فعالیتهای یونیسف در ایران
۱۳۸۶ مهر ۱۵, یکشنبهیونیسف صندوق کودکان سازمان ملل متحد است که در دسامبر ۱۹۴۶ تشکیل شد. هدف اصلی یونیسف، زمینه سازی برای کمک به آموزش، تربیت، بهداشت و حقوق کودکان است. رسم است که ورزشکاران یا هنرپیشگان محبوب هر کشور به عنوان "سفیر حسن نیت" یونیسف، پیام آن را به میان مردم ببرند. کاترین هیپورن، نیکول کیدمن، دیوید بکهام یا علی دایی از آن جمله بوده اند. سفیر کنونی یونیسف در ایران، مهتاب کرامتی، هنرپیشه سینما و تلویزیون است.
مهتاب کرامتی در آستانه روز جهانی کودک، به پرسشهای دویچه وله در مورد کار خود و چشمانداز آن پاسخ گفت.
دویچهوله: خانم کرامتی، تعریف سفیر حسن نیت، سفیر صلح یونیسف چیست؟
مهتاب کرامتی: سفیر حسن نیت یونیسف شخصی است شناخته شده که بدون هیچ چشمداشت مادی در خدمت اهداف یونیسف همان کشور به کار مشغول است.
و اهداف یونیسف در کشورهای مختلف چیستند؟
قطعا فرق میکند. مثلا در کشور ما یکی از مهمترین پروژههای یونیسف، آموزش کودکان است. این که حق دارند کودکی ِ باسلامتی را بگذرانند، از نظر تغذیه به آنها رسیدگی بشود، اینکه شناسنامه داشته باشند و بتوانند به مدرسه بروند. یونیسف در ایران روی این موضوعها کار میکند، ولی قطعا در کشورهای دیگر، مثلا شاید در کشورهای آفریقایی، زمینهها فرق کنند. من وظیفهام بهعنوان "سفیر حسن نیت" این است که اهداف یونیسف را برای مردم ایران توضیح بدهم تا مردم فکر نکنند که [در وهلهی اول] یونیسف ایران برای کودکان کشورهای دیگر فعالیت میکند. نه! یونیسف ایران مال کودکان ایرانیست و پروژههای مختلف در ایران، و برای این کودکان است که انجام میشود.
یونیسف سالهاست در ایران کار میکند و حتما کارکنان آن تلقی مشخصی دارند از مشکلات اجتماعی یا ساختاری مربوط به کودکان ایرانی. آیا شما هم در مقام سفیر حسن نیت یونیسف به آنها اطلاعات یا برنامه می دهید یا این که تنها بر اساس پلان تعیین شده خود یونیسف، کار می کنید؟
یونیسف بابت هر پروژهای که در ایران دارد، با یک طرف دولتی کار میکند. وزارت کشور، آموزش و پرورش، سازمان بهزیستی، قوه قضاییه و اینها، نهادهایی هستند که یونیسف مستقیما با آنها در ارتباط است و اطلاعات خیلی دقیق و درستی از مشکلات دارد. برهمین اساس، یکسری تقسیم بندی انجام دادهاند بابت کارها که باید انجام بدهند. اجازه بدهید برایتان توضیح بدهم که یونیسف ایران در سه استان و دوازده منطقه فعالیت میکند که بیشتر مناطق محروم هستند: سیستان و بلوچستان، هرمزگان و آذربایجان غربی. اما در عین حال، مثلا به دلیل بحرانی که در بم بهوجود آمد، یونیسف حضور فوقالعاده فعالی داشت در آنجا و تازه ژانویه سال گذشته بود که از بم آمد بیرون، چون فورس ماژور تمام شده بود. یعنی اگر بحرانی بهوجود بیاید، قطعا جاهای دیگری هم حضور دارد. یونیسف در عین حال در شهرستانهای مختلف و در تهران از طریق سمینارها، یا کارگاههای آموزشی و کمک NGOهای مختلف، از چند و چون مشکلات در زمینه فعالیتهای خود نیز با خبر است.
