یک دقیقه؛ مولف با سرودهای از اسکندر آبادی
۱۳۸۹ بهمن ۷, پنجشنبهآبادی برای یازده سال در دانشگاه شهر ماربورگ آلمان به تدریس اشتغال داشت. او سپس از سال ۱۳۸۱ به تحریریهی دویچه وله فارسی پیوست.
او از سنین نوجوانی به سرودن شعر پرداخته که بسیاری از این اشعار به صورت پراکنده در نشریات برونمرزی به نشر رسیدهاند.
آبادی مولف کتاب "فن داستانپردازی توماس مان" به زبان آلمانیست.
برای «یک دقیقه؛ مولف» این هفته به سراغ اسکندر آبادی رفتیم و او سرودهای منتشر نشده از خود را با عنوان "امید" برایمان خواند.
بشنوید: سرودهای منتشرنشده از اسکندر آبادی
امید
كاش من گنجشک بودم
بر درخت آرزوها
دستكم يا اشک، در چشمان گرم پراميدان
كاش من افسانهای بودم، بهگوش كودكی همگام خفتن
يا سمند بالدار دختر هسايه پيش از اوج تا ديوار عشق
نامهی نگشودهای بودم به دست مادر از فرزند خود در دور
كورهراهی پيش چشم مرد دهقانی به سوی شهر
كاش شوق يک مهاجر پيش از انجام سفر بودم
يا كه شور يک جوان مست ديگرخواه هنگام خطر بودم
واژهی نآوردهای بودم ز شعر شاعری از دست بالادست پنهان
كاش آب برفهای سّوم اسفند از گرمای سخت آخر شهريوری بودم
يا فضای ماه بهمن اندكی پيش از فرو افتادن بهمن
***
كاش روزی روز پيش از عيد باشم
كاش من امید باشم
كاش من امید باشم
MI/YK