1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

کارکرد ساعت درونى‌ انسان

۱۳۸۶ شهریور ۱, پنجشنبه

صبح زود از خواب بیدار مى‌شوید؟ یا نه! اگر فرصت داشته باشید تا دم ظهر هم مى‌خوابید! اگر سحرخیز نیستید نگران نباشید، بنا نیست به تنبلى محکوم شوید، ساعت درونى‌تان به گونه دیگرى تنظیم شده است!

https://p.dw.com/p/A6Uh
عکس: AP

آدمهاى سحرخیز که صبح زود بدون زنگ ساعت از خواب بیدار مى‌شوند، سر حال و پرانرژى و با تمرکز کامل روزشان را شروع مى‌کنند. دسته دوم آدم‌هایى هستند که شب تا دیر وقت بیدار مى‌مانند، حتى اگر کار خاصى نداشته باشند، در عوض صبح زود بلند نمى‌شوند. براى این آدمها جدا شدن از رختخواب غم‌انگیزترین قسمت روز است، چند ساعتى هم طول مى‌کشد تا تمرکز پیدا کنند و سرحال بیایند.

این موضوع جالب بحث علمى جامعه پژوهشگران اروپا در نشستى بود که به تازگى در مونیخ آلمان برگزار شد. تیل روننبرگ Till Roenneberg پروفسور بخش روانشناسى پزشکى از دانشگاه مونیخ مى‌گوید: «هر کدام از ما یک ساعت درونى داریم، مثل همین ساعت واقعى. براى چى ما از ساعت استفاده مى‌کنیم؟ براى اینکه، مثلأ مى‌خواهیم بدانیم چه وقت باید راه بیافتیم تا سر ساعت به محل کارمان برسیم. ساعت درونى‌مان هم تقریبأ همینطور کار مى‌کند. مثلأ زمان مشخصى باید حرارت بدن بالا برود یا ترشح هورمون‌هاى مخصوصى افزایش پیدا کند تا بدن دو ساعت بعد آماده برخواستن از خواب شود.»

ساعت درونى در واقع پاسخ تکامل به تحولات نورى و حرارتى پیرامون ماست. به زبان ساده‌ تنظیم فعالیت‌هاى بدنى مناسب در روز و شب، هدایت و تنظیم این ساعت ژنتیکى است، به همین‌خاطر در هر کدام از ما متفاوت عمل مى‌کند. مثلأ این ساعت مشخص مى‌کند که چه وقت بدن ما نیاز به خواب دارد و یا چه وقت زمان برخواستن از خواب است. برنامه ساعت درونى آدم‌هاى سحرخیز با برنامه ساعت درونى آدمهاى شب‌زنده‌دار متفاوت است.

روننبرگ اضافه مى‌کند: «تفاوت زمانى ساعت درونى میان آدم‌هاى خیلى سحرخیز و آدمهاى خیلى شب زنده‌دار گاه حتى تا دوازده ساعت هم مى‌رسد، طورى که گاه وقتى یکى به رختخواب مى‌رود دیگرى تازه از خواب بلند شده است.»

اما این ساعت درونى یکنواخت کار نمى‌کند. یکى از نکات مهم در تنظیم این ساعت، سن است. مثلأ بچه‌هاى کوچک، شاید براى اینکه به پدر و مادرشان نشان بدهند بچه‌دارى یعنى چه؟! صبح اول وقت بیدارند! با افزایش سن این ساعت عقب مى‌رود. در سنین نوجوانى شب زنده‌دارى به اوج مى‌رسد. اما از بیست سالگى به بعد هرچه که سن بالاتر مى‌رود تحمل بدن براى شب زنده‌دارى کمتر مى‌شود. در این میان یک نکته‌ در مورد هر دو دسته آدمها، سحرخیز یا ‌شب‌زنده‌دار صدق مى‌کند، وقتى برنامه زندگیمان با این ساعت تنظیم نیست، بدن در حالت استرس قرار مى‌گیرد.

کارشناسان این زمینه مثل روننبرگ معتقدند: «وقتى من ساعت درونى دارم که دو سه ساعت عقب‌تر از ساعت بیرونى کار می‌کند مثل اینکه بخواهم در مسکو کار کنم درحالیکه در مونیخ زندگى مى‌کنم.»

این تفاوت زمانى فشارى است که به مرور زمان خود را نشان مى‌دهد. نکته جالب توجه اینجاست که این فشار موجب بروز عاداتى مثل سیگارى شدن مى‌شود. هر چقدر این تفاوت زمانى بیشتر باشد احتمال اینکه فرد سیگارى شود بیشتر است. نتیجه بررسى‌هاى نشان مى‌دهند افرادى که ساعت درونی‌شان با ساعت معمول از چهار ساعت بیشتر تقاوت دارد شصت درصد بیشتر از افراد دیگر سیگارى مى‌شوند.

اما، تنظیم این دو ساعت با هم گاهى مقدور نیست، وقتى باید ساعت هفت صبح سر کار باشیم ولى تا ساعت نه هنوز گیج خوابیم چاره چیست؟ پاسخ: اول، نور بیشتر در محیط کار و محل زندگى. واقعیت این است که بیشتر ما به اندازه کافى نور دریافت نمى‌کنیم. کمبود نور یعنى سحرخیزها سحر خیزتر مى‌شوند، شب زنده‌دارها هم صبح دیرتر از خواب بلند مى‌شوند. دو، سعى کنیم عادات و روش زندگیمان را تا جایى که مقدور است با ساعت درونی‌مان تنظیم کنیم.

روننبرگ معتقد است: «تنظیم ساعت کار با ساعت درونى قدم بزرگى است. می‌دانید با اینگونه خلاقیت و سازندگى نیروى کار جامعه چقدر بالا مى‌رود؟!» البته براى بالا بردن خلاقیت که نمى‌توان نظام اجتماعى را بر هم زد. مثلأ فکر کنید برای بالا بردن خلاقیت نوجوانان‌، از چهارده‌سالگى به بعد دانش آموزان به جاى ساعت هشت صبح ساعت نه و یا ده به مدرسه بروند!

Frank Grotelüschen