طرح موضوع هولوکاست در سریال تلویزیونی “مدار صفر درجه“
۱۳۸۶ مهر ۱۱, چهارشنبهآغازگر سریال “مدار صفردرجه“موسیقیای است غمگنانه. این ملودی هر دوشنبه شب در اتاقهای نشیمن بسیاری از خانوادههای ایرانی شنیده میشود، چون این سریال ۳۰ قسمتی به یکی از سریالهای پربیننده تلویزیون ایران تبدیل شده است. اگر چه تلویزیون دولتی ایران آماری در مورد شمار بینندگان برنامههای گوناگون خود منتشر نمیکند، اما به راحتی میتوان مشاهده کرد که سریال “مدار صفر درجه“ یکی از موفقترین برنامههایی است که این تلویزیون تا کنون پخش کرده است.
این سریال همه اجزای سازنده آن چیزی را داراست که تضمینکننده موفقیت است، باضافه برخی چیزهای غیرمترقبه.
“مدار صفر درجه“ داستان عاشقانه پیچیدهای است که بخش بزرگی از آن در فرانسه در دورهای اتفاق میافتد که این کشور در اشغال نظامی ناسیونال سوسیالیستهای آلمان، نازیها بود. حبییب پارسا، جوانی ایرانی است که در آغاز دهه ۱۹۴۰ به پاریس میآید تا به تحصیل فلسفه بپردازد. در آنجا کاری نیز در سفارت ایران مییابد و عاشق دختری یهودی بنام سارا استروک میشود. آن دو را از هم جدا میکنند. آنها یکدیگر را بار دیگر در تهران میبینند. در این فاصله سارا با مردی دیگر ازدواج کرده که اما در موقعیتی بحرانی او را میکشد.
وضعیتی که نشان داده میشود ضامن برانگیختن احساسات رقیق از سر درد و ریزش اشک از سر دلسوزی است، و این چیزی است همخوان با سلیقه تماشاگر ایرانی.
البته برخی از مشخصههای این سریال را در دیگر فیلمهای تلویزیونی هم میبینیم. اما در این سریال چیزهایی هم هست که ایرانیها به طور معمول در تلویزیون خود نمیبینند. برای مثال هنرپیشگان زن در صحنههایی در فرانسه بدون روسری هستند. مشروب الکلی نوشیده میشود و روابط خارج از ازدواج وجود دارد.
اما مهمتر از آن این است که در این سریال با دیدی نسبتا واقعگرا پیگرد یهودیان در آن دوره در فرانسه و هولوکاست، کشتار یهودیان، نشان داده میشود. قهرمان فیلم چنان از سرنوشت یهودیان متاثر است که از موقعیت و شغل خود در سفارت استفاده و گذرنامه جعل میکند تا به کسانی که زیر پیگیرد هستند کمک کرده و فرار آنان را ممکن سازد. معشوق حبیب، سارا نیز، زنی است که همدردی بیننده را برمیانگیزد. وحشت از هولوکاست از طریق او به طور غیرمستقیم در فیلم بازتاب پیدا میکند.
چنین چیزی را نمیشد تا کنون در تلویزیون ایران دید. دانش و آگاهی در ایران نسبت به هولوکاست بسیار کم است و در نتیجه با قربانیان کشتار یهودیان هم با بیتفاوتی روبرو میشوند. و این است که رییس جمهور ایران، محمود احمدینژاد توانسته است بدون آنکه مخالفت زیادی بشنود، بگوید که تردید دارد که اصلا یهودیان را بطور دسته جمعی به قتل رسانده باشند.
