مهاجرانی: آقای خامنهای! اراذل را بر کشور حاکم کردهاید
۱۳۸۹ خرداد ۲۲, شنبهمتن این نامه که توسط سایت "جرس" منتشر شده در واکنش به پخش برنامهای تلویزیونی در مورد فعالیتهای آقای مهاجرانی از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته است.
پیش از این، برنامههای تلویزیونی مشابهی در مورد محسن سازگارا، فاطمه حقیقتجو و شیرین عبادی منتشر شده بود. فاطمه حقیقتجو نیز در جوابیهای به موارد مطرح شده در ویژهبرنامهای که درباره وی ساخته شده بود، پاسخ داد.
تیغ تیز ؛ برهان قاطع رهبری
آقای مهاجرانی در ابتدای نامه خود با انتقاد از پاسخگو نبودن رهبر حکومت جمهوری اسلامی مینویسد: «در این سالهای دراز حکومت و ولایت، نه به نامهای پاسخ دادهاند و نه با نشریهای گفتگو کردهاند. یکسره متکلم وحده بودهاند و اگر هم پاسخی دادهاند، پاسخشان همان برهان قاطع به روایت فداییان اسماعیلی بوده است. فداییان با مخالفان خود سخن نمیگفتند، بلکه تیغ تیز بر گلویشان میکشیدند تا مفهوم برهان قاطع را به درستی درک کنند؛ مثل درک محمد نوریزاد در زندان اوین.»
اشاره آقای مهاجرانی به محمد نوریزاد از نزدیکان آیت الله خامنهای است که بخاطر چند نامه انتقادی به عملکرد رهبر ایران هم اکنون در زندان اوین و زیر فشار به سر می برد.
در ادامه این نامه به مدیریت آقای ضرغامی بر صدا و سیما اشاره شده که «در طراز افراد محبوب رهبریست و دستبوس و پا به رکاب». مهاجرانی میافزاید: «سلطان اشاره کند برایش کلاهی را بیاورند، سر میآورد. کار مقام ولایت و ملک که از سیب خوردن گذشته است تا:" برآورند غلامان او درخت از بیخ". وقتی ملک خود درخت را از ریشه بر می کند غلامان او باغ را می سوزانند.»
مونتاژ تصاویر و جعل روزنامههای توقیف شده
در بخش دیگری از این نامه به مواردی از مونتاژ تصاویر در این برنامه تلویزیونی اشاره شده است: «بخشی از فیلم در باره شرکت من در اجلاس انستیتوی واشنگتن است. با قرار دادن تصویر من در کنار ایهود باراک وانمود شده است که ایشان هم در اجلاس حضور داشتهاند.»
همچنین آقای مهاجرانی مدعی است که صدا و سیما برای بخشی از استنادات خود دست به جعل روزنامههای اصلاحطلب توقیف شده زده است: «سه قول از اینجانب در باره آقایان سروش و سازگارا و گنجی نقل شده است. ظاهرا تیتر روزنامهها را نشان میدهند. هر سه نقل قول جعلی است. همان آقایانی که روزنامههای جعلی برای زندانیان تدارک میبینند همان تیترها را جعل کردهاند.»
"همشهری سلمان رشدی"
در برنامه تلویزیونی صدا و سیمای جمهوری اسلامی به این نکته اشاره شده «درحالی که مهاجرانی ادعا میکند کتابی در رد آیات شیطانی سلمان رشدی نوشته است هم اکنون همشهری وی شده است.»
مهاجرانی در اینباره مینویسد: «انصافا چنین استدلالی تنها از عهده ذوبشدگان در حضرتعالی برمیآید. وقتی من به لندن آمدم که سلمان رشدی جند سالی بود دیگر در لندن زندگی نمیکرد! این هم شد استدلال که من حالا همشهری سلمان رشدی هستم مثل این که گفته شود جنابعالی هم همشهری سران به زعم خودتان "فتنه" هستید! یا با سرکرده مجاهدین خلق همشهری هستید!»
شروع اختلاف مهاجرانی با رهبر ایران
وزیر ارشاد دولت اصلاحات با ذکر این نکته که در زمان دولت اول محمد خاتمی، وی به پیشنهاد رهبر ایران برای این وزراتخانه انتخاب شد، میافزاید که شروع اختلاف از زمان درخواست رهبر ایران برای توقیف مطبوعات منتقد بود.
وی مینویسد: «ماه عسل وزارت اینجانب وقتی تمام شد که از من خواستید روزنامهها را تعطیل کنم و صراحتا از روزنامه سلام نام بردید، من کنارهگیری از ارشاد را ترجیح دادم .»
در ادامه آقای مهاجرانی به ماجرای "جشنواره بیست سال ادبیات داستانی ایران" اشاره میکند که با اصرار و فشار رهبر ایران نام رمان "مدار صفر درجه" احمد محمود از میان برندگان حذف شد.
مهاجرانی در این مورد مینویسد: «ظاهرا بر اساس نامه آقای رضا رهگذر فرموده بودید جشنواره متوقف شود؛ با شما به تفصیل در باره نویسندگان صحبت کردم؛ در باره تکتک نویسندگان و کارشان بحث کردیم. مشخصا درباره محمود دولت آبادی که شما نسبت به "کلیدر" حساس هستید و یک بار آن را در نماز جمعه تهران دروغ خواندید! در باره سیمین دانشور و منیرو روانی پور و... به تفصیل حرف زدم. خوشبختانه در باره ۱۹ نفر راضی شدید و پذیرفتید که جایزه بدهیم. تنها نقطه مقاومت شما رمان "مدار صفر درجه" احمد محمود بود که از قضا به عنوان رمان برگزیده بیست سال ادبیات داستانی انتخاب شده بود و من هیچگاه نگاه بهت زده و غم آلود احمد محمود را از یاد نمیبرم.»
آقای مهاجرانی دلیل مخالفت آیتالله خامنهای را اینگونه عنوان میکند: «حتما به یاد دارید فرمودید این رمان ضد جنگ است. گفتم مگر شما ضد جنگ نیستید؟! جنگ یک شر ناگزیر است و نه یک خیر لازم...»
«حکومت اراذل و زوال حکومت»
در بخش پایانی این نامه به شیوه زمامداری رهبر ایران انتقاد شده و از آن به نشانههای زوال حکومت تعبیر شده است: «هاشمی رفسنجانی را راندهاید و احمدینژاد را برکشیدهاید. موسوی و کروبی و خاتمی را طلحه و زبیر میدانید و مالک اشترتان فیروزآبادی ست. شما که از تقوا و عدالت سخن میگویید، به همین مورد که درست در حوزه وظایف شماست رسیدگی کنید. ببینید از این همه دروغ عرق شرم بر سیمایتان نمینشیند؟»
ME/KG