نمایشگاه کتاب تهران و ادعاهای عجیب مسئولان
۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۷, یکشنبهشلوغی و ازدحام از ویژگیهای نمایشگاه کتاب تهران در تمام بیست و دو سال گذشته بوده است. برگزاری این نمایشگاه در مصلای تهران، که امسال برای سومین بار انجام شد، این ازدحام را تشدید میکند. این بنای عظیم که کارهای ساختمانی بخش بزرگی از آن هنوز به پایان نرسیده به نظر بسیاری، محل مناسبی برای برگزاری چنین نمایشگاهی نیست.
نمایشگاه کتاب در عبادتگاه
سرگردانی بازدیدکنندگان برای یافتن غرفهی ناشران، و تنگی جا، به ویژه برای ناشران دانشگاهی، از انتقادهایی بود که در یازده روز برگزاری نمایشگاه فراوان شنیده میشد. مصلا در اصل برای برگزاری نماز جمعه طراحی شده، اما چنین استفادهای از آن نمیشود. میرحسین موسوی، نامزد انتخابات ریاست جمهوری، هنگام بازدید از نمایشگاه گفت: «مصلا جای خوبی برای برگزاری نمایشگاه کتاب نیست.» او به خبرنگاران گفته است: «اینجا محل عبادت و فعالیتهای ویژهای است و به نظرم با این شیوه کمی به این فضا توهین میشود.» علی اکبر اشعری، معاون رئیس جمهور و رئیس کتابخانهی ملی، نیز معتقد است، انتقال نمایشگاهها به مکانی که مخصوص این کار ساخته شده باشد، یکی از الزامیترین اقدامات است.
در مصلا امکاناتی برای استراحت چند صدهزار نفری که هر روز از نمایشگاه دیدن کردند، پیش بینی نشده و به جز ورودیهای شبستان اصلی، راهروهایی که به بخشهای مختلف منتهی میشوند، تناسبی با تعداد بازدیدکنندگان ندارند. این مشکل در مورد تهویهی هوای سالنها نیز وجود دارد. رعایت نشدن ترتیب الفبایی در چیدن غرفهها و وضعیت نامناسب اطلاعرسانی نیز از گلایههای دائمی و هر سالهی بازدیدکنندگان و ناشران در نمایشگاه کتاب تهران است.
ایران، «مهد کتاب و کتابخوانی»
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمد حسین صفار هرندی، چهار روز پس از افتتاح بیست و دومین نمایشگاه کتاب، آن را «یکی از بهترین و عظیمترین نمایشگاههای دنیا» و ایران را «مهد کتاب و کتابخوانی» عنوان کرد. او در روز اختتام نمایشگاه گفت «طراحی و عملیات اجرایی توسعه فرهنگ مطالعه در کشور منجر به ایجاد انقلابی در کتابخوانی شده و خوشبختانه سرانه مطالعه اکنون طی یک دهه، دو برابر شده است.»
سه روز پیش از آن، دبیرکل نهاد کتابخانههایی عمومی با استناد به یک پژوهش این نهاد ادعا کرد ایرانیان در روز ۷۱ دقیقه کتاب و روزنامه میخوانند. این میزان با ۶ دقیقهای که برخی گزارشها اعلام کردهاند و حتا اردیبهشت سال ۸۷ مورد استناد کسانی چون رئیس کتابخانهی ملی قرار گرفت، فاصلهای نجومی دارد. وزارت ارشاد در سال ۸۱ این میزان را هفت دقیقه برآورد کرده است. اگر ادعای دو برابر شدن آن را بپذیریم، باز هم از ۱۴ دقیقه تجاوز نمیکند.
وزارت ارشاد در گزارشی که آذرماه ۸۷ منتشر شد، نشان میدهد، تعداد کتابفروشیهای مستقل مدام در حال کاهش است. تیراژ اندک کتاب و گلایههای ناشران و کتابفروشان حکایت از آن دارد که سرانهی مطالعه اگر کاهش نیافته باشد، افزایش محسوسی نیز نداشته است. میرحسین موسوی در مورد پایین بودن سرانهی مطالعهی ایرانیان میگوید: «وقتی که تورم ۲۵ درصد است و مردم ما دو شیفت و سه شیفت کار میکنند و در خانههایشان هزار جور مشکل و مسئله دارند، دیگر نمیتوان انتظار داشت که کسی کتاب بخواند.»
