چهره جامعه پس از حذف یارانهها
۱۳۸۹ فروردین ۳, سهشنبهگفتگو با مهرداد عمادی کارشناس اقتصاد و مشاور اتحادیه اروپا
دویچه وله: اختلاف مجلس و دولت برسر طرح هدفمند کردن یارانهها برسر ۲۰ هزار میلیارد تومان، یعنی نصف آن درآمدی است که دولت انتظار داشت نصیبش شود. پیامد خط خوردن این رقم برای دولت چیست؟
مهرداد عمادی: طی ۱۲ تا ۱۸ ماه آینده، دولت با کسری بودجهی بسیار قابل توجهی روبرو خواهد بود. انتظار درآمدهای بیشتر از برداشتن یارانهها، یک روند تدریجی است و این درآمد یکباره به خزانهی دولت نخواهد آمد. ولی هزینهی هدفمند کردن از روز اولی است که باید این پول توزیع شود. این امر باعث خواهد شد در شرایط فعلی که درآمدهای ارزی دولت از پول نفت نیز در حال کاهش یافتن است، دولت دچار کسری بودجه هم ریالی و هم ارزی بشود.
مسالهی دوم این است که چون پولها از روز اول توزیع خواهد شد، اثرش شوک تورمی در سطح جامعه خواهد داشت. با جهش قابل توجه نرخ تورم و شاید بین ۱۲ تا ۱۵درصد اضافه بر آنچه در حال حاضر داریم، روبرو خواهیم بود. ارزیابیهای خارج از دولت این است که تورم به حدود ۴۰درصد خواهد رسید. تورم ۴۰درصدی برای اقتصاد در حال رکود ایران و برای سرمایهگذاریهای آینده شوک بسیار مهلکی خواهد بود.
اثر سوم آن برای دولت این خواهد بود که تواناییهای مالیاش برای تمام پروژههای اقتصادی و صنعتی به طرز قابل ملاحظهای کاهش پیدا خواهد کرد. خود این مساله باعث خواهد شد که رکود اقتصادیای که ما در حال حاضر در بخش ساختمانی و انرژی داریم، تشدید و عمیقتر شود.
هم آقای باهنر در مجلس به این مساله اشاره کردند و هم در خارج از مجلس اعلام شده که ما الان انتظار رشد صفر درصد را داریم و حتی بانک مرکزی رشد منهای دو درصد را اعلام کرده است. یعنی به جای رشد، انتظار انقباض اقتصادی در سطح کل اقتصاد ایران میرود.
معنای آن برای مردم چیست؟ یعنی حتی اگر این طرح آنطور که مجلس میخواهد در طول یک برنامهی پنج ساله اجرا شود، چه اثری خواهد گذاشت؟
نرخ بیکاری در اقتصاد ایران در حال حاضر بین ۱۲ تا ۱۴درصد در سطح کشور است، ولی در میان افراد بین ۱۸ تا ۳۵ ساله به ۳۱درصد میرسد. وزیر اقتصاد هم اعلام کرده است که بین ۷/۵ تا ۸ میلیون کارگر در خطر رفتن به زیر خط فقر (یا به قول آقای احمدینژاد خط صرفهجویی) هستند. از سوی دیگر آمار خود دولت میگوید، در حال حاضر ۳۵درصد ایرانیها زیر خط فقر زندگی میکنند و با اجرای این طرح حدود ۱۰میلیون شهروند دیگر به این ۳۵درصد، اضافه میشوند.
حتی آقای توکلی دو بار به این مساله اشاره کردند که اگر برنامهی دولت اجرا شود، حدود ۴ میلیون از کسانی که به عنوان طبقهی متوسط میشناسیم، به زیر خط فقر خواهند رفت. چون جهش تورم به قدری در اقتصاد شوک ایجاد خواهد کرد که سبد مصرفی خانوادههای متوسط در شهرها، با حدود ۳۰درصد کاهش در مصرف کالاهای ضروری روبرو خواهد شد. به این خاطر این خانوادهها به زیر خط فقر خواهند رفت.
با توجه به مشکلاتی که دولت همین الان در عرصهی سیاسی دارد، علت اصرارش بر روی این طرح چیست؟
در حقیقت دولت میخواست با از بین بردن سازمان برنامه و بودجه و نقدی کردن یارانهها، مرکزی کردن کنترل کامل مالی اقتصاد ایران را خارج از نظارت بیرونی در دست بگیرد. طوری که که اصلا دیگر نه مجلس روی این قوه نظارت داشته باشد و نه سازمان مدیریت بودجه. بانک مرکزی هم که آخرین تتمهی مستقل بودن خود را از دست داده است.
شاید دولت تصور میکند که اگر هزینه کردن در سطح اقتصاد به تمامی در دست خودش باشد، میتواند نظرات سیاسی خود را در چهارچوب برنامههای اقتصادی پیاده کند و واحدهای تجاری و صنعتیای که در خط دولت گام برنمیدارند را از سیستم خارج کند. شهروندان معمولی هم بدانند چکی که به در منزلشان میآید، دولت پرداخت میکند و در حقیقت حقوقبگیر و به قول برخی اقتصاددانان داخل کشور صدقهبگیر دولت شدهاند.
مصاحبه: نیلوفر خسروی
تحریریه: مصطفی ملکان