۵۰ سالگی برنامهی گودسبرگ حزب سوسیالدموکرات آلمان <br> تبدیل از حزب کارگری به حزب تودهای اصلاحطلب
۱۳۸۸ آبان ۲۳, شنبهحزب سوسیال دموکرات (SPD) پرسابقهترین حزب سیاسی موجود در آلمان است و در تاریخ خود تمام فراز و نشیبهای "سوسیالیسم" را از سر گذرانده است.
این حزب در سال ۱۸۷۵ زیر عنوان "حزب کارگری سوسیالیست آلمان" با یگانه گشتنِ "اتحادیهی عمومی کارگران آلمان" (تأسیس ۱۸۶۳) و "حزب کارگری سوسیال دموکرات آلمان" (تأسیس ۱۸۶۹) تشکیل شد. در سال ۱۸۹۱عنوان آغازین، به "حزب سوسیال دموکرات آلمان" تغییر یافت. حزب در دوران نازیها (۱۹۳۳تا ۱۹۴۵) ممنوع شد. پس از سقوط رژیم هیتلر در سال ۱۹۴۵ فعالیت خود را در سرتاسر آلمان از سر گرفت.
در سال ۱۹۴۶ بخش فعال حزب در منطقهی شرق که زیر اشغال شوروی بود، در وضعیتی که با اختیار کامل همراه نبود، با "حزب کمونیست" وحدت کرد. حاصل وحدت، "حزب متحد سوسیالیست آلمان" شد که تا پایان کار جمهوری دموکراتیک آلمان، بر این کشور فرمان میراند.
در آلمان غربی حزب سوسیال دموکرات به یک حزب تودهای تبدیل شد. میان آن و سندیکاهای کارگری به طور سنتی رابطهی تنگاتنگی برقرار بوده است. در سالهای اخیر اما سندیکاها رفتار مستقلتری از خود نشان میدهند و از حزب، به ویژه هنگامی که در حکومت است، انتقاد میکنند. حکومت آلمان فدرال در سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۸۲ و از ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۵ در دست ائتلافهایی به رهبری حزب سوسیال دمکرات بوده است. از ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ این حزب در دولت ائتلافی به سرکردگی حزب دموکرات مسیحی شرکت داشته است.
به لحاظ برنامهای، حزب سوسیال دموکرات خود را یک «حزب مردمی چپ» میداند که برای «آزادی، عدالت و همبستگی» مبارزه میکند. به آن انتقاد میشود که در سیاست عملی، عدالتخواهی پیگیری ندارد.
حزب و برنامههایش
دوران بلوغ حزب کارگری سوسیال دموکرات با برنامهی "ارفورت" مشخص میشود. این برنامه در اکتبر سال ۱۸۹۱ به تصویب کنگرهی برپاشده در شهر ارفورت رسید. این برنامه مارکسیستی است، اما فاقد سختکیشی انقلابی است. در آن خواستههای اصلاحی برنامهی پیشین، برنامهی گوتا (۱۸۷۵)، تکرار شده، اما فضایی مارکسیستی بر آن مسلط است.
در سال ۱۹۲۱ برنامهی مصوب کنگرهی "گورلیتس"، جای برنامهی ارفورت را گرفت. این برنامه تجدیدنظرطلبانه بود، اما هنوز وفاداریهایی به مارکسیسم نشان میداد. برنامهی بعدی، برنامهی "هایدلبرگ"، که در کنگرهی سپتامبر سال ۱۹۲۵ تصویب شد، بازگشتی به برنامهی ارفورت بود. این برنامه از نظر این که خطوط سیاست خارجی حزب را مشخص کرد و در این رابطه بر صلحجویی حزب و تلاشش برای وحدت در اروپا تأکید کرد، اهمیت ویژهای دارد.
برنامهی هایدلبرگ تا ۱۹۵۹ رسما برنامهی حزب بود. کنگرهی حزب در باد گودسبرگ (Bad Godesberg، امروزه یکی از بخشهای شهر بن) در تاریخ ۱۵ نوامبر ۱۹۵۹ برنامهی گودسبرگ را به جای آن نشاند.
برنامهی گودسبرگ
کنگرهی باد گودسبرگ از تاریخ ۱۳ تا ۱۵ نوامبر ۱۹۵۹ برگزار شد. زمینهچین بحثهای آن تجربیات مختلف بودند؛ تجربهی نازیسم، جنگ و تجزیهی آلمان، تجربهی رابطهی تنشآمیز با کمونیستها، تجربهی مبارزات پارلمانی در پیش از جنگ و در آلمان غربی بعد از جنگ.
