از "به نام گل سرخ" تا "سیمرغ" • گفتوگو با حمید متبسم
پس از وقفهای نسبتا طولانی گروه دستان به سرپرستی حمید متبسم، آهنگساز و نوازندهی تار و سهتار، در تهران به اجرای موسیقی خواهد پرداخت. این کنسرت که در خردادماه برگزار میشود، اجرایی است از آلبوم پرطرفدار "به نام گل سرخ" به خوانندگی سالار عقیلی. حمید متبسم در گفتوگویاش با دویچه وله علاوه بر شرح جزییات این اجرا، به انتشار آلبوم "سیمرغ" به خوانندگی همایون شجریان در ماه آینده نیز اشاره میکند. حمید متبسم که آهنگسازی این اثر را بر عهده داشته است، ضمن توضیح در مورد استفاده از اشعار شاهنامه در پروژه سیمرغ به جزییات اجرای ارکستر سیمرغ به رهبری او در ایران و در ماه اکتبر (مهر ماه) در اروپا نیز میپردازد.
دویچه وله: آقای متبسم، لطفا قبل از این که به جزییات برنامهی آتیتان در ایران زیر عنوان "به نام گل سرخ" بپردازیم، در مورد آخرین فعالیتهای "گروه دستان" برای خوانندگان ما توضیح دهید.
حمید متبسم: اولین کارهایی که ما با گروه دستان شروع کردیم، برمیگردد به سال ۱۹۹۱ که با اثر "بوی نوروز" شروع شد و آخرین کاری که ما با این گروه انجام دادیم، اثر "به نام گل سرخ" است که روی اشعار شفیعی کدکنی تنظیم و ساخته شده است. این کار را من بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ میلادی ساختم و سیدی آن حدود سال ۲۰۰۷ـ ۲۰۰۶ در ایران منتشر شد. اولین توری نیز که موفق شدیم با این پروژه برگزار کنیم، توری بود که سال گذشته با گروه دستان در شهرهای مختلف اروپا اجرا کردیم. از آن به بعد به خاطر فعالیتهای دیگری که من و دوستان داشتیم، فعالیتهای گروه دستان از سال گذشته کمی متوقف شد و الان دوباره با همین پروژه برای اولین بار به ایران خواهیم رفت.
چه طور آلبوم در ایران منتشر شد، ولی تور کنسرتتان را در اروپا برگزار کردید؟ مشکلات هماهنگی بود یا ترجیح میدادید که برنامهتان ابتدا در اروپا برگزار شود؟
این برنامهها در واقع براساس امکاناتی که موجود است هماهنگ میشود. ما آلبوم را در ایران منتشر کردیم، ولی همین آلبوم همزمان توسط شرکت "celestial harmonies" در آمریکا هم منتشر شد. البته ما همیشه همزمان با انتشار آلبومهایمان سه تور مشخص را برگزار میکنیم: در ایران، در اروپا و در آمریکای شمالی. تا بهحال برنامههای ما این گونه بوده و این بار شرایط طوری بود که میشد از اروپا شروع کرد. شرایط اجرای کنسرت در ایران نبود. امسال این امکان فراهم شد و ما داریم این برنامه را برگزار میکنیم.
شما در اجرای اروپاییتان از چندین نوازندهی میهمان، از نوازندهی هندی و از سازهایی غیر از سازهای معمول در گروه دستان هم استفاده کرده بودید. آیا ترکیب نوازندهها همین طوری میماند یا تغییراتی را شاهد خواهیم بود؟
ترکیب نوازندهها همان خواهد بود. همان نوازندههای میهمان نیز در این کنسرت در ایران شرکت دارند. یعنی رجیب چاکرابورتی، نوازندهی هندی، نیز با ما در ایران خواهد بود. تنها تغییری که ایجاد شده است، این که آقای بهروزینیا (عود) در این برنامه در ایران همراه ما نیستند و بهجای ایشان آقای شهرام غلامی ما را همراهی میکند.
آقای متبسم، نغمههای هندی در اثر "بهنام گل سرخ" جریان دارد. حال این که میدانیم شما این اثر را بر روی شعر معاصر ایران ساختهاید. این ارتباط چه گونه شکل میگیرد، چون این روزها خیلی صحبت از پروژهی "سیمرغ" هم هست، اثر دیگر شما که بر روی اشعار شاهنامه ساخته شده است. میخواستم بدانم اصولاً موسیقی ایرانی را بر روی اشعار کلاسیک روانتر میبینید یا شعر نو معاصر، چون تجربهی هر دو را دارید؟
این سئوال شما دو قسمت مشخص دارد. یکی در رابطه با مسئلهی موسیقی هند و نقش آن در اثر "بهنام گل سرخ" است، دیگری تلفیق شعر و موسیقیست و این که آیا شعر نو راحتتر و روانتر است یا شعر کهن. باید اشاره کنم که اصولاً در آثار آوازی، موسیقی تحت تأثیر شعر قرار میگیرد و آهنگساز تحت تأثیر شعر است که قطعهای را خلق میکند. در اثر "به نام گل سرخ" شفیعی کدکنی در بخشی از شعر اشاره میکند که «از این گریوه به دور/ در آن کرانه ببین/ بهار آمده/ از سیم خاردار گذشته»، و دقیقاً در آن لحظه من احساس کردم که احتیاج به صدا و فضای دیگری دارم. باید در این قسمت اتفاقی میافتاد که غیر از موسیقی مرسوم سنتی ایران است.
