"سینما جنین" روی پرده سینما
۱۳۹۱ تیر ۱۱, یکشنبهتهیهی فیلم مستند "سینما جنین" از کارگردان آلمانی، مارکوس فتر (Marcus Vetter)، بدون مستند دیگری از همین فیلمساز امکانپذیر نبود: "قلب جنین". این فیلم، داستان زندگی پدری فلسطینی به نام اسماعیل کاتب را بازگو میکند که فرزند نوجوانش، احمد، با شلیک گلولهی یک سرباز اسرائیلی کشته میشود.
این پسرک ۱۲ ساله در تابستان سال ۲۰۰۵ با گروهی از دوستانش مشغول "جنگ بازی" با تفنگی اسباببازی بوده که سربازی اسرائیلی در حال عبور، او را پیکارجویی مسلح تصور میکند و با شلیک دو گلوله به زندگیاش پایان میدهد.
اسماعیل کاتب پس از قتل احمد نه تنها درصدد انتقامجویی و تحریک افکار عمومی برنمیآید، بلکه تصمیم میگیرد اعضای بدن فرزندش را به بچههای بیمار اسرائیلی هدیه کند.
نخستین مستند، داستان فیلم دوم
فیلم "قلب جنین" با سفر اسماعیل کاتب از شهر جنین به اسرائیل آغاز میشود. در ابتدای این مستند، دو سال از مرگ احمد گذشته است و اسماعیل قصد دارد، با ۶ کودک اسرائیلیای که در این مدت با اعضای بدن فرزند از دسترفتهی او به زندگی ادامه دادهاند، آشنا شود... این فیلم در سال ۲۰۰۹ برندهی جایزهی "سینما برای صلح" و در سال ۲۰۱۰، جایزهی "فیلم آلمان" را از آن خود ساخت.
مستند "قلب جنین" در شهر زادگاه احمد هم به نمایش درآمد، ولی در سالنی "نامناسب": تنها سینمای جنین، از آغاز نخستین انتفاضه در سال ۱۹۸۷ به مکانی متروکه بدل شده بود. اصولا این شهر تا چند سال گذشته به عنوان کانون ناامنی و آشوب منطقه شهرت داشت. جنبش نوجوانان معروف به "انتفاضهی دوم" در سال ۲۰۰۲، از همین شهر برخاست.
ولی چند سالی است که نیروهای اسرائیلی جنین را ترک کردهاند و وظیفهی برقراری امنیت به عهدهی مسئولان تشکیلات خودگردان فلسطینی واگذار شده است. همین شرایط سبب شد که مارکوس فتر و اسماعیل کاتب تصمیم بگیرند، سالن متروک سینما جنین را بازسازی کنند. امری که با دشواریهای بسیار همراه بود.
فیلم مستند "سینما جنین" سند تصویری پیاده کردن این طرح، تلاشهای خستگیناپذیر این کارگردان و جوانان آلمانی و فلسطینی برای بازسازی این سینماست. از جمله دشواریهای متعددی که کارگردان و مجریان طرح برای دستیابی به موفقیت میبایست از سر راه بردارند، تامین بودجهی هزینههای پیشبینی نشده، تغییر و تصحیح نقشههای بنا، مبارزه با کارشکنیهای برخی از مقامات تصمیمگیرنده... بوده است.
دستاندرکاران تشکیلات خودگردان فلسطینیها، هرچند اجرای این طرح را زیر سئوال نبردند، ولی برخی از آنان با پیادهکردن آن موافق نبودند. بازسازی سینمای متروک شهر به نظر این گروه، فاقد "هدفی سیاسی" بود و این تصور را ایجاد میکرد که در جنین، اوضاع به حالت عادی بازگشته است که به باور آنان "واقعیت نداشت."
سینما جنین، کانون "خرابکاران"؟
اسرائیلیها از سوی دیگر، تعمیر سینما را امری صد در صد سیاسی و سالن آن را محل اجتماع "خرابکاران قسمخورده" ارزیابی میکردند. هنگامی که در پایان سال ۲۰۰۸ و آغاز ۲۰۰۹، نیروهای اسرائیلی کرانهی باختری رود اردن را دوباره به اشغال خود درآوردند، بیش از هر چیز به بررسی این موضوع پرداختند که آیا بازسازی سینما تنها هدفی فرهنگی را دنبال میکند یا به این بهانه سازماندهی مقاومت فلسطینیها علیه اسرائیل برنامهریزی میشود؟
پایان کار
مارکوس فتر، تعمیر سینما جنین را کاری فرهنگی میداند: «اسرائیلیها، اغلب فلسطینیها را به عنوان مردمی با فرهنگی کارگری و سطح پائین میشناسند. شروع کار این سینما، خلاف این ادعا را ثابت میکند.»
اجرای این پروژه با پشتیبانی مالی وزارت امور خارجهی آلمان و تشکیلات خودگردان فلسطینیها، با همکاری نوجوانان آلمانی و فلسطینی صورت گرفته است. این گروه موفق شد با گردآوری حدود ۷۷۰ هزار یورو (نزدیک یک میلیون دلار) کمک نقدی و جنسی، بازسازی سینما را به پایان ببرد.
سینما جنین سرانجام در اوت ۲۰۱۰ گشایش یافت. در فیلم نشان داده میشود که زکریا زبیدی، رییس واحدهای "الاقصی" نیز در این مراسم حضور دارد. او در سخنرانی خود از وضعیت ناامن جنین صحبت میکند و میگوید که در اثر عدم وجود امنیت، او همواره اسلحه حمل میکند: «حتی در این سینما.»
۸ ماه بعد رییس "مرکز تئاتر آزادی جنین"، خولیانو مر خمیس، که یکی از پشتیبانان فعال بازسازی این سینما بود، کشته شد. چند مرد نقابدار، خودروی این هنرمند ۵۲ ساله یهودی را در اردوگاه پناهندگان فلسطینی شهر جنین به رگبار بستند. پیکر نیمهجان او بلافاصله با آمبولانس به بیمارستانی در خاک اسرائیل حمل شد، ولی او از شدت جراحت درگذشت.
جولیانو مر خمیس به عنوان یک اسرائیلی مدافع حقوق فلسطینیها شهرت داشت. او تلاش میکرد جوانان عرب منطقه را به کارهای هنری جلب کند. عناصر افراطی با فعالیتهای خمیس مخالف بودند.
شاید این "سوءقصد برنامهریزی شده" دستمایهی مستند بعدی فتر قرار گیرد. فیلم مستند "سینما جنین"، از ۲۸ ژوئن در سینماهای آلمان به نمایش در میآید.