کورت مازور و سمفونیهای بتهوون
۱۳۸۷ شهریور ۲۰, چهارشنبهکورت مازور متولد سال ۱۹۲۷ میلادی در آلمان است. او زمانی که در لایپزیگ در رشتهی موسیقی و رهبری ارکستر مشغول به تحصیل بود، دانشگاه را پیش از پایان تحصیلات خود رها کرد و به کار رهبری ارکستر در آلمان شرقی سابق روی آورد. از اولین مسئولیتهای او میتوان به رهبری ارکستر فیلارمونیک در شهر درسدن اشاره کرد. در اوایل دههی هفتاد میلادی، و پس از موفقیتهای چشمگیر بینالمللی در زمینهی رهبری ارکستر، کورت مازور به سرعت تبدیل به یکی از سرشناسترین چهرههای موسیقی در آلمان شرقی سابق شد. او تا اواسط دههی نود میلادی، ۹۰۰ اجرای موسیقی را رهبری کرده است. پس از گذشت بیش از چهل سال از شروع فعالیتهای حرفهای کورت مازور، او در حال حاضر به یکی از مشهورترین رهبران ارکستر در سراسر جهان تبدیل شده است.
ساختاری نو برای انسانهایی غریب و تنها
کورت مازور در اوایل دههی نود میلادی رهبری ارکستر فلارمونیک نیویورک را بر عهده گرفت که این همکاری بیش از ده سال به طول انجامید. او طی این سالها با ارائهی ساختار جدیدی در برنامههایش، نه تنها در میان اهالی نیویورک، بلکه در ایالات متحدهی آمریکا به موسیقیدانی برجسته تبدیل شد. مازور بدون هیچ توضیحی دربارهی این ساختار جدید، تنها به این نکته بسنده کرد که این ایده در حال پیادهروی در نیویورک به ذهنش رسیده است. مازور هدف از این تغییرات را اینگونه بیان میکند: «متوجه شدم که شهر نیویورک پر از انسانهای تنها و غریب است و به همین دلیل تصمیم گرفتم که برنامههایم را طوری اجرا کنم که هر شخصی که به دیدن اجرای موسیقی من میآید، با خود این جمله را تکرار کند که دیگر تنها نیست و انگار که در وطن خودش زندگی می کند.»
"موسیقی بخش جدانشدنی زندگی من است"
کورت مازور به همراه ارکستر ملی فرانسه، امسال در شهر بن اجرا خواهد داشت. او قصد دارد به همراه این گروه و به مناسبت جشنوارهی بتهوون که هر ساله در همین شهر برگزار می شود، تمامی نه سنفونی بتهوون را رهبری کند. علاوه بر این، قرار است که در روز چهارشنبه (۱۰ سپتامبر) و در جریان همین اجرا، یکی از معتبرترین جوایز موسیقی کلاسیک، به پاس خدمات ارزندهی کورت مازور در زمینهی موسیقی به او اهدا شود. کورت مازور با هشتاد و یک سال سن، کماکان به فکر بازنشستگی نیست و علاقهای هم به این موضوع ندارد. البته او سعی می کند که توجه بیشتری به زندگی شخصیاش داشته باشد. مازور در همین ارتباط می گوید: «امیدوارم که بتوانم به مرور از حجم کارم کم کنم. اما اگر قرار باشد که فردا به یکباره موسیقی را کنار بگذارم، مطمئن باشید که به زودی آگهی درگذشتم را در روزنامه خواهید خواند. این تعلق، به خاطر دست یافتن به موفقیتهای بیشتر نیست، بلکه موسیقی بخشی جدانشدنی از زندگی من است و بدون آن هستیام بیمعنا است.»