1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

سنديكاها در آستانه انتخابات در آلمان

اسكندر ابادى۱۳۸۴ شهریور ۸, سه‌شنبه

يكی از مجامعی كه در انتخابات بعدی مجلس سراسری در آلمان نقش برجسته‌ای ايفا خواهد كرد، سنديكای فراصنفی اين كشور است كه بزرگترين سنديكای جهان نيز به شمار ميرود. در اينجا به تاريخچه اين سنديكا و ديدگاه دست اندركاران آن در برابر وضعيت نوين در آلمان مى‌پردازيم.

https://p.dw.com/p/A7W9
تظاهرات سازمان‌دهى‌شده توسط سنديكاى وردى در آلمان
تظاهرات سازمان‌دهى‌شده توسط سنديكاى وردى در آلمانعکس: AP

فرانك بزيرسكه Frank Bsirske رئيس كل سنديكای فراصنفی در آلمان وردی Verdi ماه پيش دولت شرودر را متهم كرد به اينكه هيچ اقدام موثری برای حل مسئله بيكاری و تقسيم ثروت به سود كارگران، انجام نداده است. گفتنی است كه بزيرسكه خود عضو حزب سبزها و به گونه‌ای دست اندركار دولت ائتلافی كنونی است. آيا بزيرسكه به مصلحت روز با مؤتلف دولتی خود مخالفت ميكند يا سنديكاها هميشه در آلمان مستقل عمل كرده اند؟ اين پرسشی است كه تنها با بازبينی تاريخ سنديكاها در آلمان ميتوان به آن پاسخ داد.

تا چندی پيش، سنديكا يا اتحاديه، تنها و تنها جنبشهای كارگری را تداعی ميكرد، زيرا اين گونه نهادها اغلب در سده‌های نوزدهم و بيستم ميلادى، در كوران مبارزات كارگران عليه استثمار، پديد آمدند. در آلمان نيز تا پس از جنگ دوم جهانى، اتحاديه های كارگرى، مترادف با مبارزه سرسخت كارگران برای احراز حقوق بيشتر و حتی حقوق مسلم شهروندی بودند. همزمان با تاسيس جمهوری فدرال آلمان، اتحاديه سراسری كارگران آلمان Deutscher Gewerkschaftsbund DGB نيز شكل تازه‌ای به خود گرفت و صدها هزار كارگر را در چارچوب فعاليتهای خود برای مزد بهتر و سياست كارگرپسندتر دولت محافظه‌كار وقت، متشكل ساخت.

اما اين اتحاديه سراسری در اصل مجمعی بود از سنديكاهای كوچكتر، كه هركدام صنف ويژه‌ای را نمايندگی ميكردند و تنها برای مركزيت دادن به اقدامات خود، به ايجاد يك نهاد عظيم كه همانا DGB باشد، دست زده بودند. به عبارت ديگر مجمع DGB مركز نمايندگی چندين سنديكا بود كه آنها را در مقابل احزاب ديگر و همچنين كارفرمايان يا حتی دولت، نمايندگی ميكرد. همزمان با شكوفايی اقتصادی در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ ميلادى، تلاشها و امتيازات مركز سراسری سنديكاها نيز افزايش مييافت و كارگران و كارمندان دسته دسته به عضويت اتحاديه های گوناگون درميآمدند و در كل به تعداد اعضای DGB می افزودند.

طبيعی است در كشوری چون آلمان كه در آن هيچ كاری بدون تشكيلات اداری انجام‌پذير نيست، كاغذبازی و دفترسازى، در كار اتحاديه سراسری يعنی DGB نيز به اوج خود رسيد. از سوی ديگر اين نهاد به منظور افزايش بودجه خود، به خريد سهام در بخش خصوصی و حتی سرمايه‌گذاری در اين بخش، مبادرت ورزيد. اگر روزگاری توجه به عدالت اجتماعى، تنها از كانال شركت دادن سنديكای سراسری در آلمان ميگذشت، اكنون رفته رفته خود اين سنديكا به يك كارفرما و سرمايه‌دار بزرگ تبديل ميشد.

يكی از شركتهای سهامی بزرگی كه زير نظارت مستقيم اين سنديكا بود، شركت ساختمانی Neue Heimat بود كه در آغاز دهه ۱۹۸۰ ميلادى، تضادهايی جدی در اهداف اصولی اين اتحاديه به وجود آورد. تعداد زيادی از اعضای بلندپايه سنديكای سراسرى، به جرم اختلاس مالی به دادگاه ها احضار شدند و در پی آن عده كثيرى، از عضويت اتحاديه هايی كه زير كنترل سنديكای سراسری بودند، بيرون آمدند. كار به جايی رسيد كه بزرگترين سنديكا يعنی اتحاديه فلزكاران، برای جدا كردن خود از سنديكای سراسرى، در سال ۱۹۸۶ اساسنامه مسقلی تدوين و بر اهداف عدالتخواهانه اتحاديه ها تاكيد كرد.

