1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

قابل: سخنان فرمانده سپاه، چهره‏ عریان کودتاست

۱۳۹۰ تیر ۱۸, شنبه

احمد قابل در گفت‌وگو با دویچه وله اظهار داشت در صورت تحقق شروط محمد خاتمی در مورد انتخابات، تحریم‌کنندگان هم در انتخابات شرکت خواهند کرد. به گفته او سخنان اخیر فرمانده سپاه مدرک کودتای نظامیان در انتخابات است.

https://p.dw.com/p/RYqD
سردار محمدعلی جعفری فرمانده سپاه (نفر وسط) شرکت محمد خاتمی در انتخابات را منوط به «اعلام برائت از گذشته» توسط او دانسته بود
سردار محمدعلی جعفری فرمانده سپاه (نفر وسط) شرکت محمد خاتمی در انتخابات را منوط به «اعلام برائت از گذشته» توسط او دانسته بودعکس: farsi.iranbriefing.net

اعلام شروط حضور اصلاح طلبان در انتخابات مجلس توسط محمد خاتمی با واکنش گسترده‌ای بین ایرانیان رو‌به‌رو شده و دو طیف مخالف و موافق این سخنان به‌وجود آمده‌‌اند. اوایل تیر ماه ۹۰ آقای خاتمی، شرکت اصلاح‌طلبان در انتخابات دوره نهم مجلس را به «برگزاری انتخابات سالم، آزادی زندانیان، ایجاد فضای باز، سالم و امن سیاسی» مشروط کرد.

چند روزی پس از اظهارات محمد خاتمی، سردار محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران در واکنش به سخنان خاتمی گفت، شرط شرکت محمد خاتمی «اعلام برائت از گذشته» است. منظور فرمانده سپاه، برائت از مواضعی است که آقای خاتمی در همراهی با معترضان به نتایج اعلام‌شده در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ داشتند.

احمد قابل، پژوهشگر دینی و کنشگر سیاسی در گفت‌و‌گو با دویچه وله سخنان فرمانده سپاه ایران را مدرک دخالت سپاه و کودتای آنان در انتخابات سال ۸۸ ارزیابی می‌کند.

بشنوید: گفت‌و‌گو با احمد قابل

دویچه‏وله: اعلام شرایط حضور اصلاح‏طلبان در انتخابات مجلس هشتم توسط آقای خاتمی، منجر به ایجاد دو طیف مخالف و موافق حضور در انتخابات شده است. نظر شما در این‌باره و دلایلی که هردو گروه برای شرکت یا عدم شرکت در انتخابات مطرح می‏کنند چیست؟

احمد قابل: اصل این دیدگاه‏های متفاوت، دیرزمانی است که در جمع اصلاح‏طلبان و بعدا جنبش سبز وجود داشته و این‏طور نیست که با گفته‏های آقای خاتمی این اتفاق افتاده باشد. آقای خاتمی در صحبت‏های اخیر خود شرایط امروز را در نظر گرفته‌اند. طبیعی است با زمینه‏ی ذهنی‏ و نظری خود، اصل را بر این گذاشته‏اند که اگر شرایط مناسبی در کشور وجود داشته باشد و چشم‏انداز یک انتخاب صحیح و مردمی وجود داشته باشد، در انتخابات شرکت کنند.

اصل ماجرا این است که این دو دیدگاه از گذشته وجود داشته است. مثلا من که خودم را یک اصلاح‏طلب و دوست آقای خاتمی می‏دانم، در انتخابات سال ۸۸ شرکت نکردم و به هیچ‏کس رای ندادم. با این‏که به لحاظ مواضع از امثال آقایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی دفاع می‏کردم، اما آن مواضع را کافی نمی‏دانستم.

منتها از قبل نمی‏شد راجع به این مسئله داوری قطعی کرد. من حدس می‏زدم و این حدس اتفاق افتاد. دوستان ما حدس می‏زدند که می‏شود شرکت کرد و مانند سال ۷۶ ماجرا را به نفع مردم تمام کرد. اما در این حدس‏ها معمولا بعد از اتفاق است که معلوم می‏شود چه کسی درست‏تر می‏اندیشیده است.

