طعم شیرین نوستالژی در کوچهباغهای همدان
در این مجموعه عکسهای خاطرهانگیز دیگری از دریچه دوربین یکی از مخاطبان ما به نام حمیدرضا داییجانی میبینید. شما هم با ارسال عکسهای خاطرهانگیز خود میتوانید در این مسابقه شرکت کنید.
خانه پدر بزرگم که در اینجا لوکیشن یکی از آثار سینمایی بود.
لولههای بخاری، زمستانهای سرد همدان و حس و حال زیبای برف بازی در کوچههای باریک محل زندگی
کوچه باغهای عباس آباد همدان و کودکی من که در روزهای جنگ ایران و عراق در این مکان گذاشت. بیشتر از ۱۰ خانواده در این کوچه باغها چادر زده بودیم و در آنجا زندگی میکردیم. درخت سمت راست که از دیوار گذشته، برای من نماد قدرت بود که سیمان را شکست داده است.
صلیب کلیسای کاتولیک همدان که خانه مادربزرگم روبهروی آن است. همیشه وقتی برای پیرمرد نگهبان کلیسا غذا میبردیم، ما را به داخل کلیسا میبرد و گوشه و کنار آنجا را به ما نشان میداد.
پاییز دره مرادبیگ همدان که هنوز هم وقتی فکر میکنم، همه خاطرههای خوبم آنجا ماند.
پشت بام خانه ما که هنوزم بویی از قدیمها دارد.
گلدانهای زیبای شمعدونی مادربزرگم که هنوز هم مادرم زنده نگهشان داشته است.
مرسدس بنز دایی که در اوایل جنگ کشته شد. هنوز هم صدای بوق این ماشین در گوشم میپیچد، وقتی از کوچه باغ میآمد و موسیقی نوستالوژیک دهه چهل از داخل آن شنیده میشد.