اما این سریال تلویزیونی بیتاثیر نبوده است. در این مورد خانمی میگوید: “برای اولین بار، بعد از اینکه من این سریال را دیدم، در واقع فهمیدم که معنی هولوکاست چیست. برای من، قبل از اینکه این سریال را ببینم، هولوکاست معنیاش فقط تبلیغاتی بود برای یهودیان. ولی در این سریال شما میتوانستید ببینید که مردم کشته شدند فقط بخاطر اعتقادات مذهبیای که داشتند و برایم خیلی عجیب بود که چطور میشود که چنین اتفاقی بیافتد.“
بنابراین این سریال دست به روشنگری در برابر گفتههای رسمی رییس جمهور زده است، و این کاری است که در تلویزیون ایران، که زیر کنترل دولت است، معمول نیست.
اما یک جنبه دیگر هم در رابطه با این سریال وجود دارد. کاملا مطابق با موضع دولت، بین یهودیان “خوب“ و یهودیان “بد“ تفاوت گذاشته میشود. بدها صهیونیستها هستند که میخواهند با هر وسیلهای به هدفشان یعنی ایجاد حکومتی در فلسطین برسند. و آن گونه که سریال نشان میدهد، حاضرند برای رسیدن به این هدف حتی با رژیم نازی همکاری کنند.
حکومت جمهوری اسلامی ایران همیشه میان یهودیان و صهیونیستها تفاوت گذاشته است. گفته میشود که با یهودیان مشکلی وجود ندارد و آنها در ایران در آرامش زندگی میکنند و از حقوقی تقریبا یکسان با دیگران برخوردارند. اما کسی که از اسراییل حمایت یا با آن همکاری کند به عنوان صهیونیست و در نتیجه خائن به اسلام شناخته شده و زیر پیگرد قرار میگیرد.
کارگردان و نویسنده فیلمنامه “در مدار صفر درجه“ حسن فتحی است. وی تاکید میکند که هیچگاه مشکلی برای تهیه این سریال پیدا نکرده است. آقای فتحی میگوید: “در زمانی که من تصمیم گرفتم این فیلمنامه را بنویسم، ناراحت بودم به عنوان یک ایرانی از این تصوری که متاسفانه توسط خیلی از رسانهها در جهان به آن دامن زده شده که ما ایرانیها ضدیهود هستیم. در حالی که فرهنگ ما، منش ما، مرام ما، تاریخ ما به ما میگوید که اصلا این گونه نبوده است. در ایران شاید وفاق عمومی وجود داشته باشد راجع به صهیونیسم و انتقاد از آن به عنوان یک جریان افراطی در جهان یهودیت. اما صرف نظر از نقد و انتقادی که نسبت به صهیونیسم در ایران وجود دارد، نسبت به اکثریت یهودیان در فرهنگ ایرانی نگاه منفی وجود ندارد. یعنی مبنا حس همزیستی و نوعدوستی است. فکر میکردم که چرا دنیا این حقیقت را راجع به ما ایرانیها نمیداند و چرا فکر میکنند که ما ضدیهود هستیم. در حالی که تاریخ ما نشان میدهد که همواره با اقلیتهای دینی و نژادی همزیستی مسالمتآمیز داشتهایم و به عنوان یک ملت هرگز دیدگاههای نژادپرستانه نداشتیم.“
حتی در مطبوعات راستگرای تهران هم کلام تمجیدآمیز در باره این سریال مییابیم، بخصوص در باره اینکه این سریال توطئههای صهیونیستها را افشا میکند.
اما مردم ایران لزوما به این سریال با دید سیاسی نگاه نمیکنند. خانمی که پیش از این هم در باره این سریال نظر داده بود میگوید: “همیشه فکر میکنم همه جای دنیا آدمهای خوب و بد هستند. در ایران هم مثل همه جای دنیا هم آدم خوب هست، هم آدم بد هست. به نظر من برای یهودیها هم همینطور است. میان آنها هم آدمهای خوب وجود دارد و هم آدمهای بد. من بعد از اینکه این سریال را دیدم، میتوانم بگویم، خیلی دلم برای یهودیها سوخت و احساس کردم که خیلی واقعا به آنها ظلم شده است.“