سالگشت سوءقصد نافرجام به آدولف هيتلر در بيستم ژوئيه ۱۹۴۴ بدست افسران ميهن پرست آلمانى
۱۳۸۳ تیر ۳۰, سهشنبهش آن صورت گرفت. بحثى كه پس از ارائه تحليل هاى گسترده تاريخى مسكوت ماند. خانم «كورنليا رابيتس»، مفسر صداى آلمان معتقد است، عاملان ترور آن زمان نماد مقاومت عليه ديكتاتورى و ترور در جهان هستند.
براى آلمانى ها ۲۰ ژوئيه ۱۹۴۴ همواره يك تاريخ دشوار بوده است. شش دهه تمام پيرامون ترور نافرجام هيتلر نام عامل ترور «كلاوس شنك گراف فون اشتاوفن برگ» Klaus Schenk Graf von Stauffenberg بعنوان خائن مورد دشنام قرار مى گيرد، و گاه وى را يك قهرمان مى نامند. گاه وى را نماد و سرمشق اخلاق مى دانند و گاه وى را متهم مى كنند كه هدف وى بيشتر بر سركار آوردن محافظه كاران اشرافى بوده تا آزادى مردم از قيد ديكتاتورى. گاه مى گويند، اين ترور خيلى دير صورت گرفت و گاه اينكه، نقشه ترور بسيار ناشيانه طراحى شده بود.
خوشبختانه شصت سال از زمان قهرمانيگرى ها و نيز از آن برداشت هاى يكسونگرانه سياسى گذشته است. در آن زمان «پتر يورك گراف فون وارتنبرگ»، يكى از مبارزان جنبش مقاومت در نامه اى نوشت:
“شايد زمانى فرارسد كه افكار عمومى ستايش ديگرى را براى رفتار ما بيابد، زمانى كه ديگر ما را نه افرادى بى سروپا، بلكه ميهن پرست بناميد.” بايد اذعان كرد كه اين عنوان ساليان سال از عاملان ترور و وابستگانشان دريغ شد.
ولى بالاخره امروز آنانى كه در سال ۱۹۴۴ كوشيدند جهانيان را از شر رژيم جنايتكار نازى نجات دهند، مورد احترام و ستايش قرار گرفته اند. در بسيارى از آثار تحقيقى انتشار يافته، به افراد حول «فون اشتاوفن برگ» مى پردازند، به مشكلات وجدانى آنها، ترس و بيم شان، شهامت و آرمان شان. در اين آثار انگيزه هاى عاملان بدون هر نوع پيشداورى و بدون هر نوع خودبزرگ بينى مورد بررسى قرار مى گيرند. اينكه ترور خيلى دير صورت گرفت، ديگر مسئله اى نيست كه در اولويت قرار گيرد.
امروز مى دانيم كه حتا پيش از ۲۰ ژوئيه ۱۹۴۴ در ميان نظاميان تلاش هاى متعددى صورت گرفته بود كه آدولف هيتلر را نابود كنند. اينكه اين ترور در شصت سال پيش نافرجام ماند، ديگر دليلى بر بى معنايى آن نمى شود. برعكس: در فاجعه بارترين برهه از تاريخ آلمان، اين افسران دست به عملى بسيار اخلاقى زدند و اين برآيندى است كه همگان در سال ۲۰۰۴ ميلادى بر سرش توافق دارند.