سینمای آلمان، چشم به راه جایزه اسکار
۱۳۹۱ اسفند ۲, چهارشنبهسالهاست که تکیه بر ملیت سینماگران در دنیای فیلم، اهمیت خود را از دست داده است. این امر از یک سو به دلیل افزایش تولیدات سینمایی چندملیتی و از سوی دیگر بهخاطر چند فرهنگی بودن آموزش و فعالیت این هنرمندان است.
میشائیل هانکه، کارگردان اتریشی فیلم "عشق" که برای جایزهی اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان امسال نامزد شده و کریستف والتز که به عنوان بهترین هنرپیشهی نقش مکمل مرد به خاطر بازی در فیلم "جانگوی آزاد شده" کاندید است، نمونهی بارز این تلفیق ملیتی ـ فرهنگی هستند.
والتز، پیش از این که پا به گسترهی سینما بگذارد، سالها در فیلمهای تلویزیونی آلمان نقش بازی کرده و هانکه، ۷۱ سال پیش در مونیخ به دنیا آمده است. اغلب فیلمهای سینمایی این کارگردان با سرمایهی آلمانی ساخته شده و محصول مشترک چند کشور است. برای نمونه فیلم "عشق" با همکاری مشترک فرانسه، آلمان و اتریش ساخته شده است.
از اینرو، این پرسش مطرح میشود که آیا اصولا فهرستبندی فیلمهای نامزد جایزهی اسکار بر حسب ملیت دستاندرکاران آن حائز اهمیت است؟
بسیاری از کارشناسان به این پرسش، پاسخ منفی میدهند و میگویند که این جایزه، از سوی صنعت سینمای آمریکا و برای ارزشگذاری بر فیلمهای انگلیسیزبان ابداع شده است. این منقدان، بخش جایزه برای ارجگذاری بر فیلمهای غیرانگلیسی زبان را "لطف بزرگوارانهی" هالیوود به رویدادهای بینالمللی جهان سینما ارزیابی میکنند.
هنرمندان آلمانی و جایزه اسکار
سینماگران آلمانی با این حال، کمتر از سایر ملیتهای دیگر مورد لطف هالیوود و آکادمی اسکار قرار نگرفتهاند. به عنوان مثال نخستین بازیگر مردی که موفق به کسب این جایزه در سال ۱۹۲۹ شد، امیل یانینگز، برای بازی در فیلم "آخرین ماموریت" بود که در آن در نقش ژنرال دولگوراکی ظاهر شد.
یک سال بعد، یانینگز برای دومین بار اسکار گرفت، آنهم بهخاطر بازی در نقش آگوست شیلینگ در فیلم "راه به سوی تمام گوشتها".
گذشته از این، لوئیزه راینر، هنرپیشهی ۱۰۳ سالهی یهودی آلمانی، به عنوان نخستین و آخرین بازیگر زن این کشور، دو بار در سالهای ۱۹۳۶ و ۱۹۳۷ برای بازی در فیلم موزیکال "زیگفلد بزرگ" و "خاک خوب" موفق به دریافت این جایزه شد. این دو فیلم، هر دو محصول شرکتهای فیلمسازی آمریکایی بودند.
کارگردانان خوشبخت
کارگردانان آلمانی، نسبت به هنرپیشگان این کشور شانس بیشتری در کسب اسکار داشتهاند. فولکر شلندورف، نخستین سینماگری بود که در سال ۱۹۸۰ بهخاطر فیلم "طبل حلبی"، (اقتباسی از رمان معروف گونتر گراس)، این جایزه را از آن خود کرد. پیدایی و فروپاشی نازیسم، از نگاه یک پسر بچه که در ۳ سالگی تصمیم میگیرد، دیگر رشد نکند و تا آخر عمر کوتوله بماند، دستمایهی اصلی این فیلم است.
کارولینه لینک از موفقترین زنان کارگردان آلمانی است که در سال ۱۹۹۶ با ساختن فيلم "آن سوی سكوت"، نامزد جايزهی اسكار برای بهترين فيلم خارجی شد. لینک در این فیلم به زندگی خانوادهی ناشنوایی میپردازد که در قلب "جنگل سیاه" با دو دختر خود زندگی میکنند.
این سینماگر ۴۹ سالهی آلمانی اما شش سال بعد (۲۰۰۲) موفق شد جايزه اسكار برای بهترين فيلم غیرانگلیسیزبان را بهخاطر اثر به یاد ماندنی "هیچ کجا در آفریقا" به دست آورد. لینک در این فیلم داستان زندگی یک خانوادهی مرفه یهودی آلمانی را به تصویر میکشد که در سال ۱۹۳۸ از چنگ نازیهای تازه به قدرت رسیده میگریزند و به کنیا پناهنده میشوند. این فیلم نیز از نگاه دختر کوچک، حساس و کنجکاو خانواده بازگو میشود.
فلوریان هنکل فون دونرسمارک، در سال ۲۰۰۶ با ساختن فیلم "زندگی دیگران" نیز برندهی اسکار شد. این فیلم که با بودجهای اندک بالغ بر تنها ۲ میلیون دلار تهیه شده، بیش از ۱۰۰ میلیون دلار فروش داشت. زندگی زوجی هنرمند، زیر نگاه ماموران اشتازی اوایل دههی ١٩٨٠، خط اصلی این فیلم را میسازد.
تنها موسیقیدان آلمانیای که موفق به دریافت اسکار شد، هانس زیمر (Hans Zimmer) است. این هنرمند ۵۶ ساله اگر چه تا کنون ۹ بار نامزد کسب این جایزه شده است، اما تنها یک بار (در سال ۱۹۹۵) موفق شد اسکار بهترین موسیقی متن را برای فیلم پرفروش و محبوب "شاهشیر" از آن خود کرد.
هشتاد و پنجمین دورهی مراسم اسکار، در روز یکشنبه ۲۴ فوریه برگزار میشود.