نایپل، نویسندهی هندیتبار ۷۵ ساله شد
۱۳۸۶ مرداد ۲۶, جمعهسوراجپراساد نایپل که لقب "سر" به او داده شده، از برگزیدگان جایزهی نوبل ادبیات است. نایپل که جایزهاش را در سال ۲۰۰۱ دریافت کرد ، به صراحت قلم معروف است و در سمتدهی ادبیات بینالمللی نقشی بسزا داشته است.
سر نایپل در هفدهم آگوست ۱۹۳۲ در خانهای به سبک شمال هند در شهرستانی به نام چاگواناس واقع در جزیرهی ترینیداد چشم به جهان گشود. پیشینیانش کارگرانی بودند که از سوی مستعمرهداران برای کار به ترینیداد آورده شده بودند. نایپل در چنین بستری، با درکی واقعی از جوامع استعمار شده بالید و رشد کرد. سئوالی که ذهن کودکانهاش را به خود مشغول میداشت، جستجوی هویت انسانها و جوامع استعمار شده بود. این سئوال پنهان بعدها رگهی اصلی بسیاری از آثارش شد.
در سال ۱۹۶۱ رمان „خانهی آقای بیسواس“ او جایگاهی ارزشمند در ادبیات جهان کسب کرد. نویسندهی هندیتبار در واقع در قالب قهرمان رمان، آقای بیسواس، پدر خود را توصیف میکرد.
پدرش از خانوادههای فقیر پیرو آیین برهمایی بود که بعدها گزارشگری روزنامهای در پورت آو اسپین، پایتخت ترینیداد را بر عهده گرفت. پدر، که او نیز قلمی توانا داشت و داستانهای کوتاهی خلق کرده بود، در سال ۱۹۵۳ درگذشت.
سر نایپل پس از دریافت بورسیهی تحصیلی، راهی دانشگاه آکسفورد و شهر لندن شد و در همان جا چند صباحی در شبکهی خبری بی بی سی به فعالیت پرداخت. با روی آوردن به نویسندگی، با این جمله که „ترینیداد دیگر چیزی برای عرضه ندارد“، راهی آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین شد و از تجربیات اندوخته در سفرهایش برای خلق آثارش الهام گرفت.
سر نایپل که هرگز از ابراز عقایدش ابایی نداشت، ایدئولوگهای کشورهای جهان سوم را با این نظر که کشورهای فقیر، خود مسئول فقر و فلاکتشان هستند، به خشم میآورد. او به زودی از منتقدان سرسخت اسلام و بخصوص بنیادگرایی اسلامی شد، منتقدی که به عقیدهی بسیاری، کلیشهها را زیر پای میگذاشت.
از خصوصیات این نویسندهی ۷۵ ساله این است که پیش از نوشتن رمانهایش به مناطقی که قرار است، اتفاقات رمانش در آنجا رخ دهد سفر میکند تا همراه با تحقیق مبسوط با زندگی و سبک و سیاق ساکنان از نزدیک آشنا شود، چرا که معتقد است، تنها یک گزارشگر بد از پیش میداند، چه چیزی انتظارش را میکشد.
نخستین بار احمد میرعلایی یکی از کتابهای نایپل به نام „هند، تمدن مجروح“ را به فارسی برگرداند و وارد بازار کرد. بعدها کتابهای دیگری از او به فارسی برگردانده شدند، مانند رمان „مشت و مالچی عارف“، „خانهای برای آقای بیسواس“، „خیابان میگل“ و „آقای استون و همدم شوالیهها“.
سر نایپل در سالهای پیشین تأکید کرد که دیگر نخواهد نوشت، با این همه در مصاحبهای در پایان سال گذشته اقرار کرد که قلمش در راه خلق اثری دیگر است.