اتفاقا میخواستم بپرسم که خود شما شخصا چه اندازه همکاری و هماهنگی دارید با تشکل ها، NGOها و نهادهای مختلفی که در چارچوب کاری شما فعالیت دارند؟
یونیسف بابت هر پروژهاش با NGOهای مختلف کار میکند، برای همین من شخصا و بهصورت مستقیم با NGOها فعالیتی را انجام نمیدهم. من فقط میتوانم حضور پیدا کنم و ببینم آنها چه کار میکنند و پیامها و خواستههایشان را به یونیسف بدهم.
با این توضیحات، چه اندازه موقعیت شما تشریفاتی یا اجراییست؟
بهراحتی میتواند تشریفاتی باشد، اگر دغدغهی کار نداشته باشید. ولی من قبل از این که این سمت را بگیرم، با یونیسف در چارچوب برنامه پنجساله مبارزه با ایدز همکاری داشتم. این کمپینی است که در تمام جهان راه افتاده و ایران هم همگام شده است. قبل از این هم من فعالیت میکردم. این سمت بهراحتی میتواند تشریفاتی باشد، ولی بهراحتی نیز شما میتوانید درگیر کار شوید. من فکر میکنم جزو دستهی دوم هستم، برای اینکه دلم نمیخواهد بعد از دو یا سهسال مردم بگویند خب فقط یک سمت بود و کاری هم انجام نشد. تمام تلاشم را میکنم که کارم را انجام بدهم.
گفتید دوست دارید در دورههای بعدی هم کار کنید. آیا حدود خاصی برای هر دورهی سفیربودن گذاشتهاند؟
مدت سفارت دو سال است، ولی تمام نمیشود. اگر من این جان را داشته باشم که ادامه بدهم به فعالیت، قطعا این به من واگذار میشود.
خانم کرامتی شما چقدر امکان ارتباط با محیط ها و شهرهای مختلف در ایران را دارید؟ چقدر بهخصوص در نقاط محروم و دورافتاده وجود شما را پذیرا هستند؟
خوشبختانه بهخاطر اینکه همیشه بابت شغلام مردم مرا دوست داشتند و از طریق سریالها و سینما مردم مرا میشناسند، معمولا این ارتباط خیلی سریع و خیلی خوب برقرار میشود. اگر قرار است پیامی داده بشود، چون من را میشناسند، قطعا راحتتر میپذیرند و یا حتا میتوانیم بگوییم بهصورت سادهتر حداقل گوش میدهند.
چقدر شکنندگی دارد موقعیتتان بهعنوان یک خانم جوان؟ مثلا در هر محیط های مذهبی و سنتیتر؟
من تا الان مشکلی نداشتم. خوشبختانه زمانی که بحث کودکان در میان است، همه خودشان را مقید میدانند که فعالیت بکنند. نه به سن ربط دارد، نه به سمت ربط دارد، نه به حرفه ربط دارد. مردم دوست دارند فعالیت بکنند. اسم کودک، اسم خیلی لطیف و ظریفیست که میشود گفت همه را به فکر وامیدارد که چه کار میتوانند انجام بدهند.
در مناطق محرومی که برشمردید، برجستهترین خواستهها، برجستهترین کاستیها چیستند؟
یکی از پیامهای مهم من، که دغدغهی ذهنی خودم نیز هست، بیماری ایدز و کودکان است. ولی در مناطق محروم، قطعا حقوق کودکان، امکان تحصیل شان و یا حتا امکانات ابتدایی مورد نیاز برای زندگی، یعنی تغذیه مناسب و سلامتیشان، حرف اول را میزند. یونیسف برای انتقال این آگاهی به والدین که کودک اصولا به چه نیاز دارد و چگونه باید بزرگ شود، در دورترین نقاط ایران، "روستا مهد"هایی درست کرده که آنجا از خود اهالی استفاده میشود و بچهها آموزش میبینند. دختران جوان و بعد مادران را آموزش میدهند. این موضوع اکنون یک الگو شده و دولت خودش دارد تعداد این "روستا مهد"ها را بیشتر میکند...
