سیاست فرهنگی اروپا در گفتگویی با نمایندهی حزب سبزها
۱۳۸۶ تیر ۱۵, جمعهبر اساس مادهی ۱۵۱ قانون اساسی اتحادیهی اروپا، اعضای این اتحادیه موظفند که در تمام فعالیتهای خود، مسائل فرهنگی را نیز مورد توجه قرار دهند. ازاین رو سیاستمداران اروپایی خواهان حمایت از فعالیت بخشهای فرهنگی وایجاد "آگاهی اروپایی" و در نهایت پیوندی احساسی در بین مردمان این قاره هستند.
هدف اصلی این سیاست، یافتن ریشههای مشترک با در نظر گرفتن تفاوتهای فرهنگی هر کشور و در نتیجه پیوند هر چه بیشتر اروپاییان با یکدیگراست. بالا بردن دانش عمومی در زمینهی تاریخ و هنر، حمایت مالی از پروژههای تبادل هنر و حفظ آثار هنری از دیگر اهداف این سیاست است.
رایش اشتاین (Reichstein) خبرنگار دویچه وله با هلگا تروپل (Helga Trüpel)، نمایندهی حزب سبزهای اتحادیهی اروپا، گفتگویی در زمینهی سیاست فرهنگی این اتحادیه انجام داده است که متن آن را در زیر میخوانید:
دویچه وله: آیا در اتحادیهی اروپا یک فرهنگ مشترک وجود دارد؟ مثلاً چیزی به نام" فرهنگ اروپا یا فرهنگ اتحادیهی اروپا"؟
تروپل: سیاست فرهنگی اروپا وجود دارد. اما درعین حال اتحادیهی اروپا فرهنگهای متنوع بیشماری نیز دارد که مایهی افتخارماست. ما، اتحادیهی اروپایی فرهنگهای متنوع هستیم و تلاش میکنیم، سیاست فرهنگی ای را ایجاد کنیم که در آن غنای فرهنگی در تمام ابعادش پذیرفته و پشتیبانی شود.
دویچه وله: اگر گفتههای شما را درست متوجه شده باشم، یعنی ما اصلاً به چیز مشترکی نیاز نداریم.
تروپل: چرا، ما به یک شالودهی مشترک سیاسی احتیاج داریم و اروپا نیز جامعهی سیاسی مبتنی بر ارزشهاست. همهی گفتگوها پیرامون توافقنامهی قانون اساسی، تشریح کنندهی تمام آن چیزهایی است که ما را به هم پیوند میدهند. نقطهی اشتراک ما، یک فرهنگ مسلط نیست که همه را موظف کند از نظر فرهنگی همگون باشند. ما نه همگون هستیم و نه حتی در پی آنیم.
اما شالودهی اساسی، مثل تفکیک قوا، دولت قانون مدار، برابری جنسیتی و تضمین حمایت از اقلیتها مواردی هستند که ما را بهم پیوند میدهند. اینها مبانی مشترک ما هستند، ولی ما موظف نیستیم همه مسیحی یا مسلمان باشیم، یا اینکه لباس هماهنگ بپوشیم یا حتی به موسیقی یکسانی گوش کنیم.
اینها اساسهای سیاسی است که میبایست به آن اعتقاد داشته باشیم، چراکه ما به طور مثال حکومت الهی اسلامی یا سوسیالیست کمونیستی همانند چین نیستیم، بلکه دموکراسی مبتنی بر آزادیهای فرهنگی همراه با ساختار سیاسی هستیم. این موضوع که در توافقنامههای اتحادیه نیز مشخص شده، آزادیهای فردی و فرهنگی را تضمین کرده است.
دویچه وله: اما آیا چنین برنامهایعملی است؟ فرانسویها هم هیچ وقت رژیم کمونیستی نبودهاند، با این حال فرانسویها، فرهنگ فرانسوی دارند. به همین دلیل یک بار دیگر میپرسم: ما برای داشتن یک احساس جمعی، نیاز به داشتن یک فرهنگ اروپایی نداریم؟
تروپل: فرانسویها فرهنگ فرانسوی دارند؟ این یعنی چه؟ آنها مهاجرانی از آفریقا، مغرب یا لهستان و ...دارند. طبیعتاً می توان از یک فرهنگ غذایی مشترک سخن گفت. بدون شک ازالزاس گرفته تا پروانس، هر قسمتی غذاهای مختلف خاص خودش را دارد. یا غذاهای بورگان که کاملاً با پاریس فرق دارند. من این حرف را که فرهنگ ملی فرانسوی وجود دارد زیر علامت سؤال میبرم. درفرانسه فرهنگهای مختلف وجود دارند.
