1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

نگاهى به «رنگین‌نامه‌ها» يا نشریه‌های عامه‌پسند ايران

۱۳۸۴ شهریور ۲۶, شنبه

در ایران بیش از ۲۴۰۰ نشریه منتشر می‌شود. از این تعداد بخش نه چندان کوچکی به مطبوعاتی تعلق دارد که به آنها «مطبوعات زرد» می‌گویند. این اصطلاح که ترجمه اصطلاحی انگلیسی است پیشتر «رنگین‌نامه» نیز خوانده می‌شد و به نشریات جنجالی و عامه‌پسندی اطلاق می‌شود که با عنوانهای درشت حوادث و اخبار جنجالی را با تصاویر رنگی که گاهی چند برابر متن است به خواننده عرضه می‌کند.

https://p.dw.com/p/A7RD
عکس: DW

بنابر آمار موجود، از جمله آمار منتج از پژوهشی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۳۸۰ انجام داده، ما ایرانیان به طور متوسط در روز فقط ۷ دقیقه از وقتمان را صرف مطالعه می‌کنیم. ارقام مربوط به سرانه‌ی مطالعه‌ی ما گرچه در پژوهشهای مختلف با هم تفاوتهایی دارد اما همه حاکی از آنند که مطالعه از مشغله‌های محبوب ما نیست. با این همه، آمار و ارقام دیگری خبر می‌دهد که نشر در کشور ما، به ویژه در یکی دو دهه‌ی گذشته رشدی چشمگیر داشته است. ضمنا نادیده نباید گرفت که سرانه‌ی هفت دقیقه‌ای مطالعه‌ی ما مربوط به سالهایی است که نشر شکوفاترین دوران خود را می‌گذرانده.

در حالیکه سال ۱۳۶۵ تنها ۹۹ نشریه در ایران منتشر می‌شد این رقم در سال ۱۳۸۲ (و مطابق آمار اداره کل مطبوعات وزارت ارشاد) به ۲۴۲۵ عنوان رسیده است. مسلم است که بسیاری از این نشریه‌ها تخصصی، اداری، محلی یا ادواری هستند که مخاطبانی بسیار اندک و خاص دارند اما لااقل نیمی از این تعداد، یعنی ۱۲۳۴ عنوان، از موقعیت و امکان شرکت در نمایشگاه مطبوعات برخوردار بوده‌اند و در دوازدهمین نمایشگاه مطبوعات، که اردیبهشت ماه سال جاری برگزار شد، شرکت کرده‌اند.

طبیعی است که در میان بیش از دو هزار عنوان، همه نوع نشریه‌ای بتوان یافت. اما از این تعداد آنها که در دکه‌های روزنامه فروشی عرضه می‌شوند باید به نسبت بقیه مخاطبانی عامتر داشته باشند. در دکه‌های روزنامه‌فروشی شهر تهران، که با ۱۶۶۴ عنوان محل انتشار دو سوم کل مطبوعات کشور است، هر روز ده‌ها عنوان روزنامه، هفته‌نامه و نشریه‌ی دیگر عرضه می‌شود.

از این تعداد بخش نه چندان کوچکی به مطبوعاتی تعلق دارد که به آنها «مطبوعات زرد» می‌گویند. این اصطلاح که ترجمه اصطلاحی انگلیسی است پیشتر «رنگین‌نامه» نیز خوانده می‌شد و به نشریات جنجالی و عامه‌پسندی اطلاق می‌شود که با عنوانهای درشت حوادث و اخبار جنجالی را با تصاویر رنگی که گاهی چند برابر متن است به خواننده عرضه می‌کند.