در جریان بحثهای طولانی، قطع ارتباط با مارکسیسم به عنوان ایدئولوژی حزبی قطعی شد. این جریان در همهی حزبهای سوسیالیست اروپا دیده میشد. در انترناسیونال سوسیالیستی که در سال ۱۹۵۱ در فرانکفورت بنیانگذاری شد، سوسیالیستهای اروپایی هدف خود را دستیابی به یک سوسیالیسم دموکراتیک اعلام کردند. آنان در صفی که به سمت این هدف حرکت میکند، مارکسیستها را در کنار نیروهای دیگر میدیدند و بر خلاف سنت چپ، امتیاز ویژهای به آنان نمیدادند. این رویکرد، بر روی حزب سوسیال دموکرات تأثیر مهمی نهاد.
حزب از مبارزات پارلمانی نیز به این نتیجه رسید که اگر خودش را باز نکند، مدام شکست خواهد خورد. رهبری حزب باز شدن و چالاک شدن را به این معنا فهمید که بایستی حزب را از حزب کارگران به حزب تمام مردم تبدیل کند. از مجموعهی بحثها، برنامهی گودسبرگ در آمد که تا سال ۱۹۸۹ راهنمای حزب بود. برنامهی مصوب کنگرهی "برلین"، جای برنامهی گودسبرگ را گرفت. برنامهی برلین برنامهای برای آلمان متحد شده بود.
در برنامهی گودسبرگ از سوسیالیسم چیزی جز یک آرمان دور باقی نماند. اقتصاد آزاد پذیرفته شد و فقط تأکید شد که بایستی اجتماعی باشد. بر این مبنا مالکیت خصوصی بر ابزار تولید نیز پذیرفته شد. در آن تأکید ویژهای بر آزادی و ضرورت رشد آزادانهی شخصیت فردی شد.
مبارزهی سوسیالیستی را برنامهی گودسبرگ مبارزهای مداوم میداند، مبارزهای برای آزادی و عدالت و حفاظت از دستاوردهای حاصل این مبارزه. در برنامه، بر این قرار، هدف سوسیالیستی مشخصی وجود ندارد، راه برای تاکتیکها و ائتلافهای مختلف باز است و حزب میتواند مطابق با مصلحت لحظه تصمیم بگیرد.
با برنامهی گودسبرگ، حزب سوسیالدموکرات لیبرالیسم بورژوایی را پذیرفت، در عین حال به روال گذشته ادامه داد که خود را حزب چپ معرفی کند.
پیامدهای برنامهی گودسبرگ
برنامهی گودسبرگ تحولی مهم در تاریخ حزبیت در آلمان است. حزب سوسیالدموکرات با برنامهی گودسبرگ مصلحتگرایی موجهی یافت و سرانجام توانست در حکومت حضور یابد. منتقدان گفتند چون امتیاز داد، امتیاز گرفت. ده سال پس از تصویب برنامهی گودسبرگ، دولت آلمان دولت ائتلافیای به رهبری حزب سوسیالدموکرات بود. ویلی برانت صدراعظمی بود بر آمده از روند تبدیل حزب به یک حزب مصلحتگرای مردمی.
حضور حزب سوسیال دموکرات در حکومت تأثیر مهمی بر سیاست داخلی و خارجی آلمان نهاد. مجموعهای از برنامههای اجتماعی در داخل و سیاستهایی که به تشنجزدایی در رابطه با بلوک شرق و عادی کردن رابطه با آلمان شرقی راه بردند، از دستاوردهای سوسیالدموکراسی هستند.
منتقدان میگویند که حزب سوسیالدموکرات با برنامهی گودسبرگ هویت خود را از دست داد و به یک حزب بورژوایی، مقداری بهتر از دیگر نسخههای موجود تبدیل شد. در برنامهی گودسبرگ، از دید منتقدان، کینز به جاری مارکس نشسته است، یعنی حزب فقط به هدایتگری اقتصاد توسط سیاست باور دارد و به هیچ تحول بنیادینی فکر نمیکند. پیشبینی منتقدان این بود که مشارکت در قدرت، حزب را بیشتر به سمت راست سوق خواهد داد. حزب پایهی کارگریاش را از دست میدهد و آنچه به دست میآورد، تبدیل شدن به چیزی است که پیشتر در جامعه به صورت احزاب رنگارنگ میانه و راست وجود دارند.
از زمان برنامهی گودسبرگ، بحث در مورد اینگونه موضوعها داغ است. هنوز هم در حزب در مورد "چه کردهایم و چه باید کرد" بحث میکنند، چنانکه اکنون نیز که حزب سوسیالدموکرات در کابینهی مرکزی آلمان حضور ندارد، بحث در مورد عدول حزب از برنامهی اجتماعی چپ از دورهی حکومت گرهارد شرودر تا پایان ائتلاف بزرگ (۱۹۹۸ تا ۲۰۰۹) گرم است.
RN/BB