«بعضیها داغش را دوست دارند»
۱۳۸۸ فروردین ۹, یکشنبهدر ۲۹ مارس سال ۱۹۵۹ یعنی درست در پنجاه سال پیش در برادوی نیویورک فیلم "بعضیها داغش را دوست دارند" برای نخستین بار اکران شد. در این روز بیلی وایلدر کارگردان، تونی کرتیس و جک لمون، بازیگران اصلی مرد، و مرلین مونرو به همراه همسر خود آرتور میلر از جمله تماشاگران این فیلم بودند.
در آن زمان نیز انتظارات از این فیلم کمدی و کارگردان آن زیاد بود. فیلمی که شرکت هالیودی مترو گلدن مایر" برای آن ۹۰۰ هزار دلار سرمایهگذاری کرده بود.
جک لمون (جری) و تونی کرتیس (جو) دو نوازندهی بیکار از شیکاگو هستند، که بر حسب اتفاق در روز والنتاین (روز عشاق) شاهد زدوخورد و کشتار گروههای مافیایی با یکدیگر هستند. از ترس گانگسترها، جو و جری در لباس زنانه در یک گروه موسیقی وارد میشوند. این گروه موسیقی تنها از زنان تشکیل شده و مرلین مونرو (شوگر کین) خواننده گروه است.
جو و جری با نامهای مستعار زنانه (جوزفین و دَفنه) در گروه جاز زنان نقش نوازندگان ساکسیفون و کنترباس را برعهده میگیرند. هردو به زودی دلباختهی شوگر (مرلین مونرو) میشوند. اما بزودی در مییابند که شوگر تنها به دنبال پول است و از رابطهی گذشته خود با مردان مأیوس و در حال گریز است.
در دیالوگی شوگر به جو (در شمایل جوزفین) میگوید:
- در سال گذشته توی شش تا گروه موسیقی مردانه بودم.
- آدم نمیتونه به مردها اعتماد کنه!
- من به خودم اعتماد ندارم. من دلم برای نوازندههای ساکسیفون وا میره. کافی که اونا قسمت اول "بیا در آغوش من را" بنوازند، سریع بدنم مورمور میشه، زانوهام شل میشن و میرم تو بغلشون.
- اما من هم ساکسیفون میزنم
- اما خدا را شکر، تو یه دختری. بدین خاطر من هم اینجا هستم. برای حفظ خودم.
منتقدان سینمایی با تحسینهای زیاد از این فیلم کمدی و مهیّج، که معجونی از جنایت، تعقیب و گریز، عشق و عواطف پنهان انسانی را به هم آمیخته، استقبال کردند.
بیلی وایلدر در زمان ساخت فیلم با مرلین مونرو دردسرهای فراوانی داشت. مرلین مونرو به خاطر مشکلات روحی قادر به حفظ کردن دیالوگهای خود نبود، چیزی که وایلدر به شدت از آن تنفر داشت. وایلدر مجبور به تکرار دوباره و دوباره سکانسها بود و این امر مخارج زیادی را به تهیه کنندگان فیلم تحمیل میکرد.
فیلمبرداری یک روز بالغ بر بیست هزار دلار بود و بخشی از صحنهها ۸۰ بار تکرار شدند. مرلین مونرو در این دوره حتا قادر به حفظ جملات ساده نیز نبود.
وایلدر در اینباره میگوید: «کار با مونرو همانند قضیه دنداندرد و دندانپزشک است. در زمانیکه دندانپزشک مته را در دندان میچرخاند، از او متنفری و میخواهی او را بکشی. اما پس از معالجه او را میبخشی و همه دردها را فراموش میکنی.»
این پایداری و سماجت بیلی وایلدر سرانجام ثمر خود را نشان داد. نه تنها منتقدان سینمایی اکران این فیلم را جشن گرفتند، بلکه این فیلم برای شش جایزه اسکار معرفی شد، اما در رقابت با دو فیلم "بنهور" و "خاطرات آنه فرانک" نتوانست در بخشهای اصلی جایزه اسکار را بدست آورد؛ و تنها برای بهترین "طراحی لباس" اسکار گرفت. اما در "گلدن گلوب" در سال ۱۹۶۰ مرلین مونرو و جک لمون به عنوان بهترین بازیگران زن و مرد در بهترین فیلم کمدی سال جایزه گرفتند.
به نظر بیلی وایلدر، تنها کارگردانی که موفق به ساخت چند فیلم فراموشناشدنی شود، کار خود را به نحو احسن انجام داده است.
"بعضیها داغش را دوست دارند" بیشک فیلمی فراموشناشدنی است. هماکنون نسخههای ویدئویی و DVD این فیلم جزو پرفروشترین فیلمهای آمریکا به حساب میآیند. این فیلم بر روی لیست بهترین فیلمهای آمریکا در سال ۲۰۰۷ مقام بیست و دوم را بدست آورد.
در یکی از دیالوگهای به یادماندنی در پایان فیلم جری (لمون) در لباس زنانه به عاشق خود اوسگود (جو ای بروان) میگوید:
- اولاً موهای من بطور طبیعی بور نیستند.
- برام مهم نیست.
دوماً سیگاریام. تمام روز دود میکنم
- برام مهم نیست.
- من گذشته سیاهی دارم. سه سال است که با یک نوازنده ساکسیفون زندگی میکنم.
- ترا میبخشم
-در ضمن بچهدار هم نمیشم.
-میتونیم بچه به فرزندی قبول کنیم.
- چرا نمیفهمی، اوسگود! من یک مرد هستم.
- خب که چی؟ هیچکس کامل نیست.