مستندساز داستانپرداز
عباس كیارستمی در سال ۱۳۱۹ در تهران زاده شد. پدرش نقاش و گچكار و كندهكار ساختمان بود و دستی در هنر داشت.
از دبستان با هنرمندانی چون آیدین آغداشلو، بهمن فرزانه و مرتضی ممیز همكلاس و همنشين بود.
۱۸ ساله بود كه در یک مسابقه نقاشی برنده شد، در دانشگاه هم نقاشی خواند اما با طراحی به جهان حرفهای هنر پا گذاشت.
دانشجو كه بود، مدتی پلیس راهنمایی و رانندگی شد، برای كودكان داستان نوشت و تصويرگری كرد و سرانجام با فیلمهای تبلیغاتی به سمت سینما رفت.
۲۹ ساله بود كه با ساختن تیتراژ فیلم "قیصر" نخستین كار حرفهای خود را عرضه كرد. یک سال بعد: «نان و كوچه نخستین تجربه سینمایی من بسیار دشوار بود. مجبور بودم با یک بچه بسیار كوچک و یک سگ كار كنم. همه غر میزدند. مدیر فیلمبرداری در صحنه حق داشت چون من از روش فیلمسازیاش پیروی نمیكردم".
۳۰ ساله بود كه با پروین امیرقلی ازدواج كرد و هر دو فرزندش كارش را ادامه میدهند.
۳۷ ساله بود كه به سینمای داستانی وارد شد و فیلم "گزارش" را ساخت. فیلم داستانی دیگرش، "خانه دوست كجاست" تولید ۱۳۷۵ به شعری سینمایی میمانست و مانند دیگر آثارش شبه مستند به شمار میآيد: «همیشه تلاشم این بوده كه چگونه میتوان سینمای مستند و داستانی را با هم تركیب كرد و تعریف واحدی از اين دو ارائه داد.»
روزنامه گاردین در سال ۲۰۰۳ او را به عنوان بهترین كارگردان زنده غیر آمریكایی جهان معرفی كرد.
او افزون بر سينماگری، طراحی صحنه و پوستر و لباس، شاعری، عكاسی، نجاری، تدوین، بازیگری و آهنگسازی و حتی رهبری اپرا را هم تجربه كرده بود.
او پنج بار نامزد دریافت جایزه نخل طلای جشنواره فیلم كن شد و سرانجام آن را در سال ۱۳۷۶ در پنجاهمین دوره جشنواره كن برای فیلم "طعم گیلاس" دریافت كرد.
میگفت: «فیلم خوب فیلمی است كه باورپذیر باشد.»
دقت در تصويرهای فيلمهای او گاه صحنهها را به یک عكس ايستا و ماندگار مانند میكند. شاید از این رو آخرین فیلمش "۲۴ فریم" را با عكسهای چهل سال عكاسیاش ساخت.
در این اثر كه نتوانست خودش آن را به پایان ببرد، پویانمایی در كنار عكسهای واقعی قرار میگیرد.
به باور او هنر در طرز نگاه كردن است: «ما ایرانیان نگاه میكنیم اما نمیبینیم در حالی كه ميان دیدن و نگاه كردن تفاوت بسيار است.»
او به سبب خطای پزشكی مدتها گرفتار بیمارستان بود.
عباس كیارستمی در ۷۶ سالگی در پايتخت فرانسه درگذشت.