1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

فراخوان احمدى نژاد به تحريم اقتصادى غرب

۱۳۸۴ بهمن ۳, دوشنبه

در مناقشه اتمى با ايران محمود احمدى‌نژاد، رئيس جمهور ايران، كشورهاى اسلامى فراخواند كه از قدرت اقتصادى خود به عنوان سلاحى عليه غرب بهره جويند. او روز شنبه در اين باره گفته بود كه به موازات جنگ سياسى، امروزه جنگ اقتصادى پنهانى در جريان است و كشورهاى اسلامى مى‌بايد از توانايى اقتصادى خود استفاده كنند تا بتوانند صلح را برقرار كنند. اما تا چه حد مى توان اين تهديد را جدى تلقى كرد؟ تفسير پتر فيليپ، كارشناس صداى آلما

https://p.dw.com/p/A44c
اين يك خيال است، اگر در تهران باور بر اين باشد كه كشورهاى خارجى را با حربه تحريم اقتصادى مى‌توان زير فشار قرار داد.
اين يك خيال است، اگر در تهران باور بر اين باشد كه كشورهاى خارجى را با حربه تحريم اقتصادى مى‌توان زير فشار قرار داد.عکس: AP

ن در اين‌باره:

اين يك خيال است، اگر در تهران باور بر اين باشد كه كشورهاى خارجى را با حربه تحريم اقتصادى مى‌توان زير فشار قرار داد. اين از جمله موضوعاتى است كه در روزهاى گذشته مطرح شدند. و به نظر هم نمى‌آيد كه بطور جدى اين اعتقاد موجود باشد. زيرا اين امر روشن است كه اتخاذ چنين روش‌هايى زمانى مى‌توانند موفقيت آميز باشند كه ديگر كشورها هم از آن پيروى كنند. درست مانند تحريم نفتى جنگ اكتبر، در ماه اكتبر سال ۱۹۷۳ ميلادى كه در آن هفت كشور عربى عضو اوپك شركت جستند. ايران هم‌اكنون بيش از ده درصد منابع نفتى و پانزده درصد ذخاير گازى جهان را در اختيار دارد. اما تا زمانى كه كشورهاى ديگر به چنين تحريمى نپيوندند، عنوان كردن چنين تحريمى، تنها تهديدى توخالى است.

محمود احمدى‌نژاد، رئيس جمهور ايران مدت‌هاست كه سعى دارد همبستگى و تمايل كشورهاى عربى و اسلامى را برانگيزد. اما تا به حال موفق به عملى كردن آن نشده است. زيرا بسيارى از اين كشورها حداقل به ايران همانقدر بدبين هستند كه ايران به آن‌ها. و نه كشورهاى عربى كوچك توليد كننده نفت، مانند كشورهاى حوزه خليج فارس و نه عربستان سعودى، به اين دليل در مناقشه اتمى ايران در كنار اين كشور قرارنخواهند گرفت. و شايد كاملا برعكس: عربستان سعودى هميشه به كشورهاى غربى با توليد اضافى كمك كرده، بويژه از زمان واقعه ۱۱ سپتامبر، تا اعتبار لطمه خورده خود را بهبود بخشد.

هشتاد درصد صادرات ايران را نفت و گاز تشكيل مى‌دهند و ايران خود با محدوديت فروش آن بيشترين لطمه را خواهد خورد. مگر اينكه چين حاضر شود خريد خود را افزايش دهد و كمبود فروش به غرب را براى ايران جبران كند. و در بخش‌هاى ديگر اقتصادى نيز امكانات جايگزين، تا همين حد محدود است. روابط تجارى ايران با آلمان در سال‌هاى اخير تا سى درصد و يا بيشتر افزايش يافته است. و آلمان مانند گذشته يكى از مهمترين طرف‌هاى اقتصادى ايران محسوب مى‌شود. از طرف ديگر، نام ايران در فهرست اسامى شركاى اقتصادى آلمان در جاى پايينى دارد. ولى هيچ كارفرماى آلمانى هم نمى‌خواهد از ايران به عنوان يك طرف اقتصادى خود چشم‌پوشى كند. در مقابل براى ايرانى‌ها صرفنظر كردن از تجارت با آلمان دشوارتر است.

به اين ترتيب مطرح كردن سلاح تحريم و بايكوت اقتصادى تنها ابزارى براى لطمه وارد كردن به منافع خود است. اين حربه زمانى موثر واقع مى‌شود كه در زمينه مناسب، همراه با ديگر روش‌ها بكار گرفته شود و به عنوان سلاحى در مقابله با خشونت باشد. اسرائيل و ايران در اين زمينه به بالا گرفتن مسئله دامن مى‌زنند و ژاك شيراك رئيس جمهور فرانسه نيز سهم خود را به آن اضافه كرده است. فرانك والتر اشتاين ماير، وزير امور خارجه آلمان در مقابل، از خطر ”نظامى كردن تفكر“ سخن گفته و تهران هم از چنين عباراتى استقبال مى كند. هنوز در اين صورت هيچ چيز از ميان نرفته و جاى اميدوارى باقى است.