در دکه‌های روزنامه‌فروشی تهران معمولا حدود ده عنوان از این نشریه‌ها را می‌توان دید. در کنار اینها که روی کاغذ روزنامه منتشر می‌شوند و اغلب هفته‌نامه هستند، مجله‌های بسیاری نیز هستند که به همین گروه تعلق دارند. از این رنگین نامه‌ها تعدادی نیز تخصصی هستند؛ از مجله‌ی آشپزی و تغذیه و بدن‌سازی گرفته تا نشریه‌های کامپیوتر و فنی، از مجله‌های «خانوادگی» تا نشریه‌هایی در مورد فیلم و سینما. گرچه رنگین‌نامه‌های پرفروشتر همه یکی دو صفحه‌ای را هم به ورزش و به عکسهای بزرگ ورزشکاران محبوب اختصاص می‌دهند، نزدیک به ده هفته‌نامه‌ی ورزشی هم وجود دارد که اغلبشان را باید جزو همین گروه به حساب آورد.

انتشار عکس هنرپیشه‌ها و ورزشکاران یکی از جاذبه‌های مهم این رنگین نامه محسوب می‌شوند. از عکمس براد پیت که «برای چهارمین بار عنوان جذابترین هنرپیشه مرد» را به خود اختصاص داده تا عکسهایی از مردان سینمای «بالیود». جز در مورد هنرپیشگان، در موارد دیگر عکسها به مردان تعلق دارد. تاثیر این عکسها در جلب نظر مخاطبان آنقدر اهمیت دارد که بعضی از صاحبان رنگین‌نامه‌ها معترفند تیراژشان بسته به عکسهای صفحه‌ی اول چند هزار نسخه پایین و بالا می‌رود.

حسن، یکی از دکه‌داران تهران، نیز این نکته را تایید می‌کند: «ده دوازه تا از هر کدوم از اینا رومی‌خرند. گاهی اوقات اگر عکس رو جلدش جالب باشد بیشتر می‌خرند.»

تیراژ بعضی از این نشریه‌ها ۲۰ تا ۲۵ هزار نسخه است و بعضی نیز حاضر به ارائه‌ی ارقام دقیق نیستند و تیراژ خود را «محرمانه» عنوان می‌کنند. جالب این جاست در حالی که عمده‌ی عکسهای این نشریه‌ها به مردان تعلق دارد نشریه‌های مشابه در قطع رقعی که اغلب خود را «خانوادگی» معرفی می‌کنند بیشتر از تصویر رنگی دختر بچه‌های هفت هشت ساله برای روی جلد استفاده می‌کنند.

حسن در مورد خریداران این‌گونه نشریه‌ها می‌گوید: «اون روزنامه‌های جدی رو بیشتر آقایون، بیشتر مردها، کارمندا میخرند. ولی اینا رو مردا میخرن، خانمها میخرند، جوانها، دخترا و پسرها میخرند. حالا یه موقع عکس جالبی روش باشه، عکس هنرپیشه‌ای عکس ورزشکاری روش باشه بیشتر می‌خرند. ولی اگر عکس خانواده روش باشه خانمها بیشتر می‌خرند.»

رنگین‌نامه‌ها در ایران نیز بر مبنای همان الگوی معمول کشورهای غربی تهیه می‌شوند. با این تفاوت که به لحاظ کیفیت در سطح بسیار نازلتری قرار دارند و از آن مهمتر تقریبا هیچ گاه به سیاست و سیاستمداران نمی‌پردازند. در حالی که جنجالهای سیاسی و اخبار و حوادث مربوط به سیاسمتداران از بخشهای مهم رنگین‌نامه‌های غربی محسوب می‌شوند در ایران بسیاری از اخبار و عنوانهای اصلی به قتل، همسر کشی، تجاوز، جنایت در پیوند با مسائل عشقی و فرار دختران از خانه و ... تعلق دارد.

این نشریه‌ها حتا در روزهایی که انتخابات ریاست جمهوری همه‌ی اخبار کشور را تحت شعاع قرار داده بود نیز چندان به سیاست اعتنا نمی‌کردند. نقل عبارت یا مصاحبه‌ی مسئولان نیز، که به ندرت انجام می‌شود معمولا نقل گفته‌هایی است که به مبارزه با جرم و جنایت، یا اخیرا به مسئله حجاب مربوط است.

