درگذشت پتر رومکورف شاعر ’بالاترین فرازها‘
۱۳۸۷ خرداد ۲۱, سهشنبهزمانی هانس ماگنوس انسنزبرگر (Hans-Magnus Enzensberger) شاعر و نویسندهی نامدار آلمانی، پتر رومکورف را «برادری شوخطبع» و «شاعر متافیزیک» نامیده بود. اما خوانندگان و شنوندگان، برای دهها سال شاعر تکیدهی اوولگونهی هامبورگ (Övelgönne) را بیشتر به عنوان خنیاگر مسرتها و فلاکتهای بشری میشناختند، به عنوان یکی از بزرگترین سخنپردازان نسل حاضر و بندبازی که خستگی نمیشناسد، کسی که مشتاقانه به روی صحنه میرود و با همراهی موسیقی، آثارش را در سالنها و میادین شهر دکلمه میکند.
رومکورف میسرود:
«در بالاترین فرازها در جست و خیزیم، با خود میگوییم و با خود قافیه میورزیم،
کلماتی برخاسته از رؤيا از فردیتی برساخته از هیچ.
چه چیز تکانمان میدهد؟ چرا؟ به کجا رهسپاریم؟
آنکه خود را هرگز کشف نکرده، حین سقوط دریافته میشود.
آنکه از اوج به کف مینگرد، جز فقر و گمگشتگی چیزی نمیبیند
من میگویم: کسی که شعر میگوید، دیوانه است. آنکه حقیقتاش میپندارد، دیوانه میشود.»
پتر رومکورف در هامبورگ به تحصیل روانشناسی و ادبیات پرداخت. او در سالهای دههی ۶۰ به عنوان ویراستار در انتشارات روولت (Rowohlt) مشغول فعالیت شد. در همین سالها بود که رومکورف با عضویت در هیأت تحریریهی مجلات انتقادی دانشجویی به جنبش دانشجویی پیوست. وی همچنین برای مدتی طولانی سرپرستی یک نمایشخانه و کانون شعر و موسیقی را عهدهدار شد.
پتر رومکورف آگاه از سنتهای حاکم، فعال، متعهد، چیرهدست و گاهی هم بیملاحظه وارد میدان ادبی پس از جنگ آلمان شد. وارد میدان شد، در حالی که ریشه در بنیانهای ادبی کشور داشت، ریشه در، به قول خودش، «میراثهای مردمی»، که انواع شوخیها، چه روا و چه ناروا را، در برمیگیرد.
منبع الهام رومکورف نه ایزدبانوی شعر بلکه همان عنوان آخرین مجموعه شعرش «گه مرغ بهشتی» بود. او کسی بود که در «حقیقت مدرن» امروزین قافیههای خود را مینواخت: «در ساعتهای بینوایی، سوگواری و دردهای عاشقانه و فروپاشی کامل سیاسی، احساسی آزاردهنده بر سینهاش میکوبد تا آن را به سخن درآورد و شمهای از پراکندگی و تشتت ادراک خویش را با آن بیامیزد».
پتر رومکورف در سن ۷۸ سالگی مغلوب یک بیماری طولانی و سخت شد.