دیگر"صلح آمیز بودن" برای توجیه استفاده از انرژی هستهای کافی نیست
۱۳۸۹ اسفند ۲۵, چهارشنبهصبح روز جمعه (۱۱ مارس/ ۲۰ اسفند) زلزلهای به شدت نزدیک به ۹ ریشتر چند شهر ژاپن را لرزاند؛ زلزلهای که با بلای دیگری به نام سونامی همراه شد. در اولین خبرها صحبت از ۱۹ کشته بود. تعداد کشتهها لحظه به لحظه افزایش مییافت. چشمها هنوز مات و مبهوت تصاویری بود که در شبکههای خبری و اینترنت میچرخیدند و نشان میدادند چهطور شهری در کام امواج فرو میرود، که ظهر همان روز خبر فاجعهای دیگر با شدتی بیشتر از زلزله، جهان را تکان داد: آتشسوزی در نیروگاه اتمی اوناگاوا و از کارافتادن سیستم خنککنندهی نیروگاه اتمی در فوکوشیما. و روزهای بعد؛ افزایش شمار کشتهها تا دهها هزار نفر و انفجار در چند راکتور و نشت مواد رادیواکتیو به بیرون.
خبر آسیب به نیروگاههای اتمی ژاپن در صدر اخبار شبکهها و سایتها در سراسر جهان قرار گرفت. مخالفان انرژی اتمی در اروپا دست به راهپیمایی زدند، کارشناسان اتمی و زیستمحیطی کشورهای گوناگون در مورد خطر فاجعهی اتمی در ژاپن اظهار نظر کردند، سیاستمداران نشستهای اضطراری تشکیل دادند برای پاسخ به این پرسش که چه درسی باید آموخت از اینکه کشور پیشرفتهای مانند ژاپن نتوانسته جلوی فاجعهی اتمی را بگیرد؟
سایتهای خبری در ایران هم از زلزلهی ژاپن نوشتند و از سونامی و از شمار کشتهشدگان و آمادگی خوب این کشور در رویارویی با زمینلرزه. غایب اصلی در سایتهای ایرانی اما خبرهای اتمی بود. گویی که اگر هم فاجعهای اتمی در انتظار ژاپن مدرن است، اما "انرژی هستهای صلح آمیز" از نوع ایرانی را نه عوامل طبیعی و نه غیرطبیعی تهدید نمیکنند. اما وبلاگنویسان و کاربران شبکههای اجتماعی در اینباره چه نوشتند؟
۹ /۸ ریشتر برای تهران یعنی چی؟
در وبلاگ "عبدالقادر بلوچ" آمده است: « باید اعتراف کرد که بشر در مقابل قهر طبیعت و مهار آن هنوز راه زیادی دارد که برود... حتم دارم به زودی رهبران پرمدعای کشورهایی چون کشور ما آیات و حدیث و روایات و پیشگوییهایی برای این غضب الهی و دلایل لازمه که چرا بر مردم سخت کوش ژاپن فرود آمد ردیف خواهند کرد.»
وبلاگ "راز سر به مهر" اما از جنبهای زمینی به موضوع مینگرد و با مقایسهی زیرساختها در ژاپن با کشوری همچون ایران به زلزلهی بم اشاره میکند و مینویسد: « شدت زلزلهی بم " دو هزار" برابر "کمتر" از زلزله اخیر ژاپن بود، (ولی) چهل و دو هزار نفر کشته شدند.»
شهرهای تهران و توکیو به هم شبیهاند؛ از نظر جمعیت و مرکزیت سازمانها و ادارات دولتی و اقتصادی و هر دو بر روی چند گسل زلزله قرار دارند. با این تفاوت که گسلهای توکیو همگی فعالند و گسلهای تهران خفته. آخرین زلزله بزرگ تهران در اثر حرکت گسل مشا و با بزرگی ۱ / ۷ ریشتر ۱۷۴ سال پیش رخ داد. با احتساب دورهی بازگشت زمینلرزهها، تهران شبها را در انتظار یک زلزله مهیب به صبح میرساند.
شاید با علم به وقوع چنین زلزلههایی است که عدهای از کاربران اینترنتی، ولو به طنز، در فیس بوک صفحهای راه انداختهاند با عنوان « اگر در تهران زلزله بیاید» و از عکسالعملشان در این روز که "سوخت و سوز ندارد" مینویسند.
