1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

ماهنامه عکاسی الکترونیکی «دیده»؛ فراتر از چشم و نگاه

۱۳۸۹ آذر ۲۹, دوشنبه

عکاسی ایرانی در عمر صدوهفتادساله‌ی خود، راه طولانی را طی کرده است.ماهنامه الکترونیکی«دیده» اولین مجله الکترونیکی تخصصی برای عکاسی معاصر ایرانی است.

https://p.dw.com/p/Qczl
عکس: didemag.com

آذرماه ۱۲۲۱، نیکولای پاولوف، دیپلمات جوان روسی که در سفارت روسیه در ایران کار می‌کرد، به دستور محمدشاه قاجار، اولین دستگاه‌های عکاسی به روش "داگرئوتیپ" را خریداری و وارد ایران کرد. کمی بعدتر امپراتور روسیه و ملکه انگلیس دوربین‌هایی را پیشکش دربار کردند و چندسال بعد «آقا رضا عکاس‌باشی» شد؛ اولین عکاس رسمی و پرکار دربار که بسیاری از سفرها و مراسم رسمی دربار ناصرالدین شاه قاجار را ثبت کرد.

«عبدالله میرزا قاجار» هم اولین ایرانی بود که عکاسی را به شکل حرفه‌ای در فرانسه آموخت و در بالاخانه‌ی مدرسه «دارالفنون»، عکاس‌خانه‌ای دایر و آموزش فن عکاسی را متداول کرد.

با تغییرات سیاسی و اجتماعی، عکاسی هم مثل خیلی پدیده‌های دیگر فراز و نشیب‌هایی را طی کرد. در دوران رضاشاه پهلوی عکاسی رونق بیشتری گرفت، تا قبل از کودتای ۲۸ مرداد، عکاسی مطبوعاتی در ایران به اوج و شکوفایی رسید. دوربین‌ها آنالوگ شد، آنالوگ‌ها بعدتر جای خود را به دوربین‌های دیجیتال دادند. دوربین‌های آماتور و کامپکت هم وارد بازار شد، شاخه‌های عکاسی هم گسترده‌تر و متنوع‌تر شد.

با این همه تا اوایل قرن بیستم، هنوز عکاسی و به‌خصوص عکاسی هنری به عنوان شاخه‌ای از هنر جا نیفتاده و پذیرفته نشده بود. کم کم در اثر تلاش‌های عکاسان مطرحی چون «ادوارد ستایکن» و «ادوارد وستون» عکاسی معاصر جهان به عنوان شاخه‌ای از هنر پذیرفته شد.

در روزگار فن‌آوری و جهان سایبر، عکاسی یک عضو ثابت و پرطرفدار این دنیای مجازی هم شده است. دنیای سایبر ایران هم توجه ویژه‌ای به عکاسی دارد، وبلاگ‌شهر فارسی پر است از فوتوبلاگ‌های عکاسان حرفه‌ای، نیمه حرفه‌ای و آماتور. سایت‌ها و فروم‌های عکاسی مختلفی در فضای سایبر فارسی زبان وجود دارند و گوشه گوشه شبکه‌های اجتماعی عکس‌های گوناگون هنری و نیمه هنری است که کاربران هم‌خوان می‌کنند و بر روی آن نت می‌نویسند. اما فضای مجازی فارسی، پیش از این مجله‌ای با موضوع تخصصی عکاسی نداشت. حالا چندماهی است که «دیده»، مجله الکترونیکی که تکیه‌اش بر عکاسی معاصر ایران است هرماه به صورت منظم منتشر و این سو و آن سوی شبکه‌های مجازی هم‌خوان می‌شود.

«دیده»، جلوه‌ای از عکاسی معاصر ایران

گردانندگان ماهنامه‌ی الکترونیکی «دیده» در وب‌سایت خود نوشته‌اند« دیده به روایت لغت‌نامه معین به معنی چشم است و همین‌طور نگاه و رویت‌شده.اما برای ما عنوان ماهنامه‌ای الکترونیکی است که به دو زبان فارسی و انگلیسی منتشر می‌شود و می‌خواهد دست‌کم در نخستین سالش به نمونه‌های قابل توجه عکاسی معاصر ایران بپردازد.»

