به رغم شیوع کرونا و رشد منفی اقتصادی ایران طی سه سال متوالی آمارهای رسمی دولتی نشان میدهد نه تنها نرخ بیکاری افزایش نیافته، بلکه افت نیز کرده است.
برای نمونه گزارش اخیر مرکز آمار ایران که ماه گذشته منتشر شد، میگوید جمعیت شاغل ١٥ ساله و بیشتر در تابستان امسال ٢٣ میلیون و ٥٤٢ هزار نفر بوده كه نسبت به فصل مشابه سال قبل تقریباً یک میلیون و دویست و ده هزار نفر كاهش داشته است.
به عبارتی در تابستان سال جاری بیش از ۱.۲ میلیون شغل نسبت به تابستان پارسال از بین رفته است.
آمارهای همین گزارش از طرفی نشان میدهد به رغم افت چشمگیر جمعیت شاغل کشور، نرخ بیکاری در ایران نه تنها افزایش نداشته، بلکه ۱ درصد هم افت کرده و به ۹.۵ درصد رسیده است.
مرکز آمار نرخ بیکاری بهار را هم ۹.۸ درصد عنوان کرده بود، در حالی که در بهار سال جاری نیز بنابر گزارش خود مرکز آمار ۱.۵ میلیون شغل نسبت به بهار پارسال از بین رفته بود.
بازی با آمار و معادلات
در معادلات محاسبه نرخ بیکاری افراد بیکارِ "در حال جستجوی کار" در نظر گرفته میشود و بیکارانی که در جستجوی کار نیستند لحاظ نمیشود.
قبلا نیز مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش فصل بهار خود گزارش داده بود که بخش چشمگیری از کسانی که تا پارسال دنبال شغل بودند، به خاطر عدم موفقیت در یافتن شغل، جستجوی کار را یکسره رها کردهاند. به عبارتی بسیاری از جوانان درمانده و ناامید، سرانجام از جستجوی شغل خسته شده و عطای کار را به لقایش بخشیدهاند.
به همین خاطر به رغم اینکه جمعیت شاغل کشور به شدت افت کرده، اما نرخ بیکاری که تابعی از افراد فعال است، کاهش یافته است و مقامات جمهوری اسلامی برای مردم توضیح نمیدهند که افت نرخ بیکاری چگونه اتفاق افتاده است.
همین آماری که توسط دولت و حتی مرکز پژوهشهای مجلس منتشر میشود نیز جای اما و اگر بسیار دارد و کسانی را که هفتهای یک ساعت هم کار کرده باشند در ردیف افراد شاغل حساب میکند که البته منطبق با تعاریف و استانداردهای سازمان بینالمللی کار است، اما در ایران و با توجه به دستمزدهای اندک منطقا معقول نیست کسی را که هفتهای یک ساعت کار کرده باشد شاغل حساب کنیم.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
جزئیات گزارش ماه گذشته مرکز آمار نشان میدهد که نرخ مشارکت اقتصادی در تابستان سال جاری نسبت به فصل مشابه پارسال ۳.۲ درصد کاهش یافته است.
بر مبنای این گزارش ٤١,٨ درصد از جمعیت ١٥ ساله و بیشتر از نظر اقتصادی فعال بودهاند، یعنی در گروه شاغلان یا بیكارانی که در جستجوی کار هستند، قرار گرفتهاند و بیش از ۵۸ درصد جمعیتِ در سن کار ایران اصولا دنبال یافتن کار نیستند.
اما آنچه در اظهارات مقامات ایرانی یا گزارش رسانههای داخلی بازتاب پیدا میکند، این اعداد و ارقام نگرانکننده نیستند، بلکه تنها به نرخ بیکاری اشاره میکنند که نه تنها افزایش نیافته، بلکه کاهش نیز یافته و عجب اینکه برخی مقامات و رسانههای حکومتی به این رقم افتخار نیز میکنند. برای نمونه خبرگزاری دولتی ایرنا اول شهریور امسال طی تیتری از "کاهش ۱.۵ درصدی نرخ بیکاری در روزگار تحریم و کرونا" طی سال گذشته خبر داده و انبوهی از آمارها و حتی چندین نمودار را منتشر میکند، بدون اینکه کمترین اشارهای به علت واقعی افت نرخ بیکاری، یعنی فاکتور نومیدی جوانان از یافتن شغل، در افت نرخ بیکاری اشاره کند.
گزارش جدید مرکز پژوهشهای مجلس
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس میگوید: «بررسی وضعیت بازار کار ایران در بهار ۱۳۹۹ نشاندهنده کاهش ۱.۱ درصدی نرخ بیکاری نسبت به بهار ۱۳۹۸ است؛ اما با توجه به اینکه در این فصل، جمعیت غیرفعال افزایش قابل توجهی داشته است، لذا کاهش نرخ بیکاری به دلیل کاهش نرخ مشارکت بوده و بهبود این شاخص نمیتواند بهبود وضعیت بازار کار را نشان دهد؛ در واقع در چنین شرایطی نرخ بیکاری شاخصی کاملا گمراهکننده برای تحلیل آثار شیوع ویروس کرونا بر بازار کار است.»
این گزارش علاوه بر عامل دلسردی و رها کردن جستجوی کار توسط جوانان، به نکته مهم دیگری نیز در شرایط کرونا اشاره میکند و مینویسد از آنجایی که در ایران شاغلین مزد و حقوقبگیر درصد کمی از کل شاغلین را تشکیل میدهند و عمده شاغلین بهصورت کارکن مستقل فعالیت میکنند، تأثیر شیوع ویروس کرونا بر بازار کار نیز بهجای آنکه در افزایش نرخ بیکاری قابل مشاهده باشد، در افزایش جمعیت غیرفعال و کاهش نرخ مشارکت نمایان شده است: «نتایج محاسبات نشان میدهد در صورتی که افراد شاغل و بیکار اضافه شده به جمعیت غیرفعال همچنان در بازار کار باقی میماندند، نرخ بیکاری در بهار ۱۳۹۹ بهجای ۹.۸ درصد اعلام شده توسط مرکز آمار ایران به ۲۴ درصد میرسید.»
آمارهای مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد برخلاف سالهای پیشین که همواره نرخ جمعیت فعال (شاغل یا کسانی که دنبال کار هستند) افزایش داشته، اما بهار پارسال ۱۴۲ هزار نفر و در بهار سال جاری دوباره بیش از یک میلیون نفر کاهش یافته است.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
این گزارش همچنین میگوید که ۱.۸ میلیون ایرانی در بهار سال جاری نیز «اشتغال ناقص» داشتهاند.
اشتغال ناقص شامل کسانی است که در هفته مرجع آمارگیری، به دلایلی نظیر رکود کاری، پیدا نکردن کار با ساعات کار بیشتر، قرار داشتن در فصل غیر کاری، غایب موقت از کار بودن و غیره، کمتر از ۴۴ ساعت در هفته کار کرده و از طرفی خواهان و آماده برای انجام کار اضافی باشد.
از آنچه گفته شد، در واقع وضعیت بازار کار ایران نگرانکننده است و نرخ بیکاری واقعی چندین برابر آن چیزی است که در آمارهای رسمی دولتی بازتاب مییابد.
البته، دستمزد اندک و میزان حداقل حقوق، مشکل بیمه بیکاری، عدم تناسب رشد دستمزدها با تورم افسارگسیخته در ایران و سقوط ارزش ریال نیز موضوعاتی هستند که همه افراد شاغل و بیکار در کشور با آن دست به گریبان هستند و تنها صرف قرار گرفتن در ردیف شاغلان به معنی حل مشکلات معیشتی نیست.