هفتادمین سالگرد تولد پتر هاندکه، کودک یاغی ادبیات اتریش
۱۳۹۱ آذر ۱۶, پنجشنبهپتر هاندکه نویسنده و نمایشنامه نویس اتریشی همیشه چهرهای یگانه و تکرو بوده است. آثار او هیچوقت طرفدار زیادی نداشته، اما کم نیستند منتقدانی که او را از بهترین خالقان ادبیات آلمانی زبان میدانند.
هاندکه کودکی دشوار و غم انگیزی داشت. پدر واقعی خود را هرگز نشناخت، از ناپدری آزار دید و مادرش در سال ۱۹۷۱ خودکشی کرد. غصهها و فشارهای زندگی او را به گوشه گیری و افسردگی مداوم کشاند.
او در نیمه دهه ۱۹۶۰ تحصیلات دانشگاهی را رها کرد تا به استعداد ادبی زودرس خود فرصت تجلی و شکوفایی بدهد. هاندکه به نسلی تعلق داشت که علیه جامعه پدران شوریده بود و میراث اجتماعی آنها را که با قهر و خشونت آمیخته بود، لعن و نفرین میفرستاد.
هنگامی که هاندکه از سال ۱۹۶۵ به نشر آثار ادبی و نمایشی خود دست زد، خشم و اعتراض او رنگ ادبی به خود گرفت. او در نخستین آثار خود اشکال ادبی و نمایشی زمانه را به چالش گرفت. هاندکه از اولین آثارش مانند دشنام به تماشاگران، فریاد یاری و ترس دروازه بان از ضربه پنالتی، تا امروز به مخالفت با فرمهای رایج بیانی وفادار مانده است.
او چندی پیش از تولد شصت و پنجسالگیاش گفته بود: «من واقعا عصبی میشوم وقتی میبینم که برخی از روشنفکران از ضرورت تغییر جامعه صحبت میکنند، و آنوقت خود در عمل از همان الگوها و ساختارهای غلط زبانی استفاده میکنند که به همین جامعه تعلق دارد و به آن خدمت میکند. هدف من آنست که این ساختارهای ناروا را فاش کنم و توضیح بدهم.»
وفاداری به ایدهآلها
هاندکه تنها در عرضه ادبیات تکرو و نوجو نبوده است. او در پهنه اندیشه و عمل اجتماعی نیز همواره به اندیشهها و ایدهآلهای خود وفادار مانده است. این نویسنده در برخورد با جنگ بالکان سمت گیری آگاهانه و مستقلی ارائه داد که هم انتقاد فراوان برانگیخت و هم به بحثی پردامنه در رسانههای گروهی دامن زد.
او که از آغاز بحران بالکان در دهه ۱۹۹۰ کارکرد نیروهای خارجی را به نقد کشیده بود، سرانجام در تقابل با دیدگاه رایج در میان دولتها و روشنفکران اروپایی موضع گرفت و حتی به دیدار اسلوبودان میلوسویچ، رهبر سابق صربها که در لاهه به خاطر جنایات جنگ بالکان تحت محاکمه بود، رفت. حرکتی که او را از همه سو زیر حمله انتقادات بیرحمانه قرار داد.
هاندکه حمله نیروهای ناتو به صربستان را به عنوان جنایتی علیه مردم صرب محکوم کرد و سکوت روشنفکران را در این زمینه به باد انتقاد گرفت. این موضع گیری جسورانه، بسیاری از روشنفکران و ادیبان اروپا را در برابر او قرار داد، به طوریکه این نویسنده را برای دریافت جایزه معتبر هاینریش هاینه ناشایست دانستند.
آثار هاندکه به فارسی
هاندکه تا کنون جوایز زیادی کسب کرده است، از جمله جایزه بزرگ ادبیات اتریش در سال ۱۹۸۷، جایزه ادبی توماس مان در سال ۲۰۰۸ که از سوی آکادمی هنرهای زیبا در ایالت بایرن به او اهدا شد و همچنین جایزه فرانس کافکا که هاندکه آن را در سال ۲۰۰۹ از سوی شهر پراگ دریافت کرد.
شماری از آثار هاندکه نیز به زبان فارسی برگرداننده شدهاند، از جمله "اهانت به تماشاگر"، "کاسپار"، "محاکمه" و "غیبگویی" به ترجمه علیاصغر حداد، "پیوندهای گسسته" به ترجمه فرخ معینی، و "ترس دروازهبان از ضربه پنالتی" به ترجمه محسن جده دوستان.
پتر هاندکه امروزه در تنهایی و انزوا در حومه پاریس زندگی میکند. قلم او همچنان خلاق و پرکار است. هاندکه مخاطب خود را کسانی میداند که از ادبیات چیزی بیش از سرگرم شدن با دیدگاههای رایج و حرفهای تکراری انتظار دارند.