«هستهای شدن نیروگاه بوشهر بیمعنی است»
۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۱, چهارشنبهدویچهوله: آقای بیات! خبرگزاری «فارس» اعلام کرده که نیروگاه بوشهر فعال شده، ولی تولید برق آن در دو ماه آینده آغاز میشود. عنوانی که برای این خبر انتخاب کرده، این بود که «نیروگاه بوشهر هستهای شد». اگر ممکن است در این مورد توضیح دهید که منظور چیست؟
دکتر بهروز بیات: در واقع اصطلاحیست بیمعنی. این مثل این است که یک نیروگاه ذغال سنگی یا گازی ساخته شود، بعد وقتی ذغال سنگ میبرند، بگویند نیروگاه ذغال سنگی شده است. در واقع اصطلاحی بیمعنیست. اما علت این که از طرف خبرگزاری فارس بهکار برده شده، این است که چون روی موضوع هستهای در ایران خیلی تبلیغ شده و آن را امری مقدس و حیاتی برای ایران کردهاند، بهکاربردن این واژه از این نقطهنظر برای رژیم اهمیت دارد که بگوید بالاخره زحمات ما به نتیجه رسید. باید توجه داشته باشیم که کل پروژهی نیروگاه بوشهر ۳۵ سال طول کشیده است که از این مدت حداقل میتوانیم بگوییم ۱۵ سال اخیرش که دورهی دوم ساختمانیاش است، سه برابر حالت عادی است که یک نیروگاه هستهای باید ساخته شود و رژیم هم بهانه میخواهد تا یکجوری بگوید این کاری که کردهایم درست بوده و به نتیجه رسیده و حالا هستهای شده است.
ولی این فقط اظهارات جمهوری اسلامی نبوده. شرکت سازندهی این نیروگاه که یک شرکت روسی است، گفته این اقدام، آخرین مرحله پیش از راهاندازی رسمی نیروگاه است. آیا این ادعا درست است؟
البته این طور است. تا وقتی سوخت وارد نیروگاهی نشود که نمیتواند برق تولید کند. منتهی من فکر نمیکنم که آن شرکت روسی این اصطلاح را بهکار برده باشد. شرکت روسی قطعاً گفته سوخت گذاری دوباره شده. چون این سوختگذاری شده بود، به علت مشکلات فنی که معلوم نیست دقیقاً چه بوده، این سوختها را دوباره بیرون آوردهاند و حالا دوباره بردهاند در قلب رآکتور. طبیعتاً این یک قدم مهم است و بعد از این که این عمل صورت گرفت، طبیعتاً یک دوران آزمایشی هست که اندک اندک توان را بالا ببرند تا یک زمانی بتوانند برق تولید کنند و به شبکه وصل کنند. این روند عادی جریان است و چیز محسوسی نیست. منتهی با تأخیر اقلاً دهساله صورت میگیرد.
آقای بیات همان طور که حتماً در جریان هستید، در حال حاضر کمیسیونی در مجلس در حال پیگیری آن چیزی است که از آن به عنوان «تخلف یا خلف وعدهی روسیه» نام میبرند تا بررسی کنند چرا تا بهحال نیروگاه بوشهر راهاندازی نشده است. آیا ممکن است این خبر، ترفندی از طرف شرکت روسی باشد، برای این که بگوید ما داریم کارمان را انجام میدهیم و اصلاً اتفاق خاصی در این نیروگاه نیفتاده باشد؟ منظورم این است که از نظر فنی آیا واقعاً الان اتفاق خاصی در بوشهر میتواند افتاده باشد یا نه؟
با توجه به این که آقای صالحی اعلام کرده بود که نیروگاه بوشهر از اواخر فروردین شروع به کار میکند و برق تحویل میدهد، اگر به این ترتیب در نظر گیریم، واقعاً معلوم نیست چرا روسها دوباره این سوخت را بیرون بردند. این امر میتواند واقعاً علت تکنیکی داشته باشد، منتهی مسئله این است که اعلام نشده است، بعضیها وصلش میکنند به قضیه ویروس استاکسنت. خلاصه علتهای مختلف میتواند داشته باشد. الان دوباره این سوخت را برمیگردانند. حالا باید منتظر بود و دید که این باز یک بازی از طرف روسهاست یا این که واقعاً جدیت دارد. در کل این جریان، در کل این کنش و واکنش بین دولت ایران و روسیه هیچ جا به طور دقیق روشن نیست که واقعاً کجا مسئله مسئلهی سیاسیست، یعنی روسیه واقعاً میخواهد که پروژه را عقب بیندازد و یا این که واقعاً مشکلات تکنیکی و فنی هست. آنچه با قطعیت میشود گفت این است که نیروگاهی قاعدتاً نمیتواند با بیش از دهسال تأخیر راهاندازی شود. وقتی چنین چیزی در کار است، یعنی بسیاری از پارامترها نقش بازی میکنند، ازجمله شاید اینجا بتوانیم بگوییم که یک قسمت بزرگش قسمت سیاسی جریان است.
