شورشگر بدفرجام
۱۳۹۹ بهمن ۴, شنبهپدر اميرمختار كريمپور شيرازی كشاورز و رابط ميان دهقانان و مالكان بود. او پس از گذراندن دبستان به شيراز رفت و با سراينده بهنام، فريدون توللی همكلاس و همنشين شد.
۲۰ ساله بود كه چون تنگدستی مانع ادامه تحصيلش بود به مدرسه نظام رفت ولی به خاطر روحيه انقلابیاش از آنجا اخراج شد.
۲۳ ساله بود كه ديپلم گرفت و به خدمت وزارت دارايی درآمد و زمان كوتاه سرپرست بيمه فرهنگيان بود.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
۲۶ ساله بود كه عضو حزب توده ايران شد و در نوشته ها و سخنرانيهايش شديدا به دولت و دربار سرمايهداران تاخت: "احمقند كسانی كه فكر ميكند با كشتن كريمپورها نهضت ملی خاموش ميشود و به چپاول خود ادامه خواهند داد:
مرگ اگر مرد است گو نزد من آی
تا در آغوشش بگيرم تنگ تنگ".
۳۰ ساله بود كه رشته حقوق قضايی را در دانشگاه تهران به پايان رساند. در همان سال هفتهنامه "شورش" را گشود و تا كودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ۸۸ شماره آن را انتشار داد.
در "شورش" كه بارها توقيف شد از دكتر مصدق و نهضت ملی شدن نفت پشتيبانی ميكرد و با لحن آتشين به خانواده شاه ميتاخت و گاه حتی ناسزا ميگفت.
سرلوحه "شورش" كه گاه با نام "شورش توقيف است" منتشر ميشد با نقل قولی از اعلاميه جهانی حقوق بشر درمیآمد: "وقتی حكومتی حقوق ملتی را نقض ميكند، شورش و انقلاب برای تمام افراد ملت ضروری است".
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
۳۲ ساله بود كه به مدت پنج ماه به زندان افتاد اما باز هفتهنامه اش را با لحنی شديدتر انتشار داد:
"انجمن در مجلس شورا ندارد حاصلی/ انجمن بايست كردن در سرای انقلاب
داروی صبر و شكيبايی نمیبخشد اثر /درد ما را نيست درمان جز دوای انقلاب".
با كودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ او هم مانند بسياری از مخالفان نظام، فراری و پنهان شد ولی پنج ماه پس از كودتا به زندان شهربانی افتاد و به گواه برخی دست اندركاران ارتش نظام وقت زير شكنجههای شديد قرار گرفت: "به محوطه زندان كه رسيدم، از شدت تشنگی ميسوختم. از گروهبان آب خواستم او آفتابه را به دهانم گذاشت. لبم كه به محتويات آفتابه رسيد، فهميدم كه ادرار آن سرباز است".
روزنامه كيهان ۲۵ اسفند ۱۳۳۲ علت درگذشت او را خودسوزی نوشته ولی بسياری از همبندانش بر اين باورند كه او را به آتش كشيده و کشتهاند.
مرگ اميرمختار كريمپور شيرازی در ۳۳ سالگی او روی داد.