ایران: دیوار کوتاه رسانهها در انتقاد از دولت
۱۳۸۷ تیر ۱۲, چهارشنبهانتشار یک مقاله در "اعتماد ملی" که شامل چند پرسش از رییس جمهور ایران درزمینه خرافهگرایی و مدیریت امام زمانی کشور بود، به حکم جلب مدیر مسئول این روزنامه انجامید. نویسنده این مقاله، حجت الاسلام رسول منتجبنیا، قائم مقام دبیر کل حزب اعتماد ملی ایران است. وی دلیل نگارش این پرسشها را نقد اندیشههای خرافهگرایانه و جلوگیری از رواج چنین باورهایی عنوان کردهاست.
کسری نوری، عضو شورای سردبیری "اعتماد ملی" در گفتگو با دویچهوله از چگونگی کار اعتماد ملی و تاوان پرداختی روزنامهنگار منتقد به دولت نهم میگوید.
برای شروع بفرمایید که "اعتماد ملی" رسما چه تذکرهایی گرفته و موقعیت آن در حال حاضر چگونه است؟
کسری نوری: روزنامه برای انتشار مشکلی ندارد و کارش بصورت عادی ادامه دارد. معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد، نامه ای به روزنامه ارسال کرده و خواستار توضیح شده و دادسرای عمومی هم برای آقای حق شناس مدیر مسئول روزنامه حکم جلب صادر کرده است. این البته برای اتفاق روز گذشته نیست، بلکه ناظر به مجموعه شکایتهایی است که در این مدت از روزنامه شده بود.
ازآقای حق شناس مدیر مسئول روزنامه نقل شده که مطلب منتشر شده بدون اطلاع چاپ شده و هماهنگ با سیاستهای اعتماد ملی نیست. سیاست اعتماد ملی در این مورد چیست؟
تصور من اینست که منظور آقای حق شناس این بوده که شاید برخی فرازهای مطلب باید حذف میشده تا آسیبی متوجه روزنامه نشود. البته ایشان الان در ایران نیست و ما رودر رو صحبت نکردهایم. باید منتظر بود برگردند و خودشان توضیح دهند. سیاست روزنامه اعتماد ملی همیشه در دو سالی که منتشر شده، انتقادی بوده است. با این تاکید که همه حریم های قانونی رعایت شود و مطلبی حاوی تحقیر توهین چاپ نشود.
شما اشاره کردید به سیاست انتقادی اعتماد ملی. از جمله انتقادهایی که به دولت نهم میشود، اینست که به خرافه، جنبه رسمی و دولتی داده است. چرا چنین موضوعی نباید دررسانهها و از جمله اعتماد ملی مورد نقد و بررسی قرار گیرد؟
اینطور نبوده که روزنامه از پرداختن به این موضوع منع شده باشد. در طول این دو سال، اعتماد ملی همیشه این تفکر حاکم بر دولت را مورد نقد قرار داده و در این زمینه پیشرو بوده است.
نمونههایی از این پیشتاز بودن را بر میشمرید؟
در اعتماد ملی، مقالات و مصاحبههای زیادی در باره ادعای مدیریت امام زمان بر کشور چاپ شده است. اظهار نظر روحانیون، متفکران و چهرههای سیاسی در روزنامه آمده است. حتی در آخرین مصاحبه مطبوعاتی آقای احمدینژاد با رسانههای داخلی و خارجی، این خبرنگار روزنامه اعتماد ملی بود که صریحترین سوال را در این زمینه از آقای احمدی نژاد کرد و ایشان به سبک خودش جوابی نداد.
ادبیات آقای احمدی نژاد در ادعای مدیریت امام زمانی کشور کاملا صریح و غیرتشریفاتی است. به نظر شما چرا نقل این ادبیات حمل بر تشویش افکار عمومی می شود؟
هیچوقت کسی ما را منع نکرده بود که چرا نسبت به حرفهای آقای احمدینژاد واکنش نشان #میدهید. این حساسیت فعلی، به خاطر اینست که فرازهایی از نوشتهآقای منتجبنیا با صراحتی بوده که تا کنون سابقه نداشته است. انتقاد به آقای احمدی نژاد اولین بار نیست و متوقف نخواهد شد.
سوال را به شکل دیگری طرح میکنم. گفتههای آقای احمدینژاد در این زمینه، نزد مردم به شکلهای مختلف مورد ساخت جوک و انواع طنزها قرار میگیرد و حتما مسئولان در جریان این شوخیها و دست انداختنها هستند. چگونه است که وقتی موضوع از شکل هجو خارج میشود، جنبه امنیتی و خط قرمز پیدا میکند؟
همیشه دیوار رسانهها ازهمه کوتاهتر است و شاید تاوان تمام ندانمکاری ها در حوزههای مختلف را آنها باید بپردازند. واقعیت اینست که ادبیات دولت نهم در برخی مباحث اعتقادی مردم به گونهای است که موجب نگرانی بخشی از روحانیت و مردم مذهبی شده است. ترویج این افکار و ادبیات میتواند به مبانی اعتقادی جامعه ضربه بزند. این انتقاد نسبت به دولت هست و طبیعی است که وقتی قدرت در دست آنهاست، آقایان از این قدرت در قبال منتقدان خود استفاده میکند. درحالیکه بهتر است در ادبیات و موضعگیریهای خود تجدید نظر کنند. رفتار مردم هم طبیعی است چون دسترسی آزاد به اخبار ندارند.
آنچه آقای منتجبنیا به صراحت نوشته و ایجاد حساسیت کرده، مشخصا چه میتواند باشد؟
به نظر من، این نوشته که آقای رییس جمهور دارد سطح برخی اعتقادها و باورهای مذهبی مردم را تنزل میدهد. روح کلی حاکم بر نوشته ایشان اینست و طبیعی است وقتی دولتی خود را کاملا مذهبی نشان میدهد، چنین ایرادی را برنمیتابد.
اگر چنین است، چرا روحانیون در این مورد سکوت کردهاند؟
اگر شما به اخبار دو سه ماه گذشته در رسانههای مکتوب دقت کنید، می بینید که به طرز بیسابقهای برخی مراجع و روحانیون فارغ از گرایشهای احیانا سیاسی خود نسبت به این موضوع اعلام خطر کردهاند. بعضی مانند آقایان خاتمی و کروبی و حتی ناطق نوری به صراحت چیزهایی گفته اند اما برخی مراجع قم، بدون آوردن اسم، هشدارهایی در این مورد دادهاند. شاید به دلیل شرایط کشور، برخی حرف خود را در لفافه میزنند ولی نگرانی موجود در کشور،غیرقابل انکار است.
چرا آقای احمدینژاد علیرغم این هشدارهای آشکار و پنهان به این حرفها ادامه میدهد؟
این به خصلتهای آقای احمدینژاد برمیگردد و این تنها موردی نیست که جامعه و برحی محافل نسبت به آن حساسیت نشان میدهند و ایشان بی توجه میمانند.
آیا هدف اصلی همان مردمی نیستند که به آقای احمدینژاد رای دادهاند و باور به این صحبتها دارند؟
خوب، سیاست آقای احمدینژاد متمرکز بر توده گرایی است و شاید فکر میکند با این ادبیات میتواند بر این مردم تاثیر بیشتری بگذارد.