به همین دلیل هم، این به نظر من بی معناست که بگوییم: ما برای توافق یا اتحاد فقط به "یک" فرهنگ اروپایی نیاز داریم. ما در حکومتهای ملی خود، فرهنگهای زیادی داریم. اما با این حال میتوانیم در یک نکته توافق کنیم، و آن هم تبادلات فرهنگی کشورهای اروپایی و برقراری گفتگو در بین مردم این کشورهاست. ازاین طریق ما با تنوع فرهنگی اروپا آشنا میشویم. این همان چیزی است که ما به عنوان سیاست فرهنگی اروپایی مد نظر داریم.
ما در پی دخالت کردن در سیاستهای فرهنگی کشورهای عضو این اتحادیه نیستیم، چون آنها هم همیشه واکنش شدیدی نشان میدهند. تلاش ما، بر پیاده کردن راه سومی در سطح اروپاست.
دویچه وله: خوب، شاید حالا بتوانیم در زمینهی سیاست فرهنگی یک قدم دیگر جلوتر برویم. پشتیبانی مالی این طرح از کجاست؟ یا به عبارتی دیگر این پشتیبانی شامل چه کشوری و چه برنامههایی است؟
تروپل : اتحادیهی اروپا یک برنامهی فرهنگی بزرگ را با بودجهای ۴۰۰ میلیون دلاری برای هفت سال آینده تعیین کرده است، که البته با در نظر گرفتن ۲۷ کشورعضو این اتحادیه، این مبلغ چندان هم زیاد نیست.
این برنامهی فرهنگی سه هدف عمده دارد: برنامههای دیدار و گفتگوی هنرمندان با یکدیگر، تبادل مادی و معنوی هنری و همچنین پشتیبانی از فرهنگهای متنوعی که در میان کشورها وجود دارند. روند کاراین برنامه به این صورت است که، کمیسیون فراخوانهایی میدهد و تمام کسانی که پروژههایی همخوان با این اهداف دارند، میتوانند درخواست بدهند. پس از آن، یک هیئت داوری از سرتاسر اروپا تصمیم میگیرد که از کدام پروژه حمایت مالی شود.
دویچه وله: حمایت مالی از صنعت فیلمسازی اروپا برای بسیاری از مردم شناخته شده است. آیا یک چنین حمایتی از موسیقی اروپا هم میشود؟
تروپل : گروه ارکستر جوانان اروپا و همچنین در کنار آنها، انجمن موسیقیدانهای اروپایی هم وجود دارند که همکاری میکنند و حمایت مالی نیز میشوند. البته برنامهی پشتیبانی خاصی برای موسیقی مثل آنچه که برای فیلم رایج است، وجود ندارد، چون موسیقی نیز بخشی از این برنامهی مشترک فرهنگی است. اما طبیعی است که موسیقی، کُر و برنامههایی از این دست نیز حمایت خواهند شد.
دویچه وله: آیا شما این احساس را داشتهاید، که درضمن گفتگو پیرامون قانون اساسی اروپا، آگاهی بیشتری در این زمینه ایجاد شده است که ما به حرکتهایی بیش از تبادل اشیا یا کالاها نیازمندیم؟
تروپل: بله، من متوجه شدم، چون همه فهمیدهاند که انسانها شیفتهی بازارهای داخلی نمیشوند، بلکه بیشتر تحت تأثیر فرهنگ و هنر قرار میگیرند و این که در فرهنگ و هنر به انسانها و احساسشان پرداخته میشود، نه در معاملات اقتصادی! من معتقدم این نکته برای بسیاری از سیاستمداران این اتحادیه و حتی برای رییس اتحادیهی اروپا - باروسو- نیز به خوبی جا افتاده است که بدون متعهد بودن به مسائل فرهنگی، این موضوع به حقیقیت نمیپیوندد، زیرا درغیراین صورت نمیتوان به انسانها نزدیک شد.