احمد قابل افرادی مانند کواکبیان یا منتجب‌نیا که بدون پیش‌شرط برای شرکت در انتخابات اعلام آمادگی کرده‌اند را اصلاح‌طلب نمی‌داند
احمد قابل افرادی مانند کواکبیان یا منتجب‌نیا که بدون پیش‌شرط برای شرکت در انتخابات اعلام آمادگی کرده‌اند را اصلاح‌طلب نمی‌داندعکس: rahesabz.net

الان هم عده‏ای می‏گویند که اصلاً در انتخابات شرکت نکنیم و مبنا را بر این بگذاریم که انتخابات را تحریم کنیم. عده‏ای هم می‏گویند اگر شرایط تغییر کند، باید شرکت کرد. به نظرم می‏آید که حتی آن‏هایی که دیدگاه تحریم انتخابات را دارند، اگر نظارت استصوابی لغو شود، وضعیت به‌گونه‏ای شود هرکس که می‏تواند کاندیدا شود، بیاید کاندیدا بشود و هیچ رد صلاحیتی وجود نداشته باشد، اجازه‏ی تبلیغات به همه بدهند، سانسور نکنند، رادیو تلویزیون در اختیار افراد باشد و اگر هم نیروهای مردمی به مجلس راه یافتند، مجلس به عنوان یک ابزار قدرت و یک جناح مطیع برای رهبری نباشد در این صورت، بخش اعظم کسانی که تحریمی هستند نیز از تحریم دست برمی‏دارند و وارد میدان می‏شوند.

البته کسانی هستند که می‏گویند ما اصلا حاضر نیستیم تحت عنوان قانون اساسی جمهوری اسلامی هیچ‏گونه فعالیتی داشته باشیم. طبیعتا آن‏ها هم حق دارند اظهارنظر کنند، اما فکر می‏کنم در شرایط کنونی، با توجه به مقدورات مردم، آن بخش نمی‏توانند رای اکثریت ملت را از آن خودشان بکنند. اکثریت ملت حاضر نیستند راه‏های خیلی پرهزینه را انتخاب کند.

از قبل این نظریات وجود داشته، حتی قبل از ماجرای انتخابات سال ۸۸، می‏توان گفت در طی ۳۰ گذشته این نظر وجود داشته که اگر انتخابی را مناسب می‏دید و فکر می‏کرد که می‏تواند او را به مطلوب خود برساند، تصمیم می‏گرفت در انتخابات شرکت کند. اگر شرایط را نامطلوب ارزیابی می‏کرد شرکت نمی‏کرد و سعی می‏کرده در مقام تبلیغات هم از دیگران بخواهد که شرکت نکنند. پس این دوگانگی وجود داشته و این‏طور نیست که صحبت‏های اخیر آقای خاتمی موجب این انشقاق و دوگانگی شده باشد.

سردار جعفری فرمانده‏ی سپاه از آقای خاتمی و اصلاح‏طلبان خواسته که برای شرکت در انتخابات از مواضع خود برائت جویند. این نظر سردار جعفری در بین خود اصول‏گرایان هم با انتقادهایی مواجه شده ولی به‏نظر می‌رسد چنین دیدگاهی در میان گروه حاکم وجود دارد. شما نوع رفتار حکومت را در انتخابات آینده چگونه پیش‏بینی می‏کنید؟

بعضی از اعضای شورای نگهبان که طبق قوانین فعلی جمهوری اسلامی حق رد صلاحیت دارند، ابراز کرده‏اند، کسانی که در ماجراهای بعد از انتخابات سال ۸۸، به اصطلاح خودشان "طرف فتنه را گرفته‏اند" و از "سران فتنه" حمایت کرده‏اند و با حرکت اعتراضی مردم همراهی کرده‏اند، قطعا رد صلاحیت خواهند شد. پس اگر آقای جعفری مطلبی می‏گوید، همان سخنان را بازتاب داده است.

ولی این‏که فردی در مقام فرماندهی سپاه یعنی یک نهاد نظامی، بر خلاف قوانین رسمی کشور این‏گونه صحبت می‏کند، نشان‏دهنده‏ی چهره‏ی عریان کودتا است. وقتی فرمانده‏ی سپاه بر خلاف قوانین کشور شرط می‏گذارد، مدرک اثبات سخن کسانی است که از کودتای نظامی خبر داده بودند.