تنها در يك مرحله كوتاه ديگر بود كه مركز سراسری سنديكاها DGB تا اندازه ای اهميت پيشين خود را بازيافت و آن زمانی بود كه پس از وحدت دوباره آلمان، دولتمداران در پی بدست آوردن يك نهاد مستقل عدالتخواه، به اين مجمع روی آوردند. اما باز پس از چندی تك تك سنديكاها راه خود را رفتند و اين مركز ميرفت كه علت وجودی خود را از دست بدهد، تا اين كه در سال ۲۰۰۱ ميلادی سران اتحاديه های بزرگ كارگری و كارمندى، تصميم گرفتند يك اتحاديه عظيم فراصنفی بنياد نهند كه هر كارگر و كارمندی كه به گونه ای در بخشهای خدماتی كار ميكند، بتواند به عضويت آن درآيد.

در آن سال چندين سنديكای بزرگ مانند سنديكای كاركنان وسايط نقليه عمومی ÖTV، سنديكای كاركنان تجارتخانه ها و بانك و بيمه، سنديكای كاركنان پست و تلگراف، و سنديكای كاركنان رسانه های همگانى، انحلال خود را اعلام كردند تا يكجا به عضويت اتحاديه جديد درآيند. در اينجا بود كه بزرگترين اتحاديه جهان يعنی سنديكای فراصنفی خدمات عمومی Verdi متولد شد كه هم اكنون بيش از ۳ ميليون كارگر و كارمند را در بيش از ۱۰۰۰ شاخه شغلي، نمايندگی ميكند.

ناگفته پيداست كه اتحاديه نوپا، تشكيلات و تاسيسات اداری سنديكاهای پيشين را صاحب شد و مقامات بلندپايه آن سنديكاها نيز جذب اين نهاد عظيم شدند. از سوی ديگر، اكنون كارگر پست و كارمند عاليرتبه دانشگاه، به عنوان اعضای اين مجمع نوين، در كنار هم قرار دارند و در موقع لزوم ميتوانند يگانگی خود را برای رسيدن به خواستهای اقتصادی و اجتماعی خود به نمايش گذارند. البته شاخه های صنفی و محلی نيز در اين سنديكای سراسرى، همچنان وجود دارند كه به موقع، نيازهای كارگران و كارمندان در يك صنف ويژه يا يك محل بخصوص را اعلام و برای برآوردن آنها تلاش كنند.

با اين اوصاف، جای شگفتی نبود وقتی در آغاز سال گذشته ميلادی سنديكای Verdi برای كاركنان مؤسسات خدمات عمومى، تقاضای حقوق بيشتر نمود، علاوه بر نمايندگان سنديكا و مجمع كارفرمايان، وزير كشور آلمان و چند مقام بلندپايه دولتی ديگر نيز در اين مذاكرات شركت جستند. در آن نشست بی سابقه بود كه پس از ۳۰ ساعت مذاكره، وزير كشور و مسئول اول Verdi در برابر جمع روزنامه نگاران منتظر، قرار گرفتند و نتايج مثبت مذاكرات را اعلام كردند.

همانگونه كه در آغاز گفتيم، يكی از چالشهای اداری كه هم اكنون در سنديكای سراسری آلمان وجود دارد اين است كه رئيس كل اين سنديكا، عضو حزب سبزها و بدين ترتيب، به طور غير مستقيم عضو ائتلافی دولت است. هرچند سنديكای سراسرى، همواره به استقلال عمل خود تكيه و تاكيد كرده، ولی آيا مردم و حتی اعضای سنديكا از اين موضوع به آسانی خواهند گذشت؟

شايد همين مسئله بود كه فرانك بزيرسكه Frank Bsirske رئيس كل سنديكای سراسری آلمان Verdi را به گفتگو با نشريات كثير الانتشار در آلمان واداشت. برای نمونه او در گفتگويی با خبرنگار نشريه ی دی ولت مستقيما ناخرسندی خود از كار دولت ائتلافی شرودر را اعلام كرد و حتی گفت كه از پايان كار اين دولت در انتخابات سراسری آينده نگرانی ندارد. او بر اين مطلب تاكيد كرد كه دولت ائتلافی كنونی نكات مثبتی را با موفقيت دنبال كرده و در آن زمينه ها خرسندی سنديكاها را نيز باعث شده است. به گفته بزيرسكه اگر آنگلا مركل و محافظه كاران بر سر كار بودند حالا ما نه سياست پيگير درستی در زمينه محيط زيست داشتيم و نه سياست عدم دخالت در جنگ عراق. با اين حال در زمينه حل مسئله بيكاری و تعيين ماليات برای كارفرمايان، دولت شرودر ناموفق بوده و خواستهای سنديكا را در نظر نگرفته است. سخنان و شيوه رفتار بزيرسكه را بايد به عنوان نشانه‌اى برای به نمايش گذاردن استقلال سنديكاها در آلمان ارزيابی كرد.