میلان کوندرا؛ روایتگر جنبههای پنهان هستی
۱۳۸۸ فروردین ۱۲, چهارشنبه
میلان کوندرا از آن دسته نویسندگان است که معتقدند، گفتنیها را در کتابها و نوشتهها میگویند، و میل ندارند حرف و حدیث زندگی خصوصی آنها بر آثارشان سایه افکند. اما هیچ یک از رماننویسان بزرگ معاصر به اندازهی این نویسندهی چکتبار در عملی کردن این اعتقاد اصرار و قاطعیت نداشته است. او نه مصاحبه میکند و نه جز تاریخ تولد و مشخصات کتابهایش اطلاعی از زندگیاش به خوانندگان میدهد. عکسهای معدود کوندرا نیز اغلب به دوران جوانی و میانسالی او تعلق دارند.
رابطه دشوار با هموطنان
از زندگی کوندرا اینقدر میدانیم که اول آوریل ۱۹۲۹ متولد شد، اواخر دههی چهل میلادی عضو حزب کمونیست بود، از دههی ۶۰ به صف منتقدان حکومت استالینی پیوست و انتشار آثارش در چکسلواکی آن زمان ممنوع شد. او که از شاخصترین منتقدان هجوم شوروی به پراگ و سرکوب جنبش آزادیخواهانه در سال ۶۸ بود، هفت سال پس از این واقعه به عنوان استاد میهمان به فرانسه رفت و دیگر به کشورش بازنگشت. دولت چکسلواکی در سال ۱۹۷۹ تابعیت کوندرا را به علت انتشار رمان «کتاب خنده و فراموشی» لغو کرد. او از ۱۹۸۱ شهروند فرانسه شد و پس از مدتی حتا آثار خود را به فرانسوی نوشت.
رابطه کوندرا با هموطنانش همیشه پرتنش و چند گانه بوده است. در کنار ستایشگرانش، عدهای او را به دلیل نوشتههای دوران جوانی سرزنش میکنند. عدهای نیز ناخشنودند که او پس از تقسیم کشور به دو جمهوری چک و اسلواکی به زادگاهش بازنگشت. ظاهرا نویسنده چنان از برخوردهای نامنصفانه آزرده شده که چند بار مخفیانه به وطنش رفته و حتا میلی به انتشار آثارش به زبان چک ندارد.
افترای سازماندهیشده
سال گذشته یکی از مجلههای چک سندی را منتشر کرد که ادعا میکند کوندرا در ۲۱ سالگی با پلیس مخفی رژیم کمونیستی همکاری میکرده و فردی را به عنوان جاسوس لو داده است. این ماجرا نویسنده را مجبور کرد پس از چند دهه در مصاحبهای شرکت کند و اتهام را بی اساس بخواند. یازده تن از برندگان جایزهی ادبی نوبل با انتشار نامهای، که بعدا به امضای تعدادی از نامدارترین نویسندگان معاصر نیز رسید، نارضایتی خود را از این اتهام که به نظر آنها "افترای سازماندهیشده" بود، اعلام کردند. آنها به دفاع از کسی پرداختند که معتقدند "یکی از بزرگترین رماننویسان زندهی جهان" است.
روایتگر جنبههای پنهان هستی
میلان کوندرا، که سانسور و فشارهای یک رژیم توتالیتر را تجربه کرده، نقد و استهزای چنین ساختارهایی را به عنوان یکی از محورهای اصلی داستانهایش برگزیده است. آنچه او را از دیگر منتقدان متمایز میکند و در کنار بزرگان ادبیات معاصر قرار میدهد، نگاه و سبک ویژهی اوست. رمانهای کوندرا چیدمان هوشمندانه و بدیع فرمهای مختلفی چون مقاله، خاطره، یادداشت و داستان است که پوچی و مضحک بودن تلاشهای انسان معاصر برای تغییر دادن زندگی را برملا میکند.
