1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

پیام انتخابات ایران در مقابله با جبهه تنش‌زایی در منطقه

حبیب حسینی‌فرد
۱۳۹۶ خرداد ۳, چهارشنبه

اظهارات ترامپ در ریاض و تل‌آویو نشان داد که واشنگتن برای حفظ منافع کنونی خود حاضر به پذیرش واقعیت‌های قدرت در ایران نیست. روحانی برای جلوگیری از انزوای سیاسی راهی دشوار در درون کشور و عرصه بین‌المللی پیش رو دارد.

https://p.dw.com/p/2dVIz
Auslandreise US-Präsident Trump in Saudi-Arabien - Schwertkämpfer
عکس: Picture alliance/Zumapress/S. Craighead

همان روزی که در ایران نتیجه انتخابات ریاست جمهوری از رای مردم به ادامه سیاست تنش‌زدایی روحانی و دولت او خبر می‌داد، در آن سوی خلیج فارس دونالد ترامپ و ملک سلمان، پادشاه عربستان در سخنرانی‌های تند و تهاجمی خود به هر گونه تفکیک و دو دستگی در دستگاه رهبری ایران بی‌توجه ماندند و کوچکترین تلاشی برای تقویت پیامی که از صندوق‌های رای در ایران بیرون آمد، نکردند. آنها با اظهارات خود عملا میدان مانور جناح تندرو در ایران را گسترش دادند.

بیشتر بخوانید: حملات تند پادشاه عربستان و ترامپ به ایران

روحانی در کمپین انتخاباتی خود، هم از قرارداد اتمی به عنوان محملی برای تعاملات بیشتر با جهان سخن گفت، هم آزمایش‌های تحریک‌آمیز موشکی سپاه پاسداران را به عنوان عاملی تنش‌افزا در منطقه به باد انتقاد گرفت و هم حمله به سفارت‌های خارجی از جمله سفارت عربستان را ناقض اعتمادسازی در عرصه بین‌المللی و به ضرر منافع ملی و اقتصادی ایران توصیف کرد. او همچنین یکی از پیام‌های مهم انتخابات را تمایل مردم ایران به آشتی و مصالح با جهان دانست. برای روحانی و دولت او که قول رونق اقتصادی و گشایش‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی بیشتر را داده‌اند، داشتن مناسباتی توام با آرامش و اعتماد در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی از شروط اولیه این قول و قرارهاست.

مناقشه‌ای که تشدید شده است

موضع تند و تهاجمی عربستان و آمریکا البته تا حدودی بی‌زمینه نیست. ریاض همچنان از امتیاز محدودی که به ایران در زمینه غنی‌سازی داده شده ناخشنود است و آن را به ضرر توازن قوا در منطقه می‌داند. گسترش نفوذ ایران در عراق پساصدام و رویارویی ریاض و تهران در سوریه، یمن، بحرین و لبنان که پس از بروز بهار عربی تشدید شده نیز به شدت‌گیری مناقشه میان دو کشور بر سر هژمونی منجر شده و این مناقشه روزبه روز رنگ و لعاب مذهبی و فرقه‌ای بیشتری به خود گرفته است. بحران یمن هم دو سال بعد از شروع عملیات نظامی عربستان در این کشور همچنان لاینحل مانده و فاجعه‌بارتر می‌شود. ریاض از یک سو به درستی و از سوی دیگر هم برای فرافکنی نفع عمده‌ای در بزرگ کردن نقش ایران در این بحران دارد. 

بیشتر بخوانید: ترامپ بار دیگر به شدت به ایران حمله کرد

البته عربستان برای قدرت ریاست جمهوری و حرف و مواضع او در قیاس با رهبر ایران و نهادهای امنیتی و نظامی که سهم عمده را در مدیریت سیاست‌های منطقه‌ای ایران و اتکا بیشتر به قدرت سخت دارند وزن چندانی قائل نیست و مطمئن نیست که کارد روحانی در دستگاه رهبری ایران ببرد و سیاست‌های تنش‌زدایی او دست بالا را پیدا کند.

دولت ترامپ هم گرچه از رابطه تنش‌آلود ریاض و تهران به سود فروش تسلیحات و امضای قراردادهای اقتصادی کلان سود برده است و در  این رابطه حتی از نگاه انتقادی دولت اوباما به نقض حقوق بشر و ایدئولوژی افراطی رایج در نظام سیاسی عربستان فاصله گرفته، ولی مشکل اصلی‌اش با ایران، بیش از آن که مناقشه این کشور با عربستان باشد، سیاست خصمانه جمهوری اسلامی نسبت به موجودیت اسرائیل و حمایت از شماری از گروه‌های تندرو در منطقه است. در این راستا، یعنی محدودسازی  ایران و اعمال فشار بر کلیت نظام سیاسی این کشور به قصد تغییر مواضع آن، دولت ترامپ بیش از  دولت اوباما با مواضع دولت اسرائیل همسویی و همدلی دارد. 

