فعاليتهاى فرهنگى و ادبى كردهاى مهاجر مقيم اروپا
۱۳۸۴ اسفند ۱۳, شنبهكردها در سرزمين هاى ذكر شده، تقريبا از همه جهت تنگنا يا تبعيض اجتماعى و فرهنگى را تجربه كردهاند. مثلا در كردستان ايران اصل قانون اساسى كه مطابق آن مىبايست زبان كردى در مناطق كرد نشين تدريس گردد، ناديده گرفته میشود. معدود نشريههاى كردى نيز با با محدوديت انتشار مواجه يا اساسا توقيف میشوند. مواجهه با اشكال آفرينى و سختگيرى در چاپ كتاب به زبان كردى را كمتر نويسنده، شاعر، ناشر يا روشنفكر كرد است كه تجربه نكرده باشد. موسيقى كردى نيز كه ايرانيان به آن دلبستگى ويژه دارند، نيز از تنگناهاى آشكار و پنهان به دور نمانده است.
از سالهاى آغازين قرن بيستم با روى كار آمدن رضا خان و اجراى سياست دگرگونى ريشهاى بافت و ساختار اجتماعى ايران و سركوبى ايلات و عشاير، درگيرىهاى شديدى ميان دولت مركزى و كردها پديد آمد. در آن زمان گرچه كردها حق ويژهاى براى خود طرح يا مطالبه نمىكردند، سياست تمركز قدرت در دولت مركزى از عوامل و موجبات اصلى درگيرىهاى شديد نظامى در كردستان محسوب میشد. از آن پس سياست محورى دولت مركزى در دوران استبداد مطلق سلطنتى بر سركوبی مستمر كردها و جلوگيرى از رشد توسعه سياسى، اقتصلدى، اجتماعى و فرهنگى آنها متمركز بوده است. اين سياست موجب شد در آستانه انقلاب اسلامى ايران، در آمار هاي رسمى كشور، كردستان و سيستان و بلوچستان جزو محرومترين و فقيرترين استانهاى كشور گزارش شوند.
اينك با گذشت ۲۷ سال پس از انقلاب هنوز هم از نظر شاخصهاى توسعه اجتماعى، مانند آموزش، بهداشت و درمان يا تامين هاى اجتماعى وضعيت در كردستان با ساير مناطق قابل مقايسه نيست. سرمايه گذارى براى توسعه اجتماعى و اقتصادى در آنجا صورت نمیگيرد. فقر، عقب ماندگى تكنولوژيكى، بيكارى مزمن، و مهمتر از همه نگاه امنيتى به مناطق كرد نشين و ندادن هيچ نقشى در مديريتهای كلان و ميانى كشور به كردها، فشار زيادى بر مردم كرد وارد میكند. مردم مطالبات خود را بىپاسخ مى بينند كه از جمله آثار اين رفتار را میتوان در واكنش آنها به انتخابات اخير شوراها، مجلس و رياست جمهورى در ايران ديد كه ميزان مشاركت كردها در آنها، نازلترين مقدار در كل كشور بود.
بسيارى كردها در پى جنگ، ناآرامىهاى منطقهاى، مشكلات سياسى يا فشارى كه بخاطر بيعدالتىهاى اجتماعى و فرهنگى به آنها وارد میشود، جلاى وطن كردهاند. آنها هر كجا كه باشند، هميشه با هم به زبان كردى سخن میگويند. موسيقى، زبان و رقص كردى در همه جا نقطه پيوند آنها با هم و نقطه تمايز آنها از ديگر مهاجران يا تبعيديان است. كردهاى مهاجر و تبعيدى معمولا جامعه همبسته و پويايى در هر كشور دارند. در آلمان كردها، گروهى بزرگ، توانمند و موفق محسوب میشوند كه به ويژه در زمينههاى هنرى و موسيقى بسيار مورد توجه هستند. مشاركت كردها در مراسم فرهنگى و مناسبتهاى ملى همانند نوروز، با آن لباسهاى زيبا و رنگارنگ و رقص جمعى، بسيار چشمگير است.