این بود که در آن لحظه احساس کردم باید از سازی غیر از ساز ایرانی استفاده کنم و از آنجایی که موسیقی هند و موسیقی ایران نزدیکی و فامیلی بسیاری با همدیگر دارند و از طرف دیگر بخاطر آشناییای که من تحت تأثیر همکاری با موسیقیدانان هندی از سالهای ۹۴ـ ۹۳ دارم، از ساز هندی استفاده کردم. منتهی استفاده از ساز هندی فقط در محدودهی موسیقی هند نیست. یعنی مواقعی من نغمههایی را با شناخت از موسیقی هند و ساز هندی در محدودهی موسیقی ایرانی و آنجایی که این دو موسیقی در واقع نزدیکی بیشتری باهم پیدا میکنند، ساختم که در بخشهایی نوازندهی هندی آزاد است بداهه نوازی کند، ولی در بخشهایی که با ما همنوازی میکند، موسیقی تماماً نوشته شده است.
در رابطه با تلفیق شعر و موسیقی، شعر کهن و شعر نوی ایرانیـ پارسی برای من بهعنوان آهنگساز تفاوت زیادی ندارند و به این شکل است که فقط در شعر نو وزن کلمات و وزن بخشهای مختلف شعر به شکل شعر تکراری نیست و تغییر میکند. اعمال کردن این تغییرات بههرحال در موسیقی تا حدودی کار آهنگساز را سخت میکند، ولی نه به این معنا که گذاشتن موسیقی روی شعر نو ممکن نباشد. اگر آهنگساز با کلمات کار کند، نه با تمام وزن شعر، آن وقت آنجا شعر کهن و شعر نو باهم تفاوتی در تلفیق ایجاد نمیکنند.
اشاره کردید به ادبیات کهن. میخواستم از این طریق به پروژهی "سیمرغ" بپردازیم که آهنگسازیاش بر روی اشعار شاهنامه است. این برنامه الان در چه مرحلهای قرار دارد؟ ظاهراً ضبط صوتی آن به اتمام رسیده است!
بله. "سیمرغ" پروژهای است که من از سال ۲۰۰۶ آهنگسازیاش را آغاز کردم. بعد از گذراندن مراحل تحقیق روی اشعار و انتخاب ابیات مشخص از داستان زندگی "زال" در واقع ما به مرحلهی آهنگسازی رسیدیم. ساخت این قطعه در ماه اوت سال ۲۰۰۹ به پایان رسید. علت این که برای آهنگسازی این کار این زمان طولانی صرف شد، در واقع پیچیدگی کار روی شاهنامهی فردوسی است. چون اشعار شاهنامه اشعاری روایتی و داستانیست و اگر کسی روی شاهنامه کار میکند، اگر با داستانی شروع میکند، بایستی با همان داستان هم موسیقی را به پایان برد. استفاده کردن از شعر فردوسی در کنار شعر شاعران دیگر پارسیزبان ممکن نیست. زیرا فردوسی به توصیف و تفسیر برون میپردازد، در حالی که شعرای قدیم شعرشان لیریک [Lyric، شعر غنایی] است و در واقع به تفسیر درون میپردازند و از یک عشق آسمانی مشترک صحبت میکنند.
آهنگساز مجاب است تمام داستان را دنبال کند و ابیات را که تصویرهایی از طبیعت و از زندگی روزمره ارائه میکنند، طوری انتخاب کند که رشتههای مرتبط داستان از همدیگر گسسته نشوند و شنونده در پایان به نتیجهگیری مشخصی برسد.
این بود که از میان مثلاً سیصدـ چهارصد بیت شعری که در زندگی "زال" هست، انتخاب ابیاتی برای پرداختن به آهنگسازی "سیمرغ" کار ما را در ابتدا دشوار میکرد. زیرا به موسیقی درآوردن آن همه بیت، موسیقی را تبدیل به سریالی طولانی میکند که هیچ وقت به پایان نمیرسد و زمان بسیاری میبرد و قطعهای بسیار طولانی خواهد شد که در یکبار قابل شنیدن نیست.
