سلفی با بیمار محتضر و فرد فوتشده؛ مرزها جابهجا میشوند
۱۳۹۵ آذر ۲, سهشنبهزندگی انسان عصر شبکههای اجتماعی بیش از هر چیزی به "کلیک" گره خورده است. از طریق این کلیکهاست که روزانه میلیونها پست فیسبوکی و توییتری و عکسهای اینستاگرامی منتشر میشوند، "لایک میخورند" و پسندیده میشوند. کامنتها هم با یک کلیک مجوز نشر پیدا میکنند.
انتخابهای انسان عصر کلیک، عموما به نمایش عمومی آن پیوند خورده است. این نمایش عمومی بیش از هر پست و نوشتهای از طریق سلفیهاست که رنگ و جلا پیدا کرده است. انتخاب فرد چه ایستادن بر لبه بلندترین قلههای جهان باشد یا فرو رفتن در اعماق دریا، از طریق سلفیها به جهان مخابره میشود. علاقهی وسواسگونه به انتشار سلفی تا آنجا پیش رفته است که تعداد مرگهایی که بر اثر گرفتن سلفی در نقاط مختلف دنیا گزارش شدهاند مدام رو به افزایشاند. میگویند سلفیها حالا حتی از کوسهها هم خطرناکترند. صفحهای در ویکیپدیا به شرح تعداد، مکان و چگونگی مرگ افرادی میپردازد که در پی سلفی گرفتن جان دادهاند.
بیشتر بخوانید: "سلفی گرفتن" بیش از حمله کوسهها قربانی میگیرد
دولتها یکی پس از دیگری با علایم هشدار دهنده سعی در انتقال این پیام دارند که مراقب جایی که میایستید و در آن از خود سلفی میگیرید باشید. اگرچه تصویر فردی که قطاری پرسرعت سرش را نشانه گرفته تصویر دردناکی است اما ماجرا به خطرات سلفی گرفتن ختم نمیشود. بحثهای اخلاق هم در سلفی گرفتن مطرح است. سال ۲۰۱۳ وقتی باراک اوباما در مراسم درگذشت نلسون ماندلا، رهبر آزادیبخش آفریقای جنوبی، با دیوید کامرون، نخستوزیر وقت بریتانیا، و هله تورنینگ اشمیت، نخستوزیر سابق دانمارک، سلفی گرفت حجم قابل تاملی از انتقاد به سویش روانه شد. آیا مراسم سوگواری مکان خوبی برای گرفتن سلفی است؟
بر اساس گزارش پالس، بخش خبری سایت لینکداین، از میان ۹۳ میلیون سلفی که روزانه در اینترنت منتشر میشود، ۱۰۰۰ عکس مربوط به عکس در مراسم سوگواری است. یک نظرسنجی که در سال ۲۰۱۵ انجام شده نیز نشان میدهد که ۴۸ درصد از ۲۷۰۰ نفری که در یک مراسمی سوگواری شرکت کرده بودند به این سوال که آیا در این مراسم از خود سلفی گرفتهاند، پاسخ مثبت دادهاند.
رخشان بنیاعتماد، کارگردان ایرانی، و ترانه علیدوستی، بازیگر، از چهرههایی هستند که ظاهرا پاسخشان به این سوال که آیا مراسم سوگواری جایی مناسب برای سلفی گرفتن محسوب میشود، خیر است. بنیاعتماد و علیدوستی از هنرمندانی بودند که امسال از مردم خواستند تا برای حضور در مراسم خاکسپاری عباس کیارستمی، فیلمساز، بدون موبایل حاضر شوند. ظاهرا دوربین موبایلها حتی برای اهالی سینما که دوربین بخش پررنگی از زندگیشان است آزارنده است.
حسین قاضیان، جامعهشناس، در گفتگو با دویچه وله از تاخر فرهنگی صحبت میکند: «پدیده موبایلهای دوربیندار که به آسانی حمل میشود و به آسانی میشود با آن عکس گرفت و به ما امکان انتشار بلاواسطه عکس را در شبکههای اجتماعی میدهد پدیده جدیدی است. معمولا وقتی تحولات تکنولوژیک اتفاق میافتد خیلی دیرتر قواعد و مقررات متناسب در قبال رفتار با تکنولوژی جدید شکل میگیرند که به آن اصطلاحا تاخر فرهنگی میگویند.»
