نگاهى به مطبوعات اروپا
۱۳۸۵ اسفند ۱۸, جمعه- روزنامهى The Guardian چاپ لندن در شمارهى امروز خود به سفر جرج دبليو بوش، رئيس جمهورى آمريكا به كشورهاى آمريكاى لاتين پرداخته و مىنويسد:
”جرج دبليو بوش در سفرى كه به كشورهاى آمريكاى لاتين دارد، حامل پيام روشنى است و آن اينكه: ايالات متحدهى آمريكا به كمك اين كشورها خواهد آمد. بوش قصد دارد در اين سفر يك هفتهاى اين احساس را در جنوب قارهى آمريكا بيدار كند كه واشنگتن پس از ۱۱ سپتامبر آمريكاى لاتين را فراموش نكرده است. هرچند كه مىتوان گفت، برخى از اين اهمال جرج بوش خشنود هم هستند. حتا در اين ميان توازن نيرو در منطقه تغييراتى كرده است. براى مثال هوگو چاوز با به اصطلاح ”سوسياليسم” و پوپوليسم خود و موجى از دشنامهايى كه روانهى دولت جرج دبليو بوش كرده است، در فراسوى مرزهايش طرفدارانى يافته است.”
- روزنامهى La Repubblica چاپ رم در شمارهى امروز خود پيرامون وضعيت حاكم بر كابل، پايتخت افغانستان مىنويسد:
”ترس و وحشت بار ديگر به كابل بازگشته است. و بار ديگر تلاش براى زنده ماندن است. در كابل همگان چنان واكنشى دارند كه گويى هيچ اتفاق جديدى نيافتاده است. همگان در انتظار بسر مىبرند. انتظار آن چيزى را مىكشند كه قرار است در فصل بهار رخ دهد و نمىدانند كه چه اتفاقى خواهد افتاد. اين نوعى باتلاق افغانى است كه آميزهاى است از احساسات مبهم، علائم متفاوت، توافقهاى نامشخص و تهديدهاى متعدد.
كابل هرگز اين چنين اسرارآميز نبوده است. شهرى با چهرههاى متفاوت و روحى سرگردان. ولى بايد پرسيد، چهره واقعى كابل كدام است؟ آيا چهرهى كابل همانا چهرهى حاشيهنشينان تهيدست، اندوهگين و شورشى و تلخكام است؟ يا اينكه چهرهى هتلهاى جديد شبى ۲۶۰ دلارى است كه بايد پيش از آنكه وارد اتاقهاى مرمرين آن شويم، پول آن را نقد بپردازيم؟ يا چهرهى كابل حملات با خمپارههاست؟ به راستى چهرهى كابل در اين بهار افغانى كه خود را در حجاب پوشانده و ناآرام عرضه مىكند، كدام است؟”
- روزنامه چپ و ليبرال Information چاپ كپنهاگ در شمارهى روز جمعهى خود به اصلاحات داخلى اعلام شده توسط رهبرى حزب كمونيست چين پرداخته و مىنويسد:
”رهبرى كمونيست چين اعتراف كرد كه موج شديد صنعتى كردن كشور در سطح روستاها نارضايتى شديد و انفجارى ايجاد كرده است. رهبرى چين امروز از ”تهيدستان سهجانبه” سخن مىگويد و منظورش ميليونها دهقان و كشاورز است كه نه زمين دارند، نه كار و نه كمكهاى اجتماعى به آنها تعلق مىگيرد. البته بايد به اين تعريف فقدان حقوق قانونى اين روستائيان را نيز افزود، كه در كنار نداشتن زمين كشاورزى، حق اين را نيز ندارند خود را سازمان دهند و تشكلى براى خود داشته باشند تا از اين طريق بتوانند بر روند سياسى كشور تأثير بگذارند. حال حكومت چين قصد دارد خود از اين بحران برهاند. ولى اين نيز نمىتواند بر سرخوردگى روستائيان نسبت به سوءاستفاده از قدرت و فقدان حق قانونى سرپوش بگذارد. ولى رهبرى حزب كمونيست چين حقوق سياسى براى روستائيان را تهديدى براى ثبات سياسى كشور و قدرت يگانه حزب حاكم مىداند.”
- روزنامهى Luxemburger Wort چاپ لوكزامبورگ در شمارهى امروز خود پيرامون انتخابات رياست جمهورى در فرانسه از نگاه سياست اروپايى مىنويسد:
”تجربه نشان داده كه بدون لوكوموتيو آلمانى / فرانسوى وحدت اروپا به مقصد نخواهد رسيد. ولى اين نيز يك واقعيت است كه از زمانى كه فرانسوىها به قانون اساسى اروپا رأى منفى دادند، هرچند كه اروپا گسترش يافته است، ولى وحدت آن فعلا مسكوت مانده است. شايد كه جانشين رئيس جمهور ژاك شيراك بتواند تغيير در اين وضعيت ايجاد كند. در حاليكه هم خانم سكولن رويال، كانديداى سوسياليستها و هم «بايرو»، كانديد حزب مركز خواستار يك همهپرسى جديد هستند، نيكلا ساركوزى تصويب قانون اساسى اروپا در پارلمان اين كشور را كافى مىداند. بايد گفت كه راه دوم راهى مطمئنتر، ولى راه اول راهى دمكراتيكتر است.”