نامه موسوی خوئینیها به خامنهای موجی از انتقاد را برانگیخت
۱۳۹۹ تیر ۸, یکشنبهموسوی خوئینیها در نامه سرگشاده خود به رهبر جمهوری اسلامی ایران که روز شنبه، هفتم تیر (۲۷ ژوئن) منتشر شد، به کمبودهای اقتصادی و بیاعتمادی جامعه به حکومت اسلامی اشاره کرده است و خواستار تغییر رویکرد مسئولان شده است.
او تاکید کرده است که از نگاه مردم، مسئولیت أوضاع کنونی با عالیترین مقام جمهوری اسلامی است.
شماری از انتقادهایی که به این نامه از جانب أصولگرایان منتشر شده با لحنی توهینآمیز است و برخی هم او را متهم کردهاند که در راستای خواست "دشمنان اسلام و انقلاب" عمل کرده است.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
موسویخوئینیها، دبیرکل مجمع روحانیون مبارز و از سیاستمداران بانفوذ أصلاحطلب بهشمار میرود، با وجود این فعالان اصلاحطلب هم از شیوه انتقاد او به "رهبر انقلاب" ناخرسندند.
"انتقاد را از خود شروع کنیم"
سعید رضوی فقیه در گفتوگو با انصافنیوز نامه خوئینیها را "تاثیرگذار" ندانسته و گفته است: «آقای موسوی خوئینیها نشان داده بازیگر سیاسی پشت پرده است که هرچند سال یکبار از غیبت صغری ظهور و صحبتهایی را از موضع یک رهبر جریانساز با کلیگویی مطرح میکند و دوباره در پرده غیبت پنهان میشود. از این جهت انتقاد جدی به ایشان وارد است. این رسم سیاست ورزی شفاف و حرفهای نیست.»
رضوی فقیه معتقد است که کنشگران سیاسی باید انتقاد را از خودشان شروع کنند. او ضمن اشاره به نقش خوئینیها در اشغال و گرونگانگیری سفارت آمریکا و دیگر فعالیتهای او در ۴۰ سال گذشته به انصاف نیوز گفته است: «آقای موسوی خوئینیها مدتی دادستان کل کشور بوده و باید در مورد عملکرد خودش در این زمینه هم اطلاعرسانی کند. ایشان عضو شورای سرپرستی صدا و سیما بوده است و باید در مورد عملکردش در این سازمان نیز به طور شفاف پاسخگو باشد. در مورد رد صلاحیتهایی که در اولین انتخابات ریاست جمهوری صورت گرفته و بنیاد رد صلاحیتهای بعدی و نظارتهای بیقانون استصوابی شد نیز ایشان باید اطلاعرسانی کند.
نامهای بیتاثیر
احمد زیدآبادی، تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب میگوید او درنیافته که موسوی خوئینیها این نامه را با انگیزه سیاسی نوشته یا خواسته از این طریق به وظیفه دینی خود عمل کرده و هشدار دهد.
او هم مانند رضویفقیه معتقد است که تاثیر این گونه نامهها بر "نظام تصمیمگیری" در جمهوری اسلامی "اگر معکوس نباشد، صفر است"
زیدآبادی میگوید: «آقای خوئینیها در دهههای نخست پس از انقلاب مواضعی داشته که بسیاری از ناظران همان مواضع را عامل تکرار و تشدید مشکلات کشور میدانند. در این نامه نسبت به این موضوعات سکوت شده و تنها به مدیریت کلان کشور اشاره شده است. بنابراین ممکن است این نامه خود زمینهساز انتقاد دوباره افرادی مانند دکتر زیباکلام از خود وی شود».
"هنر موسویخوئینیها"
صادق زیباکلام در باره این نامه گفته است، چنین نقدهایی عجیب و تازه نیست اما پرسش او این است که چرا نگارنده در زمان وقوع اتفاقاتی مانند آنچه که در سالهای ۷۶، ۹۶ و ۹۸ رخ داد چنین واکنشی نشان نداده و سکوت کرده است؟
زیباکلام میگوید، "هنر موسویخوئینیها" این است که هر از گاهی یکی از شخصیتهای جمهوری اسلامی را "نشانه میگیرد"، در حالی که اگر قرار باشد کسانی به دلیل بهوجودآوردن شرایط موجود محاکمه شوند، "نخستین فرد" باید خوئینیها باشد.
زیباکلام تصریح میکند: «او بخشي از گفتمان انقلاب که برگزاری انتخابات آزاد، نبود زندانیان سیاسی، برگزاری آزاد تجمعات و از این دست معیارهای آزاداندیشانه بود را نابود کرد.»
این تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب معتقد است که موسوی خوئینیها با متهم کردن دیگران تلاش میکند، "بار مسئولیت را از گردن خود وانهد".
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
زیباکلام در ادامه گفته است: «واقعیت این است که ما همه مقصریم؛ منِ صادق زیباکلام، عباس عبدی، تاجزاده، اصغرزاده، خاتمی و بسیاری دیگر در ایجاد شرایط امروز مقصریم».
"حرف تازهای نداشت"
محمد مهاجری، فعال رسانهای اصولگرا معتقد است که نامه خوئینیها موضوع تازهای را مطرح نکرده است.
او ضمن بیان این که ادبیات نامه نامناسب بوده و تحلیل دقیقی نداشته گفته است: «معلوم نیست چرا این زمان برای انتشار نامه انتخاب شده است. مسائلی که در نامه مطرح شده میتوانست مثلا دو سال قبل هم مطرح شود. یک چهره سیاسی قاعدتا باید برای اقدامی که میکند زمان شناس باشد.»
مهاجری بر این نظر است که "امثال آقای خوئینیها که از این دست نامههای سرگشاده مینویسند" هدفشان تاثیرگذاری نیست، بلکه "دنبال گروکشیاند و یا بدنبال این هستند که فضای جامعه را تحریک کنند."