حمایت از اصلاحات آری، ولی نه در همه‌ جا!

هم عربستان و هم آمریکا و اسرائیل چندان به دینامیزم تحولات در  درون دستگاه رهبری ایران و مناقشه‌ای که بر سر سمت‌گیری بین‌المللی و منطقه‌ای در حاکمیت این کشور جاری است توجه‌ای ندارند و برای پیروزی روحانی و نظر مردم در راستای تنش‌زدایی با جهان که از طریق رای آنها بیان شده اهمیت چندانی قائل نیستند. ترامپ البته در عربستان گفت که هر جا که ممکن باشد از اصلاحات تدریجی حمایت می‌کنیم، ولی قصد دخالت‌های ناگهانی در امور کشورها را نداریم.

ولی این رویکرد ظاهرا در مورد ایران که نیروهای اعتدالی و اصلاح‌طلب بیش از بسیاری از کشورهای عربی درگیر مناقشه ‌با هسته سخت و محافظه‌کار قدرت هستند مصداق ندارد. برای ترامپ تجارت و ایجاد اشتغال در آمریکا و نیز نرنجاندن متحدان در ریاض و تل‌‌آویو و همسویی با آنها، ظاهرا مهم‌تر از هر سیاست و رویکردی است که شاید بتواند جامعه ایران و جناح اعتدالی این کشور را قادر سازد  در مناقشه بر سر  سیاست خارجی مهر محکم‌تری بر روندها و سمت‌گیری‌ها بکوبد و عرصه را بر جناح تندرو تنگ‌تر کند.

بیشتر بخوانید: انتقاد شدید ایران از اظهارات ترامپ در عربستان

هم در ریاض و هم در تل‌آویو بودند محافلی که پیروزی رقیب تندرو روحانی را گزینه بهتری می‌دانستند تا فشار یا رویارویی مستقیم با ایران توجیه محکم‌تری بیابد.

روحانی از یک‌سوکوشیده است در برابر اظهارات تندی که در یکی دو روز اخیر از ریاض و اورشلیم به گوش رسیده است موضعی احتیاط‌آمیز بگیرد و هماهنگی واشنگتن و تل‌آویو و ریاض در فشار بر ایران را فاقد چشم‌انداز توصیف کند. او اظهارات ترامپ را لفاظی‌ شدید و در خدمت فروش تسلیحات بیشتر به منطقه توصیف کرده است. 

دشواری‌های روحانی

روحانی از سویی هم امیدوار است که اروپا با این مواضع همراهی نکند و اهمیت رای اخیر در انتخابات و تقویت جناح اعتدالی در ایران را بهتر از دولت ترامپ درک کند. واکنش اروپا به انتخابات ایران و فاصله‌گذاری با آنچه که در ریاض و اورشلیم بیان شد تا حدود زیادی بیانگر درک متفاوت آنها از فعل و انفعالات سیاسی و اجتماعی در ایران است. برای برلین و پاریس و بروکسل روشن است که عدم حمایت از جناح‌های اعتدالی در ایران هم به تندروها میدان می‌دهد که این کشور را بیش از پیش به سوی روسیه و چین سوق دهند و هم از امکان تاثیرگذاری بر این کشور در راستای حل بحران‌های منطقه می‌کاهد. منابع و امکانات اقتصادی و ژئوپلیتک ایران هم بیش از  آن اهمیت دارند که بتوان این کشور را به حاشیه راند یا به رقبا سپرد.


با این همه، دولت روحانی صرفا با حمایت و همراهی اروپا کارش پیش نمی‌رود، بلکه باید تمام تلاش خود را برای اجرای قرارداد اتمی و تغییر اساسی در سیاست خارجی ایران، از جمله در زمینه کنارگذاشتن نفی موجودیت اسرائیل و تعامل با کشورهای منطقه برای حل بحران‌ها و جنگ‌های نیابتی به کار گیرد و بر خلاف دوره اول، در این زمینه‌ها مشی محافظه‌کارانه نداشته باشد. هر چه که در این زمینه‌ها دولت روحانی در هم‌سویی با خواست جامعه ایران عمل کند، حمایت اروپا هم فزون‌تر خواهد شد و پشتیبانی واشنگتن از سیاست مبتنی بر فشار و رویارویی که در ریاض و تل‌آویو دنبال می‌شود کمتر توجیهی خواهد داشت.

حبیب حسینی‌فرد تحلیلگر سیاسی ساکن آلمان