تلاش، ندای ایران، طاق بستان، نور، تپش، ماهان، سپاس، و به سوی افتخار را می‌توان از معروفترین و پرتیراژترین رنگین‌نامه‌های ایران خواند. طرح و ترکیب اغلب این مجله‌ها بسیار ساده و مشخص است و از الگوی واحدی پیروی می‌کند؛ چند عنوان درشت و عکسهای بزرگ در صفحه‌ی اول، بخشی برای فال و پیشگویی، یک صفحه برای صحبتهای تلفنی خوانندگان، صفخات میانی برای عکسهای بزرگ هنرپیشه‌ها یا فوتبالیستها برای به دیوار چسباندن، و مقداری داستان و ماجرای عشقی و جنایی تقریبا در تمام این نشریه‌ها تکرار می‌شوند.

برخی از عنوانهای تازه‌ترین شماره‌ی تعدادی از این نشریه‌ها را با هم مرور می‌کنیم: «دختر عاشق پسر مورد علاقه‌اش را ربود»، «شوهرم با من ازدواج کرد تا با خواهرم به گردش برود»، «چشم‌چرانی از دیدگاه تنی چند از دختران و زنان تهرانی»، «چگونه دیگران را عاشق خود کنید»، «دست شیطان اکستازی بر گلوی دختر ۹ ساله»، «چند تجربه از کلاسهای مختلط»، «از راه عاشق تا بن بست ندامت»، «شوهر ازاری به شیوه ی مدرن»، «تجارت سیاه هفت مرد افغان با دختر ۱۷ ساله ایرانی»، «این مردان پست را در آتش بسوزانید» و...

در این میان گاهی به نظر می‌رسد که این نشریه‌ها نه تنها شکل کلی و حتا صفحه بندی و تقسیم مطالب را از روی دست هم کپی کرده‌اند که خبر یا مصاحبه‌ای را نیز عینا به یک شکل تکرار می‌کنند. یکی از نمونه‌های این کار ترجمه‌ی مصاحبه‌ی علی کریمی فوتبالیست ایرانی تیم بایرن مونیخ با روزنامه‌ی «بیلد» است که در چند نشریه تکرار شده است. روزنامه آلمانی «بیلد» خود یکی از معروفترین و پرتیراژترین رنگین‌نامه‌های اروپاست.

گاهی عنوان درشت مطالب حکایت از مسائلی دارد که، مانند همجنس‌گرایی یا روابط پیش از ازدواج، تا مدتها در جمهوری اسلامی رسما وجود نداشت و صحبت از آنها مجاز یا مرسوم نبود؛ یکی از این نشریه‌ها که خود را «نشریه‌ای برای دوست داشتن و دوست داشتنی شدن» معرفی می‌کند در چهار شماره (تیرماه ۱۳۸۴) تیتر اصلی خود را به «دوست بازی دخترها و پسرها» اختصاص داده بود و از قول «کارشناسان» به خانواده‌ها هشدار می‌داد که مراقب رفتار و دوستی‌های دختران و پسرانشان با همجنسان خود باشند. در این نشریه از قول کارشناسان «رواج یافتن دوست بازی خطرناک» همجنسها «در هر دو شاخه» به خانواده‌ها گوشزد می‌شود.

ظاهرا برخی از این نشریه‌ها نگران تاثیر نامناسب اخبار حوادث و جنایات بر اعضای خانواده هم هستند: یکی از آن‌ها زیر عنوان مطلبی که آن را «داستانهای واقعی از جن و اشباح» عنوان کرده و «تابوت فراری به خانه باز می‌گردد» نام دارد به خط درشت می‌نویسد «این نشریه را به دور از دسترس اطفال نگه دارید!»

نگاهی به انبوه رنگین‌نامه‌ها بر پیشخوان اغلب دکه‌های روزنامه فروشی، این پرسش را نیز مطرح می‌کند که: چند دقیقه از هفت دقیقه‌ی ما صرف خواندن این نشریه‌ها می‌شود؟

بهزاد کشمیری‌پور، گزارشگر صدای آلمان در تهران