عضو ادوار تحکیم وحدت: عبدالله مومنی در اوین نیست
۱۳۸۸ شهریور ۴, چهارشنبهعضو شورای مرکزی ادوار میگوید، در دور قبلی انتخابات که سازمان ادوار انتخابات را تحریم کرده بود، برخی اعضای آن به اتهام براندازی نرم دستگیر و تا مدتی در زندان بودند. این بار نیز که سازمان از آقای کروبی حمایت و همگان را تشویق به شرکت در انتخابات کرد، باز هم دو عضو شورای مرکزی آن به همین اتهام بازداشت شدهاند.
اسدی میگوید ظاهرا جناح حاکم کاری به اقدامات اعضای این سازمان ندارد، بلکه با اندیشه آنان مسئله دارد.
دویچهوله: آقای اسدی، آیا خبر جدیدی از عضو بازداشتشدهی ادوار تحکیم وحدت، آقای عبدالله مؤمنی دارید یا خیر؟
حسن اسدی زیدآبادی: متأسفانه بعد از گذشت ۲۰ روز از اولین و آخرین ملاقاتی که ایشان با خانواده داشتند، هیچگونه خبری از وضعیت ایشان نیست و همانطور که دیدید در چهار جلسه دادگاهی هم که برپا شد و بخش عمدهای از فعالان سیاسی در آن حضور پیدا کردند و به دادگاه آورده شدند، حتی در آنجا هم آقای مومنی حضور نداشتند و ما متأسفانه هنوز حتا موفق نشدهایم که چهرهی آقای مؤمنی را در عکسها ببینیم. بعد از آن ملاقاتی که بیست روز پیش با خانوادهشان داشتند، حتا تماس تلفنی هم برایشان مقدور نبوده است. در واقع خانواده و دوستانشان در بیخبری کامل و مطلق هستند و با توجه به مستندات همسرشان که در ملاقات پیش داشتند و گزارشی از آن هم در رسانهها منتشر شده، وضعیت جسمی فوقالعاده نامناسبی دارند و به همین دلیل این بیست روز بیخبری نگرانیها را افزایش داده است.
آیا کمیتهی ویژه نمایندگان مجلس هم که با زندانیان ملاقات کردند خبری از آقای مؤمنی نداشتند؟
این طور که در اظهارات آنها آمده، ملاقاتی با آقای مؤمنی انجام نشده. البته تا جایی که ما اطلاع داریم، آقای مؤمنی در بند ۲۰۹ اوین که تحت نظر وزارت اطلاعات هست نگهداری نمیشود و به نظر میرسد در جایی خارج از زندان اوین است که البته ما نمیدانیم که آیا نمایندگان مجلس به این بازداشتگاهها که تحت نظر سپاه پاسداران است، دسترسی دارند یا خیر. چون ما معتقدیم که هم آقای زیدآبادی و هم آقای مؤمنی در اختیار سپاه پاسداران هستند و بازجوییهایشان توسط این نیرو انجام میشود.
به نظر میرسد که فشارها بر این دو عضو سازمان ادوار مقداری زیادتر از بقیهی زندانیان است. اظهارات همسر آقای زیدآبادی هم گواهی بر این مدعا بود که ایشان چندین روز در اعتصاب بودهاند، بدون این که اصلاً کسی با ایشان ملاقات کند و مدت ۳۵ روز در انفرادی بودند. و آقای مؤمنی هم که الان تقریباً ۲۰ روز است خبری از او نیست. فکر میکنید علت این فشار مضاعف بر این دو عضو سازمان ادوار چه میتواند باشد؟
البته بر ما روشن نیست که چه دلیلی وجود دارد برای این که این اعضای سازمان ادوار تحکیم به شدت زیر فشارند و شاید فراتر از سایر بازداشتشدگان در بازداشتگاههایی که مشخص نیست حتا کجا هستند و در کدام نقطهی تهران قرار دارند، بازداشت هستند. نکتهی قابل توجه این است که هر دوی این عزیزان وقتی که توانستند ملاقاتی در حیاط زندان اوین با خانواده داشته باشند، که گویا از جای دیگری آورده شده بودند، به این نکته تأکید کردند که روزهای اول بازداشتشان را در جایی بودهاند که هر دوی آنها از آن به جایی که مانند قبر بوده تعبیر کردهاند. یعنی نه نوری بوده، نه صدایی بوده و نه حتا سرکشی؛ جایی بوده فوقالعاده تنگ و تاریک. این به نظر میرسد که نوعی کینه شاید و نوعی مسئلهی شخصی، حتا به نظر میرسد نوعی غرضورزی نسبت به این دو دارد انجام میشود. جالب این است که سازمان ادوار تحکیم و این عزیزان در انتخابات چهار سال گذشته به دلیل عدم شرکت در انتخابات و تبلیغ این مسئله از سوی وزارت اطلاعات و نهادهای امنیتی به «براندازی نرم» متهم شدند و البته تعدادی از اعضای سازمان که این مسئله را عنوان میکردند، حتا آن موقع مورد تعقیب قضایی هم قرار گرفتند. نکتهی جالب توجه این است که بعد از چهارسال و وقتی که همین عزیزان در سازمان ادوار تحکیم اعلام شرکت در انتخابات و حمایت از یک کاندیدا، آقای کروبی، را انجام میدهند، بازهم ما میبینیم که «براندازی نرم و اقدام علیه امنیت ملی» به آنها منتسب میشود و دچار یک چنین شرایطی میشوند. در واقع به نظر میرسد که حاکمیت از اساس با اندیشههای این افراد مشکل دارد و اقدامات آنها محلی برای برخورد با آنها نیست. چنانچه در عدم شرکت و در شرکت ما برخورد آقایان را دیدیم که به یک گونه بود. در واقع آن اندیشه و آرمانخواهی این افراد است که مورد غضب قرار گرفته است.
آقای زیدآبادی عضو دیگر شورای مرکزی سازمان ادوار تاکنون دو بار به جلسهی دادگاه آورده شدهاند، ولی هیچ حرفی نزدند. برداشت شما از حضور بدون صحبت و حرف ایشان در دادگاه چیست؟
آقای زیدآبادی تاکنون دو بار به جلسهی دادگاه آورده شدند و هر دو بار هم در رسانههایی که وابسته به حاکمیت هستند، عنوان شد که ایشان در زمرهی متهمین بودهاند. اصولاً ما معتقدیم که کیفرخواست عمومی جایی در قانون ندارد، ولی این که برای یک متهم دو بار کیفرخواست عمومی مطرح شود و حالا البته احتمالاً کیفرخواست خصوصی و اختصاصی هم برای ایشان باقی مانده است، به نظر میرسد که این اصلاً یک مقداری مضحک به نظر میرسد. البته تا جایی که ما میدانیم، ایشان بهعنوان ناظر به جلسهی دادگاه آورده میشوند و در واقع هیچ نقشی در آن دادگاه ندارند. ما خوشحالیم که حداقل برای چندساعتی ایشان از انفرادی و از جایی که برایشان تعبیه شده و به تعبیری که ایشان داشتهاند، مثل قبر بوده است، از آنجا خلاصی پیدا میکنند. از این جهت برای ما خوشایند است. ولی خب به هرحال فکر میکنم این وضعیتی که ایشان دچارش شده است، یکی از بیسابقهترین بازداشتها و دستگیریهایی بوده که هم خودشان و هم سایر فعالان سیاسی تجربه کردهاند.
مصاحبهگر: میترا شجاعی
تحریریه: بهنام باوندپور