مسئوليت گرانى و تورم با كيست؟
۱۳۸۵ بهمن ۶, جمعه« من خودم كسى هستم كه از جاهايى خريد میكنم كه مقرون به صرفه است. هر بار از مغازه بيرون میآيم در راه چند بار فيشها را جمع مىزنم چون فكر میكنم طرف اشتباه كرده و فاكتورى كه داده احتمالا مال كس ديگر را هم حساب كرده. آخر مگر مىشود من دو قلم جنس خريده باشم و بشود ده هزار تومن؟!»
اين نمونهاى است از آنچه همه روزه در ايران و تهران از شهروندان در صف خريد، تاكسى، در محل كار يا ديد و بازديدها شنيده میشود. هر كس تعبيرى در باره بالا رفتن بهاى مسكن، خوراك، پوشاك و بطور كلى مايحتاج زندگى در ماههاى اخير دارد. اكثريت قاطع اما سرزنش خود را در آخرين كلام متوجه دولت و برنامه ريزان مىكند.
تحليل گران مىگويند مشكلات داخلى موجود از جمله از تورم و گرانى و بيكارى پيامدهاى بحرانهايى هستند كه جمهورى اسلامى در عرصه جهانى با آن مواجه است. فياض زاهد عضو شوراى سردبيرى روزنامه اعتماد ملى و استاد دانشگاه پيرامون اين كه چقدرموضوع گرانى زمينه سياسى دارد ، به سياستهاى داخلى دولت احمدىنژاد و مناقشه اتمى اشاره میكند كه فشار زيادى بر اقتصاد ايران وارد كردهاند.
” قطع روابط بانكهاى معتبر اروپايى با بانكهاى همطراز شان در ايران مثل بانك سپه و صادرات و شوكهاى اين چنينى بر بازاربورس و بازار ايران سبب شده كه عنصر سياست و فشارهاى بين المللى در بالا بردن قيمتها و تشديد گرانى در جامعه ايران بسيار موثر باشد“.
مشكل گرانى در مجلس و حتى نماز جمعه هم مطرح شد. نمايندگان خواستار پاسخگويى احمدى نژاد به رشد روز افزون قيمتها شدند. رييس جمهور مشكل را ارثيهاى دانست كه از دولتهاى قبلى به كابينه او رسيده است. اين در حالى است كه كارشناسان و ناظران پيوسته تكرار میكنند كه اين رفتار پر از ريسك خود رييس جمهور و تصميمهاى غيرتخصصى همراهانش در كابينه است كه بحران اقتصادى ايجاد كرده است. فياض زاهد هم در اين راستا میگويد:
”اين دولت بخشى از رفتارهايش زير مولفههاى ايدئولوژيك است. اين دولت براى خود رسالتى قائل است كه به اتكاى آن مشروعيتى به استقرار خود بدهد. احمدى نژاد به گونه اى دنبال شعارهاى اول انقلاب است و دولت هاى خاتمى و رفسنجانى را به دليل سازشكارى و همراهى با آهنك جهانى، متهم به ارعاب مىكند. اين دولت میخواهد سياستهاى هرچه راديكالتر ى داشته باشد. اين لجبازى سياسى در دولت احمدى نژاد متاسفانه دودش به چشم مردم میرود. اگر مردان احمدى نژاد و برنامههاى دولت ايشان را با ديگر كابينهها مقايسه كنيد، نه در كيفيت و نه درسابقه مديريت و سياسى بودن با ديگران قابل مقايسه هستند. اينها مجبورند فضا را راديكال كنند تا حضور خود را توجيه كنند. احمدى نژاد باب هر گونه گفتگو با كارشناسان و عناصر دلسوز كشور را هم بسته و از اين جهت ما متحمل خسارت هاى هر چه سنگينترى میشويم.“.
از ديگر سو، وزير مسكن و شهرسازي در واكنش به پرسشهاي متعدد خبرنگاران درخصوص گرانيهاي مسكن در كشور تنها لبخند زد و در نهايت هنگام مواجهه با اصرارآنها مبنى بر اين كه چه پاسخى به آشفتگى هاى اخير بازار مسكن و مردم درمانده مىدهد، با انگشت، زيپ بر دهان كشيد و جمع را ترك كرد. يك شهروند تهرانى میگويد:
”در برج بينالمللى تهران كه الان براى فروشاش تبليغ میكنند، آپارتمان مىفروشند مترى ۱۴ ميليون تومن! بدترين جا در تهران الان مترى يك ميليون و پانصد هزار تومان است. فكر كنيد يك خانواده ۴ نفره با ۱۵۰ ميليون تومن و درآمد خوب تنها مىتواند يك سرويس بهداشتى اين آپارتمانها را بخرد. همه چيز فوقالعاده گران شده و من واقعا نمىفهمم مردم چرا صداشون درنمياد؟!“
رييس جمهور احمدىنژاد، علاوه بر متهم كردن دولتهاى قبلى در مسئله تورم و گرانى گاه و بيگاه به تبهكاران اقتصادى اشاره میكند و اين كه نام و آدرس آنها را فاش خواهد كرد. بسيارى از مردم اما مىپرسند چطور است رييس دولتى كه تمام جهان را به هيج مىگيرد و به مبارزه فرامیخواند، توان اين را ندارد كه جلوى به اصطلاح باندهاى اقتصادى بايستد. مردم مىپرسند اصلا اين تبهكاران اقتصادى از كجا و چطور در جامعه پديدار شدهاند. فياض زاهد يادآور مىشود كه شيوه برخورد با مشكلات اقتصادى، گرفتن اين يا آن مهره نيست و چنين روشى تا كنون هيچ كجاى دنيا پاسخ مناسب نداده است.
” اين بيشتر يك نوع بازى با افكار عمومى است. در واقع رفتارهاى راديكال در حوزه اقتصادى نه تنها كمكى به حل مشكلات نمى كند بلكه اقتصاد را زير زمينى میكند و سرمايهها را فرارى میدهد. باز اين مردم هستند كه بيشترين لطمه را خواهند خورد. ما میدانيم كه سرمايه مانند گنجشك است. اگر ناامنى ببيند پرواز مىكند! همين دو سال كه از عمر دولت مىگذرد، طبق گزارشها، سرمايههاى زيادى از ايران به دوبي رفته و بورس دوبى را رونق داده است كه اين باعث تاسف است.“
به تلاش دولت نهم براى طرح شعار انرژى هستهاى حق مسلم ما بازگرديم. چقدر اين شعار میتواند افكار عمومى را متقاعد كند كه شرايط به نوعى جنگى و ويژه است و در نتيجه بايد كمربندها را محكم بست و توقعها را پايين آورد؟ فياض زاهد با تاكيد بر اينكه بسيارى مردم انرژى صلحآميز هستهاى را حق خود میدانند و دولت موفق شده در اين زمينه يك همگرايي ايجاد كند، تاكيد میكند:
” انرژى هستهاى يا هر چيز ديگر در راستاى ايران قرار دارد و ايران نيست كه در راستاى انرژى هستهاى است. اگر قرار باشد ايران و ثباتاش بخاطر انرژى هستهاى از بين برود، اين عقلانى نيست. دولت با عمده كردن بحران خارجى، سپرى درست كرده براى پوشاندن ضعفهاى خود در حوزههاى اجتماعى و سياسى و كاسه كوزهها را سر اين شرايط ويژه مىشكند.“
مهيندخت مصباح