"روستا مهد" ها را از طریق چه ادارهی دولتی دارند پیش میبرند؟
خانههای بهداشت سابق را شما در نظر بگیرید، چیزی در کنار آنهاست. خیلی این موضوع برای یونیسف مهم است که بچهها قبل از تحصیل نیاز به آموزش دارند، نیاز دارند که رویشان کار بشود. چه از نظر تغذیه، چه از نظر سلامت و چه از نظر آموزشی. و این "روستا مهد" ها این کار را انجام میدهند. هماهنگی ها با اداره بهداشت است.
آیا آماری دارید که بازتاب این آموزشها چه بوده؟
بازتاب اولیه، بالا رفتن آگاهی والدین است. یونیسف در زمینهی آموزش کار میکند و برای همین فعالیت هایش خیلی قدمبهقدم است. شما به تدریج اتفاقی را مشاهده می کنید که همان فرهنگسازی باشد.
میخواهید بگویید کارنامه مثبت است و این فرهنگسازی زمینههایش آماده شده؟
بسیار زیاد و من فکر میکنم نقش بسیار مثبتی دارد. مثلا در همان بحران بم، من خودم آنجا بود. چندینبار رفتم و کاملا از نزدیک شاهد فعالیتهایی بودم که NGOهای مختلف و همینطور یونیسف انجام دادند. واقعا مردم راضی هستند از امکاناتی که یونیسف در اختیارشان قرارداده است.
نقاط یا خطوطی وجود دارند که مانع کار شما باشند، نه بهعنوان مهتاب کرامتی، بلکه بهعنوان زمینهی کار؟
من اصولا آدمی هستم که مثبت میبینم. قطعا راه خیلی درازی پیش روی داریم، ولی کارهایی هم که تا الان انجام شده، کم نیستند. من مشکلات و کارهای انجام نشده را نفی نمیکنم. من میگویم کارهای زیادی هست و راههای خیلی طولانیای هست که ما باید برویم . ولی کارهای خیلی مثبتی هم انجام شده است. ما باید آنها را هم قدر بدانیم.
نمونههایش را میتوانید بگویید؟
بهتر است شما وارد سایت یونیسف شوید و گزارش سال ۲۰۰۶ و ۲۰۰۵ را کامل بخوانید.
از وقتی شما این کار را پذیرفتید، دنیای درونیتان نسبت به قبل چقدر تفاوت پیدا کرده است ؟
دغدغهی من نسبت به کودکان خیلی بیشتر شده است. من فکر میکنم تمام ایرانیها میل به انجام کار خیر دارند. این جزو فرهنگ ماست. ولی شاید کارهایی که من انجام میدهم، جهت دارتر باشد و محدوده کودکان و زنان در آن مشخص تر شده است. این را هم بگویم که یونیسف بابت روز جهانی کودک، ۱۶ مهرماه یا ۸ اکتبر، مراسمی در یک هفته برگزار میکند که تا حدود خیلی زیادی مسئولیتاش با من است. ما این هفته را به شکل متنوع و قشنگی از ۱۶ تا ۲۴ مهر برگزار میکنیم. امیدوارم این یک رسم بشود برای کودکان که ما هرسال یک هفتهی کودک داشته باشیم.
مراسمی که می گویید در تهران خواهد بود؟
بله، در تهران برگزار میشود. نمایندگیهای یونیسف شهرستانهای مختلف هم با ما در این هفته همراه هستند، ولی مقر اصلی در تهران است. این مراسم توسط مرکز فرهنگیـ هنری کارنامه برگزار میشود. امیدوارم هفتهی خیلی خوبی را داشته باشیم.