حالا که شما به قسمت سیاسی اشاره کردید، من هم یک سئوال در این زمینه از شما بپرسم. در حال حاضر آقای احمدینژاد در استانبول است و اعلام کرده ایران آماده است مذاکراتش را با گروه ۵+۱ از سر گیرد و الان هم بعد از قضیه فوکوشیما و زلزلهی ژاپن مسئلهی امنیت نیروگاه بوشهر بسیار زیرسئوال رفته و بسیار مورد بحث است. در یک چنین برههی زمانی به نظر شما اصلاً چه لزومی داشت که بحث نیروگاه بوشهر و پیش راهاندازیش دوباره مطرح شود؟
باید توجه کنید که این پرژوهای است که شروع شده و قاعدتاً زمانی هم باید به سرانجام رسد. نمیشود که تا ابد به تأخیر افتد. منتهی همان طور که گفتم معلوم نیست روسیه با چه کارتی سر این موضوع بازی میکند و این که شما گفتید آقای احمدینژاد دوباره موضوع شروع مذاکرات را مطرح کرده، ایران همیشه گفته که مذاکره میکند، منتهی مذاکره به خاطر مذاکره که نمیشود. هدف گروه ۵+۱ با ایران این است که ایران یا از برنامهی غنیسازیش صرفنظر کند یا کاملاً آن را شفاف کند. البته الان بیشتر صحبت از صرفنظر است، ولی به نظر میآید که اگر شفاف سازی کامل و مطمئن صورت گیرد، بازهم با آن موافقت کنند. منتهی آقای احمدینژاد میگوید ما حاضریم مذاکره کنیم. ولیکن مذاکره وقتی معلوم نیست برای چیست به چه دردی میخورد؟ مثلاً من همین الان خواندم که یکی از نمایندگان ایران گفته که ما روی بستهی پیشنهادی ایران مذاکره میکنیم. بستهی پیشنهادی ایران به آن چیزی که شورای امنیت و گروه ۵+۱ و غرب از ایران میخواهد، هیچ ارتباطی ندارد. آنها میخواهند روی مسئلهی ادارهی عالم و جهان و از این موضوعها مذاکره کنند. ولی صحبتی روی موضوع اصلی نیست. از این لحاظ صرف این که ایران بگوید حاضریم مذاکره را شروع کنیم، زیاد معنی ندارد. البته باید یک نکته را هم اضافه کنیم. اخیراً غرب زیاد تکیهاش را روی مسئلهی هستهای ایران نگذاشته است، بیشتر الان گرایش به سمت اهمیت دادن به مسئلهی حقوق بشر در ایران است و میتوان هم تصور کرد که آقای احمدینژاد دوباره این موضوع را روی میز میگذارد که برگردد به موضوع هستهای. با توجه به این که اخیراً سر موضوع هستهای اندکی سکوت بوده است.
مصاحبهگر: متیرا شجاعی
تحریریه: فرید وحیدی