انسانها اغلب و در هر جایگاهی بازیگر و بازیخورده هستند و انگیزهی رفتارشان الزاما آنچه نشان میدهند نیست. کوندرا برای نشان دادن این مسئله آدمها و اتفاقهای معمولی و روزمره را انتخاب میکند. چیزهایی که هر روز خواننده شاهدش بوده، بدون این که به آن توجه کرده باشد. به این ترتیب نویسنده ما را نسبت به دریافتهایمان به تردید میاندازد و دعوت به جور دیگر دیدن میکند.
بستر داستانهای کوندرا جامعهی سوسیالیستی چکسلواکی پیش از فروپاشی شوروی است. شرایط ویژهی زیستن در جامعهای که همه چیز آن زیر نظر و کنترل نیروهای امنیتی قرار دارد، به اغلب آثار کوندرا رنگ و بویی سیاسی میدهد، گرچه او خود را نویسندهای سیاسی نمیداند. به اعتقاد منتقدان، نوشتههای او غنایی کمنظیر در دیدن و نشان دادن جنبههای پنهان هستی انسان دارد و بیانصافی است اگر آنها را تنها به عنوان اعتراضی سیاسی تنزل دهیم.
احمد میرعلایی؛ معرف مقتول کوندرا
فارسیزبانان آشنایی با میلان کوندرا را مدیون احمد میرعلایی هستند که مترجمی چیره دست و هوشیار بود و با انتخابهای دقیقاش تعداد بسیاری از بزرگان ادبیات جهان را به ایرانیان شناساند. او در سال ۱۳۶۲ کتابی زیر عنوان "کلاه کلمنتیس" منتشر کرد که گزیدهی بخشهایی از بهترین رمانهای کوندراست. میرعلایی سال ۷۴ به مرگی مشکوک، که بسیاری آن را سرآغاز قتلهای زنجیرهای روشنفکران و نویسندگان دگراندیش میدانند، درگذشت. پس از انتشار "کلاه کلمنتیس"، بسیاری از کتابهای این نویسنده به فارسی ترجمه و منتشر شد که تقریبا همهی آنها در جاهایی به وسیلهی مترجم یا ممیزان وزارت ارشاد سانسور شدهاند.
روایتهای سانسورشده
اوج دستکاری در روایت فارسی آثار نویسندهای که برای گریز از سانسور کشورش را ترک کرد، به حذف کامل بخشی از رمان "شوخی" مربوط میشود. فروغ پوریاوری، که کتاب را از انگلیسی به فارسی برگردانده، در مقدمه مینویسد: «فصل ۴ از بخش ۵ اين كتاب بهخاطر توصيف لحظه به لحظهی يك ديدار كاملا حذف شده.» "عشقهای خنده دار" رمان دیگری از نویسنده را نیز همین مترجم با حذف بخشهایی در اختیار فارسیزبانان گذاشته است. هر دو کتاب را انتشارات روشنگران منتشر کرده است.
شوخی به سبک "شوخی"های کوندرا
آثار میلان کوندرا در ایران خوانندگان فراوانی دارد. "بار هستی" با ترجمهی پرویز همایونپور تاکنون بیش از هفده بار به چاپ رسیده است. همایونپور "هنر رمان" و "هویت" را نیز ترجمه کرده است. حتا کارهایی مانند "شوخی" نیز بیش از ده بار تجدید چاپ شدهاند. از مدتی پیش ترجمهی فارسی بخشهای سانسور شدهی برخی از کتابهای کوندرا را میتوان در اینترنت پیدا کرد. با این همه چاپ ناقص آثار او در ایران و استقبال فراوان خوانندگان از آنها کمی هم به طنزهای داستانهای این نویسنده شبیه است. خوانندگان ایرانی با اشتیاق آثار سانسورشدهی نویسندهای را میخوانند که در انتخاب کلمات وسواس زیادی دارد و نگرانی از تحریف حرفهایش یکی از دلایل بیرغبتی او به مصاحبه با روزنامهنگاران است.
نویسنده: بهزاد کشمیریپور
تحریریه: بهنام باوندپور