بیشتر بخوانید: بمبئی ۱۶ منطقه "سلفی ممنوع" تشکیل داد
به گفته قاضیان "هنوز خود را با دوربینهای همه جا حاضر موبایل تنظیم نکردهایم. بنابراین دچار مشکلاتی میشویم، چیزهایی را که قبلا ارزش بود، مقررات مربوطه را، گاهی زیر پا میگذاریم بدون اینکه حتی متوجه باشیم که داریم این کار را میکنیم."
او بخشی از ماجرا را اینگونه میبیند: «متوجه نیستیم که فقط من نیستم، دیگری و دیگری هم هستند و همه داریم در یک مراسم ختم فیلم میگیریم در صورتی که نیامدهایم اینجا فیلم بگیریم.»
اما عکسها و سلفیهای مرتبط با سوگواری صرفا به سلفی گرفتن از خود در چنین مراسمی یا سلفی گرفتن با چهرهها محدود نمیشود. عکسها و "سلفیهای سوگوار" به درجات بحثبرانگیزتری هم رسیدهاند: سلفی با بیمار ناهشیار و سلفی با افراد در گذشته.
سلفی در تقابل با انتظارات جامعه
دو سال پیش بود که عمو پورنگ، شخصیت تلویزیونی برنامههای کودک، که نام اصلی او داریوش فرضیایی است تصویری از خود با پدرش در بستر مرگ در شبکههای اجتماعی منتشر کرد. این عکس ابتدا به عنوان عکس عمو پورنگ با پدر مردهاش در شبکههای اجتماعی پخش شد، در این عکس مردی روی تخت بیمارستان دیده میشود که جز پوست و استخوان نیست و رنگ صورتش به زردی میزند، دهانش باز است و چشمهایش فروغ ندارند. بعد از بالا گرفتن انتقادها عمو پورنگ که در عکس گریان است گفت عکس پیش از مرگ پدرش برداشته شده است.
اخیرا نیز انتشار عکسی از عباس جدیدی، کشتیگیر و عضو شورای شهر تهران، در کنار پیکر نیمهجان منصور پورحیدری، مربی سابق تیم فوتبال استقلال تهران، بسیار پر سر و صدا شد. او در این عکس ایستاده است بالای سر بیمار نیمهجان، به دوربین نگاه میکند و دستهایش دو طرف بدنش آویزان است. کاربران شبکههای اجتماعی در حرکتی جمعی تا روزها با فتوشاپ به جان این عکس افتاده و تصویر به دوربین زلزده عباس جدیدی را در میان تصاویر مراسم معروف سوگواری جهان نشاندند. یکی از تصاویر نقاشی معروف مرگ سقراط بود که در این نقاشی که فیلسوف محتضر میان یارانش دیده میشود حالا عباس جدیدی، کشتیگیر ایرانی، هم ایستاده بود. جدیدی ابتدا تلاش کرد با اظهار بیاطلاعی به انتقادها پاسخ دهد و سرانجام مجبور به عذرخواهی از خانواده پورحیدری شد.
اما آیا سلفی یا سلفیگونههای منتشر شده با بیمار در بستر مرگ یا عزیزی جانباخته به افراد مشهور که اصطلاحا ستاره خوانده میشوند محدود است؟ ستارههایی که به طور سنتی از آنها انتظار میرود در هر حالی در معرض دید عموم باشند.
گشت و گذار در شبکههای اجتماعی نشان میدهد این مساله محدود به ستارهها نیست و تفاوت شاید در این باشد که سلفیهای دیگران کمتر دیده و پخش میشوند. پیش میآید که در اینستاگرام به عکسی بر بخوری که دوستی از عزیز ناهشیار یا از دسترفتهاش بر تخت بیمارستان گرفته و منتشر کرده است، یا به سلفیای در مراسم سوگواری بربخوری که با عکس مرحوم گرفته شده است.
این سلفیها و سلفیگونهها لایک میگیرند و مورد پسند عموم شاید به معنای اظهار همدردی قرار میگیرند اما بسیاری هم لایک پای چنین عکسهایی نمیگذارند. این موضوع در میان شتاب تکنولوژی برای بسیاری همچنان خط قرمز است که در بیمارستان و قبرستان و مراسم سوگواری با بیمار نزار یا فرد درگذشته سلفی یا از او عکس بگیری.