«دیده» که از معدود نشریه‌های الکترونیکی دوزبانه است، ویژگی‌های دیگری هم دارد که لااقل در فضای فارسی زبان کمتر تجربه شده است و این نشریه را متمایز می‌کند. «دیده» در هر شماره فقط یک پروژه‌ی عکاسی از یک عکاس معاصر را با همراهی کلمات و نوشته‌هایی از نویسنده‌ها، شاعران، منتقدان و دیگر عکاسان به تصویر می‌کشد. محمدرضا میرزایی، سردبیر «دیده»، درباره این هم‌نوایی عکس و کلمات به دویچه‌وله می‌گوید: «سال‌هاست که هم عکاسی می‌کنم و هم گاهی می‌نویسم. شاید این میل و علاقه به کار همزمان با عکس‌ها و کلمه‌ها، چندان عجیب نباشد. هر شماره را به یک مجموعه‌ی عکس و همراهی متنی از یک نویسنده اختصاص داده‌ایم، چون فکر می‌کنیم این تاکید باعث می‌شود مجموعه‌ی عکس بهتر دیده شود و مخاطب با تمرکز کافی با مجموعه کار یک عکاس برخورد کند.»

«دیده» همان‌طور که در توضیح خود می‌گوید، تاکیدش برعکاسی معاصر ایران است و همه این ۹ شماره‌ای که تا به حال از این ماهنامه الکترونیکی انتشار یافته، مجموعه عکس‌هایی از عکاسان معاصر ایرانی و فضاهای معاصر و بیشتر شهری بوده است.

Mohammad Reza Mirzaie Iran Flash-Galerie
محمدرضا میرزایی، سردبیر «دیده»عکس: Mirzaie

میرزایی معتقد است عکس‌های ایرانی بسیاری که شایسته نمایش و توجه بوده‌اند، فرصت چندانی برای دیده‌شدن نداشته‌اند. او می‌گوید: «قبول دارم که عکاسی ما جوان است، اما نشریه‌های هنرهای تجسمی آنقدر که باید دغدغه‌ای برای عکاسی ایران ندارند و جایی برای چاپ مجموعه عکس در آنها درنظر گرفته نشده است. ادبیات و نقد در مواجهه با عکاسی ایرانی نیز هنوز چندان شکل نگرفته و نقد عکاسی در ایران بیشتر شده است نان قرض دادن به یکدیگر و یا تسویه حساب‌های شخصی. شکل‌گیری این ادبیات نقد، حاصل گفتمان مستمر است. هدف من و دوستانم از راه‌اندازی این مجله، تلاش برای ارائه کاری متفاوت بود و از آنجا که تصویر عکاسی ایرانی برای جهان، تصویری مخدوش و نیمه‌کاره است، تصمیم گرفتیم نشریه‌مان دوزبانه باشد تا بتوانیم هم تصور تازه‌ای از عکاسی را به نمایش بگذاریم و هم امیدوار باشیم که دیالوگ‌های تازه‌ای را میان مخاطبان ایجاد کنیم.»

تلاش برای تعامل بیشتر با مخاطب

ماهنامه الکترونیکی «دیده» سعی دارد کاربرمحور باشد. وب‌سایت این نشریه، هم وبلاگ دارد و هم شناسه‌ی کاربری توئیتر و فیس‌بوک. البته نه وبلاگ و نه فیس‌بوک و توئیتر این ماهنامه هنوز چندان فعال نیستند و بیشتر اعلان به‌‌روز شدن و انتشار شماره‌ی جدید ماهنامه است.

محمدرضا میرزایی که خود قبول دارد «دیده» هنوز آن‌چنان که باید کاربرمحور نیست، می‌گوید: «برنامه‌های زیادی برای اضافه کردن بخش‌های تازه‌ای به وب‌سایت دیده داریم، اما نشریه دیده درآمد چندانی ندارد و دست اندرکارانش هم هریک مشغول بازی زندگی‌اند. با همه این‌ها، رویارویی مستقیم با نظرات خواننده‌ها که شاید بسیاری از آنها نه به نمایشگاه‌های عکس می‌روند و نه نشریات تخصصی هنری می‌خوانند، از اتفاق‌های خوبی است که تجربه‌اش بسیار دلگرم‌کننده است.»