در هیچ‏یک از قوانین انتخاباتی نوشته نشده که کسی برای تایید صلاحیت یا کاندیداتوری باید از کسی اعلام برائت کند. این شرط را فرمانده‏ی سپاه تحمیل می‏کند. پس معلوم می‏شود که این اراده‏ی مافوق قانون، اراده‏ی نظامی است. پس معلوم می‏شود که نظامیان در این کشور کودتا کرده‏اند. گرچه سعی می‏کنند ظاهر را حفظ کنند و بگویند که نه کودتایی نشده است. آن‌ها حق چنین اظهارنظرهایی ندارند.

مگر این‏که رسما بخواهند بگویند که شرایط کشور، شرایط حکومت نظامی است و در شرایط حکومت نظامی این نظامیان هستند که شرایط را برای انتخاب شونده و انتخاب کننده تعیین می‏کنند.

متاسفانه این اتفاق افتاده است و فکر می‏کنم پاسخ به سخنان فرمانده سپاه این است که، اگر این آقایان (نظامیان) مدعی تعیین شرایط قانونی هستند، لطف کنند خیلی واضح بگویند که ما الان در شرایط حکومت نظامی به‏سر می‏بریم. اگر شرایط حکومت نظامی نیست، نظامیان حق ندارند بر خلاف قوانینی که مجلس خودشان تصویب کرده‏ و حکومت خودشان تایید کرده است، شرط اضافی بگذارند.

این روزها "پرسش چه باید کرد" مشغله ذهنی بسیاری از مخالفان و منتقدان و معترضان است. پیشنهاد مشخص شما به عنوان یک کنش‏گر سیاسی در برابر ایده شرکت در انتخابات با شروطی که آقای خاتمی تعیین کرده‏اند یا عدم شرکت چیست؟

آقای خاتمی پیش از این هم گفته است با شرایط فعلی انتخابات و به سبکی که در سال ۸۸ بروز یافت، عملا هر انتخاباتی که صورت بگیرد، به نتیجه نخواهد رسید. یعنی آرایی که مردم به‏صندوق‏ها می‏ریزند یک چیز است و نتایج اعلام شده از سوی برگزار کنندگان انتخابات چیزی بر خلاف آن…

منظورم پیشنهاد مشخص خود شما بود...

به گفته احد قابل در هیچ‏یک از قوانین انتخاباتی نوشته نشده که کسی برای شرکت در انتخابات باید از کس دیگری اعلام برائت کند
به گفته احد قابل در هیچ‏یک از قوانین انتخاباتی نوشته نشده که کسی برای شرکت در انتخابات باید از کس دیگری اعلام برائت کندعکس: AP

همین را می‌گویم. اگر شرایط، شرایط فعلی باشد، طبیعی است که نه فقط خود من که هیچ‏ عاقلی قبول نمی‏کند مردم را برای شرکت در یک نمایش انتخاباتی فرابخواند. چون دعوت از مردم برای حضور در چنین نمایشی، به منزله‏ تایید این نمایش است.

پس اگر شرایط این است که کودتاچیان هرکس را بخواهند از صندوق درمی‏‏آورند، شرکت در چنین نمایشی، عقلا امر قبیحی است و دعوت کردن از دیگران برای این‏که در چنین نمایش مسخره‏ای شرکت کنند، کار عبث و بیهوده‏ای است.

ولی اگر شرایط نسبت به سال ۸۸ عوض شده و به گونه‏ای باشد که تضمینی وجود دارد برای این‏که رای مردم خوانده شود و تضمینی وجود دارد برای کسانی که شایستگی نمایندگی مردم را دارند کاندیدا شوند و رد صلاحیت نشوند، یعنی نظارت استصوابی لغو شده باشد، مثلا با مذاکره به این مسائل رسیده باشند، اگر چنین تضمین‏های عملی وجود داشته باشد، آن موقع شرکت کردن در این انتخابات یا دعوت از مردم برای شرکت در انتخابات، چون انتخابات حقیقی خواهد بود، امر معقول و خردمندانه‏ای است.