«دولتها رفتنی هستند، ولی گسل ها نه»
وبلاگ "متنی" در نوشتهای با نام «اقیانوس ناآرام و ژاپنیهای متفاوت با ما» به مقایسهی وضعیت تهران از لحاظ زلزلهخیز بودن با ژاپن پرداخته و مینویسد: «ما هم مثل ژاپنیها نیروگاه هستهای داریم (البته نیمه تمام). این نیروگاه درست در نزدیکی دریاست و از فناوری ناایمن روسی در آن استفاده شده. اگر خلیج فارس هم روزی همچون اقیانوس آرام برآشوبد، چه فاجعهای رخ خواهد داد؟»
محمد معینی در وبلاگ "راز سر به مهر"، نوشته خود را با این جمله آغاز میکند که «بسیاری از ما ایرانی ها، ژاپنی ها را به سختکوشی و دقت در کار میشناسیم؛ همان طور که روس ها را به نامردی و کلک بازی و توپولف.»
محمد معینی از جمله کاربرانی است که انفجار در نیروگاههای هستهای ژاپن را بدتر از سونامی و زلزله میداند و معتقد است، «این انفجارها آن چه را استفاده "صلح آمیز از انرژی هستهای" خوانده میشود، زیر یک علامت سئوال بزرگ برده و خواهد برد. آن چه این اتفاق را با حادثه چرنوبیل شوروی سابق متمایز میکند این است که حادثه چرنوبیل ناشی از خطای انسانی در کنترل بود اما آن چه در ژاپن رخ داده، ناشی از یک حادثه کاملا طبیعی بوده که در انواع و شدتهای مختلف، در هر جای دیگری هم میتواند رخ دهد. حالا "صلح آمیز بودن" برای توجیه استفاده از انرژی هسته ای اصلا کافی نیست.»
این وبلاگنویس نوشتهی خود را اینگونه به پایان میرساند که «یک یادآوری؛نیروگاه هسته ای بوشهر را "روس ها" میسازند ... حالا یک بار دیگر این یادداشت را از نو بخوانید.»
وبلاگ "کمانگیر" هم در تایید نظر "راز سر به مهر" مینویسد: «حالا “صلح آمیز بودن” اصلا کافی نیست. بیراه نمیگویند، نیروگاه ِ هستهای، حتی اگر حاکمیت ِ کشور نخواهد از آن در مسیر ِ نظامی استفاده کند، میتواند تبدیل به یک سلاح کشتار، یا مصیبت، جمعی شود.»
وبلاگ «پیادهرو» هم از آژانس بینالمللی انرژی هستهای خواسته است: «جز بررسی خالیبندی دولتها، مذهب آنها و روابطشان با اسراییل برای صدور مجوز بهرهمندی از انرژی هستهای به زلزلهخیزی منطقه هم کمی توجه کنند. دولتها رفتنی هستند. ولی گسلها نه!»
نتیجه:۹ / ۸ ریشتر به نفع دیکتاتورها
ابعاد زمینلرزهی ژاپن به حدی وسیع است که روزهاست اخبار مربوط به آن در صدر اخبار رسانههای معتبر جهان قرار گرفته و خبرهای دیگر نقاط بحرانی جهان را تحت تاثیر خود قرار داده است. نویسندهی "معمای مردان رقصان" از این زاویه به زلزلهی ژاپن مینگرد.
گشتوگذار در وبلاگستان فارسیزبانان را با نوشتهای از "معمای مردان رقصان" به پایان میبریم: « دیشب دولت یمن امتیاز دادن به مخالفین را کنار گذشته و نیروهای امنیتی به معترضان حمله کردند و آنان رو به خاک و خون کشیدند. قدافی هم که فعلا میکوبد و قصد رفتن ندارد. راستی کسیاز تونس خبر دارد یا از مصر؟ همین یک ماه پیش بودها! بیست ماه پیش هم جریان خبری از اعتراضات انتخاباتی ایران به جنوب کالیفرنیا منتقل شد تا مرگ مایکل جکسون رو پوشش بدهد، یک عدهآن روزها میگفتند: جمهوری اسلامی به مایکل جکسون پول داده تا بمیره و حواس مردم جهان را پرت کند. این بار هم احتمالاً قذافی و علی عبدالله صالح به سونامی ژاپن پول دادند تا بترکد، نمیدونم شاید؟! اما نکته اینجاست که چگونه خبرهای مهم با هم دوئل می کنند و این غول های رسانهای هستند که خبر برنده رو انتخاب میکنند و به خورد مردم جهان میدهند. پس با این حساب شاید بشود نتیجه گیری اخلاقیکرد که: دهکده جهانی همیشه هم چیز خوبی نیست، ژاپن ترکیده پس فعلاً لازم نیست قذافی و علی عبدالله صالح بترکند، ایران هم که خبری نیست که بخواهد بترکد.»
یلدا کیانی
تحریریه: کیواندخت قهاری