دست‌اندرکاران «دیده» در وب‌سایت خود تاکید دارند که از ایده‌های تازه- چه بصری باشند و چه نوشتاری- استقبال می‌کنند و عکاسانی که فکر می‌کنند عکس‌هایشان برای انتشار در «دیده» مناسب هستند، می‌توانند کارهایشان را برای آنها ارسال کنند.

اما گردانندگان این ماهنامه‌ی الکترونیکی عکس و متن هر شماره را چطور انتخاب می‌کنند؟ محمدرضا میرزایی در این‌باره به دویچه‌وله می‌گوید: «دست‌اندرکاران دیده جمع کوچکی هستند. معمولا اول این جمع کوچک درباره انتشار یک مجموعه عکس تصمیم می‌گیریم، گاهی هم از دوستان و منتقدان دیگر مشورت می‌گیریم. بعد از آنکه مجموعه‌ی عکس را انتخاب کردیم، با نویسنده‌ی مورد نظرم که فکر می‌کنم ارتباط بیشتری با این عکس‌ها برقرار خواهد کرد تماس می‌گیرم و می‌خوام برای مجموعه عکس انتخابی ما متنی بنویسد.»

عکس ایرانی، متن غیرایرانی

نویسندگانی بعضی از متن‌هایی که مجموعه عکس‌های منتشریافته در «دیده» را همراهی می‌کند، ایرانی نیستند و متن اصلی به انگلیسی نوشته شده است. میرزایی در این‌باره به دویچه‌وله می‌گوید: «استفاده از دیدگاه‌های منتقدان غیرایرانی به دلیل ایجاد فرصتی برای بررسی جایگاهمان از چشم مخاطبانی بیرون از جریان عکاسی معاصر ایران است. درضمن مخاطب ایرانی نیز با شکل دیگری از ادبیات عکاسی درباره عکس ایرانی آشنا می‌شود و و قطعا این امر باعث می‌شود توجه مخاطب غیرایرانی هم نسبت به ماهنامه و عکس‌های منتشر شده در "دیده" بیشتر جلب شود.» میرزایی البته تاکید می‌کند که آنها به بحث کپی‌رایت توجه کامل دارند و همه این متن‌های نویسنده‌های غیرفارسی زبان، به شکل اختصاصی به سفارش «دیده» نوشته شده‌اند.

ماهنامه الکترونیکی «دیده» حالا بعد از انتشار نه شماره، طرفداران و مخاطبان زیادی پیدا کرده است و جای خود را در دنیای مجازی فارسی زبان باز کرده است. محمدرضا میرزایی که فکر می‌کند در همه این سال‌ها درباره عکاسی کم گفته‌ایم و نوشته‌ایم و در اظهار عقیده درباره آثارایرانی تنبل بوده‌ایم، می‌گوید: « همین فضای ایزوله عکاسی ما دانسته و ندانسته روی کیفیت عکاسی ما هم تاثیر می‌گذارد. ما برای ماهنامه‌ی دیده ایده‌های فراوانی داریم و آرزوهای بسیار، اما در شرایط فعلی همین انتشار منظم و میسر این نشریه نیز می‌تواند کار بزرگی باشد.»

از آذرماه ۱۲۲۱ که نیکولای پاولوف اولین دستگاه‌های عکاسی را وارد ایران کرد تا آذرماه ۱۳۸۹ که نهمین شماره‌ی ماهنامه الکترونیکی «دیده» در شبکه‌های اجتماعی فارسی هم‌خوان می‌شود، عکاسی ایرانی راه طولانی را طی کرده است که گاه در اوج بوده است و گاه در فرود. از آن وقت که «نیکول فریدنی»، عکاس ایرانی-ارمنی نیز لقب «پدرعکاسی معاصر ایران» را گرفت، عکاسی معاصر تغییرات و فراز و نشیب‌های بسیاری از سرگذرانده است. حالا نشریه الکترونیکی «دیده» که در نوع خود در فضای فارسی زبان اولین است، می‌خواهد در این عکاسی معاصر دنبال آثاری باشد که هم تازه باشند و هم برای طیف تازه‌ای از مخاطبانش جذاب.

فرناز سیفی
تحریریه: فرید وحیدی