افرادی مانند مصطفی کواکبیان یا رسول منتجب‏نیا، برای شرکت در انتخابات اعلام آمادگی کرده‏اند. به نظر شما، چه لایه‏ها و طیف‏هایی از اصلاح‏طلبان چنین دیدگاهی دارند و در شرایط فعلی، بدون هیچ پیش‏شرطی قصد شرکت در انتخابات دارند و برای این‏کار برنامه‏ریزی می‏کنند؟

آقای کواکبیان در انتخاباتی که تمام کاندیداهای اصلاح‏طلب شناخته شده رد صلاحیت شدند، رای آورد و به مجلس رفت. الان هم تصور می‌کند می‌توان این مسئله را تکرار کرد. احساس‏ می‌کند حاکمیت برای نمایش دمکراسی، در مجلس بعد هم مثلا ۲۰ نفر به اسم اصلاح‏طلب را به گونه‏ای به مجلس راه ‌می‌دهد تا اگر فردا من اصلاح‏طلب اعتراض کردم که شرایط انتخابات دمکراتیک نبوده است، بگویند ببینید افرادی مانند آقای کواکبیان یا منتجب‏نیا در مجلس هستند.

این‏ افراد هم باید از کسانی باشند که به‌ تعبیر آن‏ها از "سران فتنه" اعلام برائت کرده باشند. یعنی اصلاح‏طلبانی که به قول بعضی از آقایان "از اصلاح‏طلبی استعفا کرده باشند". خیال می‏کنند اصلاح‏طلبی یک حزب است که می‏شود از آن استعفا کرد. در صورتی ‏که اصلاح‏طلب یعنی کسی که روش اصلاحی برای رسیدن به حق حاکمیت ملت را انتخاب کرده است. ما اسم چنین کسی را اصلاح‏طلب نمی‏گذاریم. چون الان بین اقتدارگرایان هم کسانی هستند که دیدگاه‏شان نسبت به مجموعه‏ی اصلاح‏طلبان، دیدگاه خیلی منفی نیست اما با شرایط کنونی که حاکمیت بر جامعه تحمیل کرده، موافق‏اند و هیچ مخالفتی نمی‏کنند. افرادی مانند آقای کواکبیان یا منتجب‏نیا می‏شوند جزو این طیف، نه این‏که بگوییم این‏ها اصلاح‏طلب هستند و در حال وارد شدن به مجلس هستند.

اگر کسی می‌خواهد در انتخابات شرکت کند و جزو استثناهایی باشد که قصد دارند چهره‏ حاکمیتی کاملا دیکتاتور و مستبد را آرایش کند تا حاکمیت بتواند پز دهد که ما دمکراتیک هستیم و ببینید چندتا از نیروهای مخالف‏مان هم در مجلس هستند، برود شرکت کند. احتمال هم دارد در جایی مردم به‏صورت جزیره‏ای او را انتخاب هم بکنند.

اما این خیلی دور از اخلاق است که وقتی آن‌ها می‏بینند حق حاکمیت مردم تهران، تبریز، خراسان را از آن‏ها می‏گیرند ولی مثلا در شهر کوچکی مانند گرمسار یا سمنان که فقط یک نماینده می‏تواند انتخاب کند و اجازه می‏دهند یک نفر اصلاح‏طلب بطور استثنا انتخاب بشود بی‏انصافی است اگر به مجلس راه یابند. این انسان اصلاح‏طلب نیست.

به یک معنا فقط برای این‏که یک کرسی مجلس را به‏دست بیاورد رفته خود را رفته به حاکمیت فروخته. اشکالی ندارد! این دیدگاه اوست ولی نباید او را اصلاح‏طلب دانست. حال برفرض در مجلس چهارتا حرف هم بزنند که مشابه حرف اصلاح‏طلبان باشد، چهارتا موضع هم بگیرند که مشابه مواضع اصلاح‏طلبان باشند، حساب این‏ها را باید از اصلاح‏طلبان جدا کرد.

نهایتا اصلاح‏طلبان باید بنشینند و بررسی کنند، اگر هنوز شرایط سال ۸۸ بر انتخابات کشور و مجریان انتخابات حاکم است، شرکت‏ در انتخابات معقول نیست. اگر هم نه، توانستند شرایط را ولو با مذاکره و تضمین‏های پس پرده تغییر دهند، آن وقت شرکت در انتخابات معقول خواهد بود.

حسین کرمانی
تحریریه: مصطفی ملکان

پرش از قسمت در همین زمینه