدن نیروی تخصصی کار در حوزهی رسانهها در مرکز کشورهست.
در شهرستانها پیشرفتهای اقتصادی نیست، مثلا صنایع توسعه نیافته و نتوانستند بوسیلهی آگهی از این رسانهها حمایت کنند. در نتیجه این با صرفه نیست و هزینههای نشریه را نمیتوانند تامین کنند.
کارشناسان میگویند، بنگاهی که نتواند متخصص استخدام بکند، کار حرفهای هم نمیتواند ارائه دهد و این کارنیاز به سرمایه دارد و دلیل غیرحرفهای بودن مطبوعات محلی نداشتن زمینهی مادی و سرمایه هست.
فرار روزنامهنگاران از شهرستانها به تهران
مدیرمسئول یک هفتهنامهی محلی در گفتگو با دویچهوله میگوید، همکاران مطبوعاتی وی از شهرستانها به تهران فرار میکنند، به دلیل اینکه در قیاس با شهرستانها فضای تهران بازترهست و آزادانهتر میتوانند بنویسند.
این نظر را الهه موسوی هم تائید میکند و میگوید: «جریان گردش اطلاعات در ایران محدود است، اما در قیاس با شهرستانها، تهران از وضعیت بهتری برخوردار است. در شهرستانها به دلیل اینکه محیط کوچک هست و آدمها همدیگر را میشناسند. راحت تر میتوانند به صاحبان مطبوعات فشار بیاوند. تهدید بکنند و انتقام بگیرند. اما تهران فضای بزرگتری دارد.»
وی همچنین اضافه میکند: «ما در شهرستانها اگر مشکلات مردم را انعکاس میدادیم، نهادهای دولتی با استفاده از مناسبات خود رسانهها را بایکوت میکردند و فشار میآوردند. مثلا آگهی نمیدهند و طبیعی است که رسانهها هم برای ادامه حیات خود محطاطانه عمل کنند.»
اطلاع رسانی درباره جنبش سبز
برخی از کارشناسان رسانههای محلی تاکید میکنند، "با خط قرمزها و قواعدی که برای همهی نشریات " وجود دارد، در حد خود رسانههای محلی توانستند، مسائل جنبش سبز را انعکاس دهند. به نظر آنها کار رسانهای به آگاهی اجتماعی کمک میکند و جنبشهای اجتماعی هم با اطلاع رسانی ارتباط مستقیمی دارند.
اما منتقدین به این مسئله اشاره میکنند که رسانهها نتوانستند اخبار و مسائل جنبش سبز را پوشش دهند و در این خصوص اطلاع رسانی روزنامهها و یا مطبوعات محلی ضعیف بوده است.
آئین نامه دادند که درباره جنبش سبز ننویسید!
مدیرمسئول یک روزنامهی محلی که نمیخواست نامش ذکر شود، در گفتگو با دویچهوله به فشارهای امنیتی در شهرستانها اشاره میکند: « در نخستین روزهای اعتراضهای جنبش سبز به رسانههای محلی آئیننامه شد که پیرامون این مسئله ننویسند. هنوز هم این رسانهها تهدید میشوند. جمهوری اسلامی بیم دارد که جنبش سبز در شهرستانها گسترش پیدا بکند. ادارهی اطلاعات سردبیر و مدیران رسانهها را تهدید میکند و به آنها هشدارمیدهد که ننویسید و تحریک نکنید! آنها میگویند که همکارانتان دستگیر شدند و شما هم به سرنوشت آنها دچار خواهید شد. از سوی دیگر این رسانهها بنیه قوی اقتصادی هم ندارند.»
مدیر مسئول روزنامهی محلی در ادامهی مصاحبهی خود با دویچه وله اضافه میکند: «علیرغم اینکه رسانههای محلی مجبورند"محطاطانه و محافظه کارانه" برخورد کنند، نخبگان محلی عقاید خود را طرح میکنند و رسانههای محلی با جنبش سبز همصدا هستند و آنها نیز خواهان تحولند.»
مشکلات صنفی و سانسور کاهش نیافت
اکثر روزنامههای محلی برای ادامهی حیات و مقابله با مشکل کمبود کاغذ، تعداد صفحات خود را کاهش میدهند. بویژه روزنامههای مستقل که نظر جناحهای حاکم را منتشر نمیکنند ، مشکلات بیشتری دارند و آگهی کمتی دریافت میکنند.
هفته نامههای مستقلی که در ۱۰ صفحه بصورت رنگی منتشر میشدند وحتی ویژه نامه داشتند اکنون برای تامین هزینهی تولید مطلب و پول کاغد در ۴ صفحه و بصورت سیاه و سفید و با کیفیت و کمیت دیگری انتشار مییابند.
از سوی دیگر آن رسانههایی که مسائل جنبش سبز را طرح کردند و "به صدای مردم تبدیل شدند" نیز تعطیل شدند.
طاهر شیرمحمدی
تحریریه: رضا نیکجو