پیامدهای چهارمین قطعنامه شورای امنیت
۱۳۸۷ مهر ۱۱, پنجشنبهایران پس از این قطعنامه، از نامزدی عضویت در شورای حکام نیز چشمپوشی کرد. دکتر رضا تقیزاده، استاد دانشگاه در گلاسکوی بریتانیا و تحلیلگر سیاسی، مواضع و تصمیمهای کنونی ایران را رفتارهایی واکنشی توصیف میکند.
دویچهوله: آقای موسی قربانی عضو هیئترئیسه مجلس اعلام کرده که صدور قطعنامه اخیر شورای امنیت بحث بیحاصل بودن همکاریهای ایران با آژانس را ایجاد کردهاست. دورنمای این گفته چیست؟
رضا تقیزاده:. این گفته تلویحا به معنای خروج از "ان پی تی" برای ایران تلقی میشود. ایران از یکسال و نیم پیش به این طرف، مفاد معاهده الحاقی را به مورد اجرا نمیگذارد. خروج ایران از این معاهده، آسیب پذیری آن را افزایش میدهد و حتی اقدام به جنگ را برای دشمنان برنامه اتمی ایران، بسیار آسانتر از پیش خواهد کرد. گفته آقای قربانی، علامت نارضایی دولت ایران از عکسالعمل شورای امنیت است. اما قهرکردن و پشت کردن به نظام جهانی و پاسخگویی یک اقدام تند با اقدامی تندتر، با توجه به بضاعت محدود ایران، خطراتی زیاد را متوجه آن میکند. در حال حاضر، تنها ارتباط ایران و آژانس، همان پیوستگی به معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای است. گسستن از این معاهده، بنبست کنونی ایران را تنگتر از همیشه میکند.
آقای قربانی همچنین از عدم ضرورت همکاریهای فراتر از چارچوب قانونی با آژانس سخن گفته. مگر ایران تاکنون فراتر از حدود قانونی با آژانس همکاری داشت؟
این نکته را باید آقای قربانی پاسخ دهد. توضیح این موضوع آسان نیست، چون اشاره صریحی به مفاد همکاریها نمیشود. شاید منظور آقای قربانی این باشد که ایران با وجود معوق گذاشتن اجرای پیمان الحاقی، در قالب مدالیته و همکاریهای زمانبندی شده برای پاسخگویی به شش بخش سوالهای آژانس، اجازه برخی بازرسیها را داد و امکان بازدید از رآکتور آب سنگین اراک را هم فراهم کرد. اینها جزو تعهدات رسمی ایران نبود.
چه مناسبتی میان این حالت به اصطلاح قهرآلود و انصراف ایران از نامزدی عضویت در شورای حکام آژانس است؟
وضعیت ایران پس از چهارمین قطعنامه تنبیهی، مناسب نبود. دیپلماتهای ایرانی نیز، متاسفانه از هیچ توانایی و کیفیت ویژهای برخوردار نیستند که بتوانند با همکاران خود گفتگو کرده و رای آنها را جلب کنند. همه به زبان فارسی صحبت میکنند، به دیپلماسی آشنا نیستند، روابط بینالملل را نمیشناسند و ارتباطی با همکاران خود از کشورهای دیگر ندارند. بهرحال، ایران شانس و امکان موفقیت در رقابت با کشور کوچکی چون سوریه را هم نداشت. یقینا ایران در برابر سوریه شکست میخورد و رای کشورهای خاورمیانه و غیرمتعهد را نمیآورد. به نظر من، ایران با پس گرفتن این نامزدی، خواسته این شکست را به طور محترمانه دور بزند.
اساسا مزایای این عضویت چه میتوانست باشد؟
این عضویت، مزیت خاصی نه برای ایران دارد نه برای سوریه. شورای حکام هیات عامل آژانس است و سوریه تنها میتواند به این طریق، یک بلندگوی تبلیغاتی پیدا کند. با توجه به اینکه اسراییل طبق شواهد و قرائن، دارای سلاح هستهای است، سوریه میتواند خطر سلاح اتمی اسراییل نسبت به خودش را، دستکم از جنبه تبلیغاتی، از طریق شورای حکام مطرح کند. ایران هم توانسته بود در سه سال اخیر با عضویت در این شورا، روابط عادیتری با آژانس داشته باشد و این مناسبات به نرفتن پرونده ایران به شورای امنیت کمک زیادی کرده بود. اینک ممکن است با از دست رفتن این فرصت، رابطه ایران با آژانس که به حداقل رسیده، تیرهتراز گذشته هم بشود.
برای نتیجهگیری از این گفتگو، فکر میکنید قهر و عتاب ایران ادامه پیدا میکند یا هر دو طرف اوضاع را با درایت، به حال عادی بازمیگردانند؟
این بستگی به هیات حاکمه ایران دارد. آنها معمولا پس از افزایش فشارها و بعد از پرداخت هزینههای بسیار، وقتی دیگر توانی ندارند، شرایط را میپذیرند. این درگذشته سابقه زیاد داشته است. در حال حاضر چنین نشانهای دیده نمیشود و باید منتظر بود و دید که تواناییهای ایران در قهر با آژانس تا کجا طول میکشد. این البته تا بینهایت نمیتواند ادامه داشته باشد.