حسین قاضیان، جامعهشناس، میگوید: «ممکن است عدهای از این موضوع ناراحت شوند. چرا که انتظار میرود فرد آنقدر غمگین باشد و توی خودش باشد که فرصت گرفتن سلفی نداشته باشد چه برسد به نمایشش.» او میگوید: «برخی از این واکنشها ممکن است مربوط به انتظاراتی باشد که ما از مواجه نزدیکان فرد با مرگ داریم. وقتی کسی سلفی میگیرد و آن را منتشر میکند گویی آنقدرها هم ناراحت نیست. پس خلاف انتظار ماست و ممکن است موجب سرزنش اجتماعی شود.»
قاضیان ادامه میدهد که ممکن است در حال حاضر شبکههای اجتماعی تنها راوی تغییر در مواجهه افراد با مرگ باشند. نفیسه مطلق، عکاس اجتماعی، نیز به دویچه وله میگوید: «اگر ما بخواهیم به مقوله انتشار عکس اجساد در شبکههای اجتماعی از دریچهی اخلاق نگاه کنیم باید توجه داشته باشیم که اخلاق یک موضوع مطلق نیست. اخلاق از دوره زمانی به دوره زمانی دیگر، از فردی به فرد دیگر و از جامعهای به جامعه دیگر متفاوت است. به همین دلیل موضوع انتشار عکس افراد با جسد واکنشهای متفاوتی را در شبکههای اجتماعی برمیانگیزد و کسی نمیتواند به طور مسلم برای آن حکم قطعی صادر کند. برای مثال واکنش مردم چین با باورهایی که درباره مرگ و جسد دارند با مردم کنیا در آفریقا حتما متفاوت است.»
بیشتر بخوانید: رابطه سلفی دم به دم با خودشیفتگی
مطلق میگوید که "سال گذشته صفحهای در یک شبکهی اجتماعی در کشور روسیه با برگزاری مسابقه عکس سلفی با اجساد، مخاطبان زیادی را به خود جلب کرده بود که البته واکنشهای زیاد مخالفان، کار را به دادگاه و پیگیری قضایی برگزارکنندگان این مسابقه کشاند." اما به گفته مطلق "دادگاهها هنوز حکم مشخصی برای مواجهه با این پدیدهی جدید ندارند چرا که تصویب حکم ممنوع کردن عکس جسد به طور کلی، بسیاری از تصاویر تاریخی و حتا خبری را زیر سوال میبرد بنابراین در حال حاضر باید در چارچوب اخلاق رایج یک جامعه دربارهی این موضوع نظر داد."
مسالهای به نام حق فرد درگذشته
در حالی بخشی از جهان آنلاین، به رغم سکوت قانون، با سلفی گرفتن با درگذشتگان یا بیمارهای محتضر مساله دارد که برخی نیز آن را بخشی از زندگی فرد میدانند که مثل هر بخش دیگری میتواند با تصمیم شخص به نمایش عمومی درآید.
آنچه اما مساله عکس گرفتن با بیمار خصوصا ناهشیار و یا فرد درگذشته را حساسیتبرانگیزتر میکند، مساله حق فرد دیگری است که دستش "از جهان کوتاه است." قاضیان از موضوعی به نام "مساله حق" سخن به میان میآورد: «آیا دیگران حق دارند برای کسی که الان در شرایطی نیست که تصمیم بگیرد، تصمیم بگیرند یا خیر؟ اینجا مساله حق به میان میآید که چه کسی چه حقی دارد و حریم خصوصی کجاست و چه کسی میتواند تعرض کند. در جوامع مختلف این حریم و مرز و نحوه مواجهه با آن مختلف است. در ایران به دلایل مختلف این مرزها خیلی باریک است. یعنی اولا وسعت حریم یا مرزکشیده شده اندک است و خود مرز هم باریک است یعنی سریع میتوانند از آن عبور کنند و این دو عامل باعث میشود ما حقوق حریم خصوصی افراد را به رسمیت نشناسیم.»
نفیسه مطلق، عکاسی است که برای پروژههایی نظیر پروژهی پدران و دختران ایرانی پا به حریم خانههای در بسته افراد گذاشته است. او اعتقاد دارد که "همه ما حقوق و همچنین حساسیتهایی برای حضور اجتماعی و عمومیمان داریم. در مورد انتشار عکس مردگان - چه افراد سرشناس که پایگاه اجتماعی دارند و چه افراد معمول جامعه - بدون شک حق و حساسیت حضور اجتماعی آنها نادیده گرفته میشود و این موضوعیست که باید جدیتر به آن پرداخته شود."
با اینهمه به نظر میرسد عطش گزارش تصویری از خود، سلفیها را به رغم نظرهای مخالف، هر روز به حوزههای بحثبرانگیزتر جدیدی بکشاند.