این است که این کار زمان زیادی برد. بههرحال بعد از آن، انتخاب ارکستر بود. این قطعه برای یک ارکستر ۳۷ نفره ساخته شده است، متشکل از ۷ خواننده (یک خوانندهی سولیست) و ۳۰ نوازنده. انتخاب ارکستر و انتخاب نوازندهها کار ما را در درجهی دوم دشوار میکرد. زیرا این قطعه فقط برای سازهای ایرانی نوشته شده است و پیدا کردن این تعداد نوازنده در کنارهم تنها در یک نقطهی دنیا، آن هم شهر تهران، میسر است.
این بود که با کمک محمدرضا درویشی، همکار و دوست قدیمی من، در ایران این ارکستر را انتخاب کردیم و ایشان مدت طولانی با این ارکستر تمرین کرد. بههرحال ارکستر آماده شد و ما سه کنسرت در تابستان سال گذشته در تهران برگزار کردیم که مورد استقبال خوبی هم قرار گرفت و حدود ۱۰ هزار نفر شنوندهی "سیمرغ" بودند. آلبوم "سیمرغ" بزودی تولید و تقدیم علاقمندان موسیقی خواهد شد. ما در آبانماه گذشته این اثر را به صورت زنده و همگی باهم در سالن رودکی، با کمک یک تیم قوی صدابرداری، به ضبط رساندیم.
ضبط بسیار خوبی از این کار انجام شده است، با اجرای بسیار خوبی از نوازندههای جوان، با خوانندگی همایون شجریان که این کار را فوقالعاده زیبا و با احساس و قدرتمند اجرا کرده است، و همین طور نوازندهها و خوانندگان دیگر این مجموعه که من کیفیتهای این اثر را مدیون این دوستان هستم.
آقای متبسم، شما از آقای محمدرضا درویشی یاد کردید. رهبری این ارکستر با ایشان بوده است. ولی حالا حتی خبر شرکت شما در کلاسهای رهبری ارکستر منتشر شده است. اگر احیاناً این خبر درست است که خودتان رهبری این ارکستر را برعهده گرفتهاید، علت چه بوده است؟
البته نه من و نه محمدرضا درویشی هیچ کدام حرفهی اصلیمان رهبری نیست. ولی در گذشته هم دیده شده که آهنگسازهایی رهبری کار خودشان را خودشان بهعهده گرفتهاند. مثل استاد حسین دهلوی و جناب [فرهاد] فخرالدینی که اینها حرفهی اصلیشان آهنگسازی است، ولی در کنار کار آهنگسازی، رهبری آثار خودشان را نیز انجام میدهند. جناب درویشی، دوست عزیز من، هم در دورانی که با "سیمرغ" همکاری داشت، خیلی در این زمینه به من کمک کرد. منتهی من به خاطر حس کار و به خاطر مواردی که خودم بیشتر به آنها واقف بودم، بیشتر آشنایی و تسلط داشتم، از ایشان خواهش کردم که از ضبط "سیمرغ" به این طرف اجازه دهند که من خودم رهبری این کار را بهعهده بگیرم و به خاطر این که بعد از آنهم کیفیت این کار بهتر شود، شروع کردم به دیدن یک دورهی کوتاه رهبری، نزد یک استاد هلندی، که هنوزهم مشغول هستم.
ولی با وجود این ممکن است در کنسرتهای اروپایی رهبر دیگری ارکستر را هدایت کند. بههرحال رهبر را میشود هر بار برای یک کنسرت انتخاب کرد. ممکن است در کنسرتهای اروپایی "هومن خلعتبری" رهبری ارکستر "سیمرغ" را بهعهده داشته باشد. ولی در ایران حتماً خودم این کار را انجام خواهم داد.
آیا زمان و مکان اجراهای اروپا برای پروژهی "سیمرغ" از الان مشخص شده است؟
بله، ما دو کنسرت بزرگ در اروپا خواهیم داشت که هر دو هم در هلند هستند. یکی از آنها در دوم اکتبر (۱۰ مهر) در شهر هیرلن هلند اجرا میشود. این شهر در جنوب هلند است و در نزدیکی شهر آخن آلمان قرار گرفته است. این کنسرت در یک سالن اپرای بسیار زیبا در تئاتر شهر هیرلن اجرا میشود. کنسرت دوممان در هشتم اکتبر (۱۶ مهر) در شهر لاهه هلند خواهد بود و آن هم در سالن اپرای بزرگ شهر به نام "دکتر آنتون فیلیپ زال" اجراء میشود.
کاوه بهرامی
تحریریه: کیواندخت قهاری
برای شنیدن گفت و گوی دویچه وله با حمید متبسم، بر روی لینک پایین صفحه کلیک کنید.