حذف و طرد کارگزاران جمهوری اسلامی؛ از ابتدا تا اکنون
۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۷, یکشنبهغلامحسین محسنیاژهای، معاون اول و سخنگوی قوه قضائیه بهمن ماه سال پیش ممنوعیت رسانهای رئیس جمهور پیشین محمد خاتمی را تائید کرد و گفت، دادستان با رسانههایی که تصویر و خبرهای مربوط به او را منتشر کنند برخورد میکند.
گرچه برخی رسانهها نظیر پایگاه خبری "جماران" برای مدتی به این اتهام توقیف شدند، منع انتشار تصویر و خبر فعالیت افراد، به ویژه در این مورد خاص مبنای قانونی ندارد.
محروم کردن شهروندان از حقوق اجتماعی نیازمند تشکیل دادگاه و صدور حکم قضائی است و اصل ۳۷ قانون اساسی تصریح میکند: «اصل، برائت است و هیچکس از نظر قانون مجرم شناخته نمیشود، مگر این که جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد.»
حذف افراد از دایره قدرت از نخستین ماههای پس از انقلاب ۵۷ و با تائید و نظر روحالله خمینی انجام شد که بنیانگذار جمهوری اسلامی محسوب میشود.
بیشتر بخوانید: رمز خودی بودن و راز غیرخودی شدن در جمهوری اسلامی
از بازرگان تا رفسنجانی
نخستین نخستوزیر حکومت جدید، مهدی بازرگان، از پایهگذاران نهضت آزادی بود. دوران ریاست او بر دولت موقت ۹ ماه بیشتر طول نکشید.
بازرگان علت کنارهگیری خود را مانعتراشی و دخالت بیش از حد روحانیان در کار دولت عنوان کرده و میگوید استعفای خود را ماهها پیش آماده کرده بود.
نخستوزیر منصوب خمینی، در دوره اول مجلس نماینده تهران بود. او تا پایان عمر (۳۰ تیر ۷۳) در همه انتخاباتها به عنوان داوطلب ثبتنام کرد اما صلاحیتاش تائید نشد.
رد صلاحیت شدن سرنوشتی است که شامل بسیاری از مدیران ارشد جمهوری اسلامی شده است. یکی از تازهترین نمونه تائید نشدن صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ است.
رفسنجانی اکنون رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است و پیشتر رئیس جمهور، رئیس مجلسهای شورای اسلامی و خبرگان و جانشین فرمانده کل قوا بوده و در انتخاب علی خامنهای به عنوان جانشین خمینی نقشی تعیین کننده داشت.
بیشتر بخوانید: پدیده رفسنجانی، به حاشیه راندن مرد "رهبرساز"
حکومت مردان فاقد صلاحیت
طرد و حذف بازرگان در حالی انجام شد که خمینی در حکمی خطاب به او نوشته بود: «بهموجب اعتمادی که به ایمان راسخ شما به مکتب مقدس اسلام و اطلاعی که از سوابقتان در مبارزات اسلامی و ملی جنابعالی را [...] مأمور تشکیل دولت موقت مینمایم.»
با نگاهی به فهرست طولانی سیاستمدارانی که در ۳۶ سال گذشته حذف و اغلب به خیانت و بیایمانی متهم شدهاند میتوان نتیجه گرفت که در جمهوری اسلامی همواره افرادی بر مسند قدرت تکیه زدهاند که چند سال بعد صلاحیتشان زیر سوال رفته است.
این حکم تقریبا شامل تمام اعضای کابینه دولت موقت بازرگان، از جمله مشاوران و همراهان نزدیک خمینی در ماههای پیش از انقلاب مانند ابوالحسن بنیصدر، ابراهیم یزدی و صادق قطبزاده نیز میشود.
ابراهیم یزدی که خود را تنظیمکننده برنامه سیاسی و اجرایی خمینی معرفی میکند بارها به زندان افتاده و شکنجه شده و دی ماه ۹۰ در حالی که ۸۰ سالگی را پشت سر گذاشته بود به اتهام تبانی علیه امنیت و فعالیت تبلیغی علیه جمهوری اسلامی به ۸ سال زندان محکوم شد.
اولین رئیس جمهور مطرود
ابوالحسن بنیصدر پس از چند ماه وزارت در کابینه بازرگان، در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد و با کسب ۷۶ درصد آرا نخستین رئیس جمهور ایران شد.
دوران ریاست جمهوری بنیصدر که با حمایت قاطع خمینی و سپردن ریاست شورای انقلاب و فرماندهی کل قوا به او آغاز شد کمتر از یک سال و نیم طول کشید.
مجلس اول که اکثریت آن را اعضای حزب جمهوری اسلامی تشکیل میدادند ۳۱ خرداد ۶۰ رأی به عدم کفایت بنیصدر داد و او همراه با مسعود رجوی، رهبر سازمان مجاهدین خلق به پاریس گریخت.
جانشینان بنیصدر و بازرگان (محمدعلی رجایی و محمد جواد باهنر) به گونهای دیگر و در حالی که دوران خدمتشان یک ماه نشده بود حذف شدند. این دو، همچون شماری از سران حزب جمهوری اسلامی قربانی عملیات تروریستی شدهاند.
