1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

معضل عراق، بزرگترين مشكل جرج دبليو بوش در دوره دوم زمامداريش

۱۳۸۳ دی ۴, جمعه

دوره دوم زمامدارى روساى جمهور آمريكا در اغلب موارد با نيكبختى همراه نبوده است. ريچارد نيكسون به خاطر ماجراى جنجال برانگيز واترگيت ناگزير به كناره گيرى گرديد، رونالد ريگان درگير قضيه فروش اسلحه به ايران شد و بيل كلينتون هم باتوجه به داشتن رابطه با مونيكا لوينسكى، يكى از كارآموزان در كاخ سفيد، مورد فشار و انتقادهاى شديد قرار گرفت. به نظر ميرسد كه جرج دبليو بوش رييس جمهور آمريكا اشتباهات روساى جمهور پيشين ايالات

https://p.dw.com/p/A5Qd
عکس: AP

متحده را بررسى كرده و در تلاش است كه به سرنوشتى مشابه دچار نشود.

وى پس از پيروزى در انتخابات رياست جمهورى و انتخاب مجددش، پستهاى كليدى دولتش را به چهره هايى صددرصد وفادر واگذار كرد: كانداليزا رايس مشاور امنيتى سابق وى به عنوان وزير خارجه جديد آمريكا جانشين كالين پاول گرديد، استفن هدلى به عنوان مشاور امنيتى جديدش برگزيده شد و آلبرتو گونزالس نيز در راس وزارت دادگسترى ايالات متحده قرار گرفت.

البته راى و نظر آيندگان درباره جرج دبليو بوش و سياستش از حيطه تصميگيريهاى واشنتگتن خارج است. با توجه به اوضاع كنونى، بايد گفت كه معضل عراق به احتمال قوى بزرگترين مشكل پرزيدنت بوش در طى چهار سال آينده خواهد بود. وى كه ميكوشد به عنوان بانى برقرارى دمكراسى در خاورميانه به جرگه تاريخ بپيوندد، ميرود كه به جاى كسب موفقيت، مسئول شكستى مشابه ناكامى آمريكا در ويتنام گردد.

بوش در تاريخ بيستم ژانويه براى بار دوم به عنوان رييس جمهور آمريكا سوگند ياد خواهد كرد و ده روز پس از اين امر، قرار است كه انتخابات سراسرى عراق برگزار شود و بدين ترتيب وى وقت چندانى براى به تحقق رساندن طرحها و نقشه هايش نخواهد داشت. اگر ايالات متحده موفق نشود، انتخاباتى كم و بيش عادلانه و منظم در عراق برگزاركند، تمامى پروژه دمكراتيزه كردن خاورميانه به خطر ميافتد.

عليرغم عمليات گسترده ارتش آمريكا در هفته هاى اخير به منظور از بين بردن شورشگران در شهرهايى چون فلوجه و رمادى، ادامه ناآراميها و عدم امنيت در عراق بزرگترين خطرى است كه برگزارى انتخابات را تهديد ميكنند و بيم آن ميرود كه ميزان شركت مردم در اين رويداد مهم آنطور كه بايد و شايد نباشد.

در كنار معضل عراق، اختلافات اسراييل و فلسطين، يكى ديگر از مسايلى است كه سرنوشت پروژه پرزيدنت بوش براى دمكراتيزه كردن منطقه به آن بستگى دارد. وى پس از مرگ ياسر عرفات رهبر فقيد تشكيلات خودگردان فلسطين به احياى فرايند صلح خاورميانه اميد بسته است.

محمود عباس يكى از نامزدهاى انتخابات فلسطين براى تعيين رهبر تشكيلات خودگردان، چهره اى است كه مورد پشتيبانى وى قرار دارد. البته پيشرفت فرايند صلح خاورميانه به تلاشهاى خود بوش وابسته است و او است كه بايد آريل شارون نخست وزير اسراييل را تحت فشار قرار داده و براى يافتن سازش و راه حل او را سر ميز مذاكره بازگرداند.

ايران و كره شمالى نيز از ديگر موضوعاتى است كه در دستور كار دوره دوم رياست جمهورى جرج دبليو بوش جاى دارد. البته بعيد به نظر ميرسد كه وى بار ديگر دست به عمليات نظامى زند. وى در مورد مسئله برنامه اتمى كره شمالى ميكوشد كه از طريق مذاكره و با يارى كشورهاى همسايه كره شمالى و همچنين روسيه، اختلافات را رفع كند.

از سوى ديگر به نظر ميرسد كه بوش در مورد برنامه اتمى جمهورى اسلامى، از صبر و تحمل كمترى برخوردار است و ممكن است در صورت بالا گرفتن دوباره مشاجرات اتمى و بحث غنى سازى اورانيوم، آمريكا بار ديگر بر فشارهاى خود بيافزايد و قضيه را به شوراى امنيت سازمان ملل بكشاند.