عکس یادگاری با «قارقار کلاغهای رضا کیانیان»
۱۳۸۹ آبان ۲۷, پنجشنبهدومین نمایشگاه انفرادی عکسهای رضا کیانیان با عنوان "قارسوم: اتفاق میافتد" ۲۱ آبان در نگارخانه "ماهمهر" تهران برگزار شد. در روز افتتاحیه نگارهنرمندانی چون بهمن فرمانآرا، آتیلا پسیانی، همایون ارشادی، رضامیرکریمی، پرویز کلانتری و نصرالله کسرائیان به دیدن آثار آمده بودند.
رضا کیانیان علاوهبر حضور در سینما، تئاتر و نگارش کتاب، تاکنون نمایشگاههایی در زمینههایی چون مجسمهسازی و عکس نیز برپا کرده است. او اینبار همچون نمایشگاه قبلیاش که در آن سوژهی عکاسی پوستهی درختان بود، باز هم به سراغ طبیعت رفته و از کلاغها عکاسی کرده است.
ببینید: تصاویری از نمایشگاه "قارسوم: اتفاق میافتد"
نمایشگاه رضا کیانیان مورد توجه برخی از وبلاگنویسان هم قرار گرفته است. برخی به نقل خبر و انتشار عکسهای این نمایشگاه بسنده کردهاند، برخی از کارهای او تعریف و تمجید کردهاند و در بعضی وبلاگها هم میتوان نظرات انتقادی پیدا کرد.
کلاغها و چیدمان زمستانی
سمیرا منفرد در وبلاگ "بیا تا برویم" از دکوراسیون و موسیقی تاثیرگذار نمایشگاه نوشته است: «در کنار تابلوهای رضا کیانیان نمیشود از چیدمان جذاب آن چیزی نگفت. کاری از "فاتک موسوی" با خلاقیت بالا و موسیقی تاثیرگزار "مانی بیات".»
سمیرا فضای نمایشگاه را اینگونه توصیف میکند: «وارد گالری که میشوید درجا یخ میزنید! زیر پایتان خروارها نمک سفید قرار گرفته که وقتی روی آنها راه میروید جای پای شما روی آنها میماند. هوای درون گالری به شدت یخ زده است. تابلوها آسمان سفیدی را نشان میدهند که تنها کلاغهای سیاه لکههای رنگ آن هستند. موسیقی عجیبی در سرتان میپیچد، صدای قارقار کلاغها در پس زمینهای از زمستان یخزده. خود را درون فضایی سرد و رازآلود مییابید. انگار دارید روی برفها راه میروید و بالای سر شما آسمان یخ زده سفید زمستانی گسترده شده است. لابلای برفهای زیر پای شما پرهای سیاه کلاغها ریخته شده .»
«قارقار بلند قار سوم»
سرهرمس در نوشتهاش درباره این نمایشگاه هم تمجید کرده و هم انتقاد. این وبلاگنویس مینویسد: «کلاغهای "قار سوم" آقای کیانیان در "ماه مهر" با چیدمانی که همراهاش کرده، قارقار بلندی از آب درآمده است، لابد در جواب همهی آنهایی که دفعهی قبل خیلی به تریجِ قبایشان برخورده بود که آقای بازیگر پا توی کفش عکاسجماعت کرده است، آنهم با قیمتهای درشت.»
سرهرمس با اشاره به اینکه "کیانیان نانِ سلبریتیبودنش را میخورد و چرا نخورد؟" اضافه میکند که «کلاغهای آقای کیانیان اما متاسفانه عکسهای بدی نیستند. از سر اتفاق، چشمنواز و قصهدار و خوشقیافه هم هستند.»
وی با اشاره به نمایشگاهی که چند وقت پیش هدیه تهرانی برگزار کرد، اضافه میکند: «شما هم هروقت سلبریتی شدید، وام بگیرید و امکانات و جا و الخ، پزش را هم بدهید، حالش را هم ببرید. »
این وبلاگنویس در همین حال از "موجهایی که در تقبیح اینجور کارها راه امی افتد" انتقاد کرده که «انگار کسی که اهل یک فنای بود، بازیگر مثلاً، یک تعهدی داده مادامالعمر به دنیا، که کار دیگری نکند در زندگانی. یک چیز دیگر هم بگویم و بروم، انصافاً سیاهسفید بودنِ فضای گالری، مینیمالبودن قابها و عکسها و سالن، هماهنگی خوبی با هم داشت. هایکوهای کلاغی مثلاً. صدای قارقار کلاغها هم بهجا بود. صرفاً نامِ آقای عکاس است که این همه اذیت میکند یک جماعتی را انگار.»
«برای کلاغهای آقای کیانیان !»
«هنر بیانتهاست. هر کس هر کاری دلش بخواهد میتواند بکند. آزادی همین است. من فقط نظرم را میگویم.» نویسنده وبلاگ سرزمین رویایی نوشته انتقادیاش را دربارهی نمایشگاه رضا کیانیان با این جملات آغاز کرده است. وی اضافه می کند حاضر نیست وقتش را در نمایشگاههای «سلبریتیهای ایرانی» همچون کیانیان و هدیه تهرانی هدر کند.
نویسنده سرزمین رویایی مینویسد: «کسی اگر با نردبان بازیگری رفت بالا و معروف شد، مثل تهرانی وامهایش را از مشایی گرفت و نمایشگاه زد و هر عکسش را فلان قدر گزاف فروخت، این برای من غیر قابل پذیرش است.»
وی در بخش دیگری از مطلبش از قیمت تابلوها ناراضی است: «حالا این یاکریمها که آقای کیانیان عکسشان را گرفته و میگوید کلاغاند دانهای سه میلیون و پانصد، خدا بدهد برکت به اوضاع آشفتهی هنر این سرزمین که قورباغهها هم هفتتیر میکشند.»
این وبلاگنویس با انتقاد از اینکه برخی "هنر را روی چهارپایهی شهرتشان میفروشند" اضافه میکند «حالا اگر فکر میکنید کلاغهای آقای کیانیان و صدای قارقارشان در بلندگوهای نمایشگاه و نمکهای سفید کف آن میارزد بروید قرض کنید و سه میلیون و پانصد که شد میتوانید یک تابلو را بخرید و ببرید خانه وصل کنید دیوار و تا آخر عمر به عکس آن یاکریمها زل بزنید و احساس دیدن کلاغ کنید.»
مهدی محسنی
تحریریه: یلدا کیانی