از جمله مناسبتهايى كه چندى پيش، موجب گرد هم آمدن كردهاى مهاجر و تبعيدى از چهار كشور ايران، سوريه، عراق و تركيه شد، برگزارى شب شعرى در لندن بود. حمايت كنندگان اصلى اين شب شعر سه نهاد معتبر انگليسى بودند. انجمن قلم در تبعيد انگلستان، مدرسه مطالعات شرقى و آسيايى لندن و مركز آسيايى شوراى تحقيق هنرى و علوم انسانى. خانم چومن هاردى، شاعر كرد عراقى كه دكتراى فلسفه دارد و مقيم لندن است، سازمان دهنده اين شب شعر بود.
وقتى از هيوا تنها شاعر ايرانى حاضر در اين جمع كه ساكن پاريس است، پرسيديم آيا همه شعرها به زبان كردى خوانده شدند، گفت:
” نه! اينجا شعرها به انگليسى خوانده شد. اكثرشان البته به كردى نوشته شده بودند و بعد به انگليسى ترجمه شده بودند. چيزى كه مشترك بود اينجا، كرد بودن شعرا بود. شعرهايى هم كه انتخاب شده بودن، اشاره به كردستان، شرايط كردستان و طبيعت كردستان داشتند“.
” يك مقدار حالت محزون و ملانكوليك شعرايى را داشتند كه دارند در تبعيد زندگى میكنند. اينها ريشههايشان هنوز آنجاست، درهمان روستاهاى خراب شده يا سوخته تركيه يا عراق! براى بچههاى اينها كلمه بازگشت بىمعنى است. برخى شاعران جوان اينجا اصلا كردستان را نديدهاند و زبان كردى را در خانواده هايشان ياد گرفتهاند و رابطه عاطفى با آنجا از طريق ريشههايشان دارند. بين يك شاعر سورى و ترك يا كرد كه هر دو از دورى صحبت میكنند، جنبه عاطفى و اجتماعىاش بيشتر از جنبه سياسى بود. شايد شعر من بيشتر سياسى بود“.
از هيوا كه از جمله كردهاى تبعيدى سياسى ايران است، خواستيم شعرى براى ما و شما شنوندگان بخواند، كوتاه و كوبنده خواند و گفت اين را براى زندانيان در ايران گفته است.
” دربند اگر كس است، يك حرف بس است
فرياد كش، ويران كن تا كس به خانه آيى
تعداد شعراى كرد زبان كه آنشب در شب شعر شركت داشتند، شانزده نفر بود. كاك رزگار ناسان از سوريه بداهه نوازى عود كرد و كاك آريا كرد عراقى دف نواخت. شعرها به زبان انگليسى، در يك كتاب جمع آورى و براى خريد عرضه ميشد.
خانم چومن، زن كرد عراقى كه در آغاز گفتيم دكتراى فلسفه دارد، فارسى نيز صحبت ميكند. او در جواب اين پرسش كه آيا شما روشنفكران و اهل قلم كرد كه دور هم جمع میشويد فقط از ادبيات و فرهنگ صحبت میكنيد گفت:
” تنها نمىتوانيم در باره ادبيات حرف بزنيم. ما شب شعرى داشتيم كه چند شاعر عرب و اسراييلى با هم شعر خوانى كردند. هدف اين كار اين بود كه مردم كشورهايى كه با هم جنگ دارند، بتوانند با هم اجتماع كنند. شب شعرهاى ما هدف اجتماعى و سياسي هم دارد”
چومن هاردى میگويد زن كرد در يك جامعه مردسالار تحت ستم است و كرد بودنش هم ستمى است ملى بر او. براى همين شعر او نيز تحت تاثير هر دو اين عوامل است.