کتاب، «به زبان عزیز و در عمل ذلیل»
اتحادیهی ناشران و کتابفروشان تهران بیست و دوم اردیبهشت ماه نامهی سرگشادهای خطاب به نامزدان انتخابات ریاست جمهوری منتشر کرد و از آنها خواست سیاستهای فرهنگی خود را در حوزهی نشر تشریح کنند. در این نامه با اشاره به فشار سیاستهای حاکم بر کار نشر تاکید شده، «هیچ کالایی چون کتاب به زبان عزیز و در عمل ذلیل» نیست. اتحادیهی ناشران «پایین بودن نیاز مردم به مطالعه» را یکی از مهمترین مشکلات و موانع صنعت نشر عنوان کرده است. این اتحادیه که ۵۰ سال سابقهی فعالیت دارد و بخش بزرگی از ناشران مستقل را نمایندگی میکند، از نامزدان انتخابات میخواهد مواضع خود را در مواردی چون کاهش تصدیگری دولت، و سپردن همهی امور حوزهی نشر به تشکلهای صنفی «مشخص و شفاف» اعلام کنند. اتحادیهی ناشران و کتابفروشان با انتقاد از سیاستهای فرهنگی سالهای گذشته مینویسد، «انبوه مشکلات کنونی صنعت نشر و مطالبات بدون پاسخ مانده بیانگر عدم کارایی خیلی از این سیاستها میباشد.»
وزیر ارشاد در مراسم پایانی نمایشگاه گفت: «به نظر میرسد که جریان هدایت فرهنگی جامعه مسیر درستی را پیموده است.» ناشران مستقل میگویند، برنامههای دولت نهم برای آنچه «هدایت فرهنگی جامعه» خوانده میشود، به طولانی شدن زمان صدور مجوز نشر، تشدید سانسور و لغو مجوز بعضی از کتابها منجر شده است. تعدادی از کتابهایی که در دورههای پیش پروانه نشر دریافت کرده و در بعضی موارد چند بار نیز به چاپ رسیدهاند، در دولت کنونی اجازهی انتشار ندارند.
فروش کتاب در غیاب تبادل فرهنگی
برخلاف رویهی معمول نمایشگاههای معتبر جهان، خرید و فروش محور اصلی فعالیتهای نمایشگاه کتاب تهران است. این امر گرچه به کاهش فروش کتاب در طول سال میانجامد، برای ناشران نیز از جاذبههای اصلی نمایشگاه محسوب میشود. در ایران حدود نه هزار ناشر ثبت شده وجود دارد که بخش بزرگی از آنها فعال نیستند. از این جمع ۱۸۴۵ ناشر در نمایشگاه شرکت کردهاند. اغلب کتابها در نمایشگاه با ۲۰ درصد تخفیف عرضه میشوند در حالی که هزینهی پخش سراسری کتاب تا ۵۰ درصد بهای پشت جلد نیز میرسد. به همین دلیل هم ناشران و هم خریداران از فروش کتاب در نمایشگاه استقبال میکنند. گرچه این مسئله یکی از جنبههای مهم چنین نمایشگاهی را، که تبادل فرهنگی میان ناشران، مولفان، خوانندگان و همه اهل کتاب است، بسیار کمرنگ و برنامههای جنبی را کمرونق کرده است. وزیر ارشاد گفته است فروش امسال ناشران داخلی ۳۰ درصد نسبت به سال پیش افزایش داشته است. در روزهایی که نمایشگاه برگزار میشد بسیاری از ناشران متوسط و کوچک از میزان فروش خود راضی نبودند. با این همه اگر ادعای مسئولان در مورد مهد کتابخوانی بودن ایران یا بهترین نمایشگاه دنیا بودن نمایشگاه تهران اغراقآمیز باشد، این رویداد را میتوان یکی از بزرگترین بازارهای کتاب دانست.
محدودیتهای کم سر و صدا
امسال نیز مانند هر سال از عرضهی برخی از کتابهایی که با مجوز ارشاد منتشر شدهاند در نمایشگاه جلوگیری شد. هوشنگ گلشیری، صادق هدایت و فروغ فرخزاد و ترجمهی برخی از آثار ریموند کارور، ولادیمیر ناباکوف و مارگریت دوراس از جملهی این کتابها بودند. سیاست جدید وزارت ارشاد پرهیز از جنجال و انتشار اخبار در این مورد بود. به این منظور به جای جمعآوری کتابها از نمایشگاه، پیشاپیش فهرست کتابهایی که عرضهی آنها در نمایشگاه ممنوع بود را در اختیار ناشران گذاشتند. همچنین برخی از ناشران مانند نشر آگاه، دیگر، جامهدران و ویستار اصلا اجازهی شرکت در نمایشگاه را نداشتند. مسئولان نمایشگاه ادعا میکنند تعداد این ناشران و کتابهای ممنوع به نسبت ناچیز است و نباید از این مسئله بهرهبرداری تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی کرد. منتقدان میگویند این اقدامها نشانه و ادامهی سیاستهایی است که آزادی شهروندان را محدودتر میکند و فعالیتهای مستقل فرهنگی را با تنگناهای فراوانی روبرو کرده است.
نویسنده: بهزاد کشمیریپور
تحریریه: کیواندخت قهاری