جمهورى آذربايجان: حكومت اسلامى يا دمكراسى غربى؟
�عدالتى در كشورشان خشمگيناند. آنها در اسلام بدنبال پناه مىگردند و بدين ترتيب در بنيانهاى مذهبى قديم تحرك ايجاد مىكنند. روشن نيست كه اسلام در اين كشور چه جايگاهى را از آن خود خواهد كرد. آيا آذربايجانیها حكومتى الهى میخواهند يا بيشتر متمايل به حكومتى سكولارند؟
در شهر باكو، پايتخت آذربايجان، جمعه شب، ساعت هفت و نيم است و ماه رمضان. صداى اذان مىآيد. گروهى در حال حركت به سوى مسجدند. در دوردستها مىتوان غروب آفتاب را در كنار درياى خزر ديد. نزديك مسجد چاى، شيرينى و انجير خشك پخش مىكنند. موقع افطار است. تورال و آميل هم كه دانشجو هستند روزه گرفتهاند. براى اين دو پيروى از دستورهاى اسلام مهم است. و البته شيعه و سنى برايشان فرق نمىكند. تورال كه دانشجويى ۲۱ ساله در رشته اقتصاد است مىگويد: ”در واقع من خود را نه سنى مىدانم نه شيعه. براى من مهم اين است كه مسلمان باشم، در حرف و در عمل.“
اكثريت آذربايجانیها تفاوتى واقعى بين اسلام سنى و شيعه نمىبينند. در برخى از مسجدها حتى پيروان هر دو مذهب با هم نماز مىخوانند و در آن حال امام جماعت هر دو مناسك نماز را به نوبت بجاى مىآورد. ۷۰ سال حكومت كمونيستى اسلام را تغيير داده است. جريانهاى گوناگون اسلامى در كنار هم در صلح به سر مىبرند. آميل، دوست تورال كه در رشته شرقشناسى و ادبيات فارسى درس مىخواند، معتقد است كه كمونيسم در آذربايجان باعث شده كه دانش در باره دين كاهش پيدا كند.
آميل مىگويد: ”بعضى از مردم ما هنوز در چارچوب نوعى ايدئولوژى حكومت شوروى فكر مىكنند. به خدا ايمان ندارند، نماز نمىخوانند. بعضىها مىگويند كه مسلماناند، اما مشروب الكلى مىنوشند و گوشت خوك مىخورند و كارهايى مىكنند كه در اسلام ممنوع است. اگر كسى قرآن نخواند، نمىتواند بداند كه اصول آن چيست. ما حس مىكنيم كه در اين مورد اطلاعات كم است. خلايى وجود دارد كه به شكل غلط پر مىشود.“
دانش محدود در باره محتواى اسلام صلحجو و نارضايتى از جامعه، مخلوطى را درست مىكنند كه قابل انفجار است. بيش از ۴۰ درصد مردم آذربايجان زير خط فقر زندگى مىكنند. درآمدشان كمتر از دو دلار در روز است. درصد بيكارى بسيار بالاست. جوانان امكان زيادى براى تحصيل در مدارس و دانشگاههاى خوب و يافتن شغل مناسب ندارند. به گفته اوا ماريا آوخ Eva-maria Auch اسلامشناس آلمانى و كارشناس مسائل آذربايجان، اين جوانان اميدوارند كه بتوانند صداقت و عدالت را در دين بيابند. آنها هويت جديد خود را در اسلام مىجويند.
آوخ مىگويد: ”در عمل همه چيز بستگى به پول دارد. كسى كه پول نداشته باشد، كارش پيش نمىرود و طبيعى است كه نااميدى رشد مىكند. مىگويند مىخواهيم كه زمان ما مثل زمان محمد باشد، عدالت و برابرى براى همه برقرار شود. و اگر لازم باشد يك رهبر بيايد و عدالت را براى همه برقرار بكند.“
اسلام دوره محمد چيزى است كه طرفداران سلفيه تبليغش را مىكنند. سلفيه شاخهاى است منشعب از اسلام سنى كه بخصوص در كشورهاى منطقه خليج فارس و نيز در جمهورى چچن هوادار دارد. اسامه بن لادن نيز پيرو اين جريان است. چند سالى است كه مسجدهاى وابسته به سلفيه در آذربايجان گسترش پيدا كرده است.
انار ولیاوف اهل باكوست و دوره دكتراى خود را در باره تروريسم در امريكا مىگذراند. او در رابطه با اسلام افراطى دو امكان براى آينده سياسى آذربايجان مىبيند. يك امكان اين است كه كسانى كه به لحاظ سياسى ناراضى هستند از ايدآلهاى دمكراتيك فاصله بگيرند و به ارزشهاى اسلام افراطى روى بياورند. چنين چيزى ممكن است موجب شود كه درگيرى ميان مذاهب بوجود بيايد و چند سال ديگر هم انقلابى به دنبال داشته باشد، مثل ايران در سال ۱۹۷۹.
انار ولیاوف مىگويد: ”اگر هواداران سلفيه در آينده اكثريت را در مجلس نمايندگان بدست آورند، دير يا زود سعى خواهند كرد كه حكومت سكولار در آذربايجان را تغيير دهند. آنها مىخواهند كه قوانين كشور را با اسلام تطبيق دهند. چنين قوانينى با دمكراسى، جامعه مدنى و حقوق بشر همخوان نيستند.“
اما به نظر ولیاوف بيشتر اين احتمال وجود دارد كه آذربايجان به دمكراسى غربى نزديك شود.
آقا حاجىبيلى امام مسجدى متعلق به سنىهاست. او معتقد است كه در درازمدت تعاليم غلط و افراطى در آذربايجان طرفدارى نخواهند داشت. او مىگويد: ”گهگاه مىبينيم كه تعاليم غلطى را به نام اسلام ترويج مىكنند. اما دير يا زود نقابها كنار مىروند و مردم ديگر از آنها طرفدارى نمىكنند و حقيقت را مىشناسند.“