آخرین نخستوزیر ایران، پیش از حذف این پست در سال ۶۸ میرحسین موسوی بود. او از بهمن ۸۹ همراه با همسرش زهرا رهنورد و مهدی کروبی، دیگر نامزد معترض به نتایج اعلام شده انتخابات سال ۸۸ در بازداشت خانگی به سر میبرد.
بیشتر بخوانید: در جسنجوی مبنای قانونی "حصر" معترضان در جمهوری اسلامی
انحراف نزدیکترین رئیس جمهور به خامنهای
مرحسین موسوی در دوران نخستوزیری با رئیس جمهور وقت و رهبر کنونی جمهوری اسلامی، علی خامنهای اختلافهای زیادی داشت و در اغلب موارد مورد حمایت خمینی بود.
به جز خامنهای، تقریبا بقیه رئیسان دولت پس از سقوط حکومت پهلوی، در ردیف حذف و طردشدگان قرار دارند. به استثنای این افراد کسانی مانند رجایی و باهنر هستند که دوران کارشان برای آشکار شدن اختلافها بسیار کوتاه بود..
در این میان حتا محمود احمدینژاد که خامنهای او را نزدیکترین رئیس جمهور به خود خوانده و به باور منتقدان با حمایت او و دخالت نظامیان در انتخابات بر سر کار آمد، از غضب حامیان ولایت مطلقه فقیه در امان نماند.
با آشکار شدن برخی اختلافنظرها میان احمدینژاد و خامنهای در دو سال آخر دولت دهم، نزدیکان او "جریان انحرافی" لقب گرفتند. گرچه خامنهای به خاطر حمایتهای گذشته، آذر ماه ۹۱ مانع احضار احمدینژاد به مجلس شد.
برنامه حذف و طرد در جمهوری اسلامی قربانیانی به مراتب مهمتر و شاخصتر از احمدینژاد داشته که حسینعلی منتظری را میتوان برجستهترین آنها دانست.
بیشتر بخوانید: سرگذشت منتظری، آئینهی قانون گریزی در جمهوری اسلامی
حذف "برج بلند اسلام"
حسینعلی منتظری پیش از انقلاب ۵۷ نماینده تامالاختیار خمینی در ایران بود و چند سال پس از شکلگیری جمهوری اسلامی توسط مجلس خبرگان به عنوان "قائم مقام رهبری" معرفی شد.
خمینی جانشین خود را با صفاتی چون "حاصل عمر من"، "فقیه عالیقدر"، "ذخیرهی انقلاب" و"برج بلند اسلام" میستود و مهرماه ۶۵ ضمن ستایش "قداست و وارستگی و وجاهت کمنظیر" منتظری از "احتیاج مبرمی که جمهوری اسلامی و اسلام" به او دارد سخن گفته بود.
با اینهمه، کمتر از سه سال بعد به فرمان خمینی، منتظری از قائم مقامی عزل و از تمام فعالیتهای سیاسی کنار گذاشته شد. حمله به دفتر، خانه، کلاس درس و نزدیکان منتظری از نخستین ماههای به رهبری رسیدن خامنهای آغاز شد و تا مرگ او ادامه داشت.
کسی که زمانی خود را به حق "پایهگذار ولایت فقیه" و "دوم شخص انقلاب" میخواند در ادامه محدودیتهای تحمیل شده، از سال ۷۶ به مدت پنج سال در حبس خانگی قرار داشت و تا پایان عمر (۲۹ آذر ۸۸) از زندگی و فعالیت آزاد محروم بود.
خامنهای، حذفکننده و حذف نشدنی
طرد شده دیگر جمهوری اسلامی قطبزاده است که خمینی او را فرزند معنوی خود میخواند. صادق قطبزاده از معدود همراهان خمینی در سفر از پاریس به تهران در ۱۲ بهمن ۵۷ بود.
قطبزاده در دوران اقامت خمینی در پاریس از مشاوران نزدیک او محسوب میشد و در برخی از مصاحبهها نقش مترجم را بر عهده داشت.
پس از سقوط حکومت پادشاهی در ایران "فرزند معنوی" خمینی مدتی مدیرعامل سازمان رادیو و تلویزیون شد و مدتی نیز مسئولیت وزارت خارجه را بر عهده گرفت.
قطبزاده فروردین ۶۱ به اتهام طرح کودتا برای سرنگونی جمهوری اسلامی بازداشت و پس از اعترافهایی که گفته میشود بر اثر فشار شکنجه گرفته شده در شهریور ماه همان سال اعدام شد.
حذف کارگزاران حکومتی در جمهوری اسلامی با قطب زاده شروع نشده و انتظار نمیرود با خاتمی به پایان برسد. کسانی که به آنها اشاره شد افرادی در بالاترین مقامهای اجرایی و در رأس هرم قدرت بودهاند.
صدها نفر دیگر در این فهرست قرار میگیرد که وزیر و وکیل و مدیر ارشد در میان آنها کم نیست. ظاهرا تنها خامنهای است که حذف شدنی نیست.
رفسنجانی زمانی که در سال ۸۹ صندلی ریاست مجلس خبرگان را از زیر پایش میکشیدند گفت، خامنهای "عمود خیمه" است و"عمود که شکسته شد ديگر کاری نمیتوان انجام داد". به عبارت دیگر با حذف او خیمه جمهوری اسلامی برچیده میشود.