خیانت با اعلام قبلی!
۱۳۹۰ تیر ۵, یکشنبهماریون پیش از آشنایی با کریس، هرگز فکر نمیکرد که روزی بتواند آن طوری که همیشه آرزو داشته زندگی کند؛ و آن هم "رابطه باز" با شوهرش کریس است. رابطهی باز خلاف آن چیزی بود که این زوج آلمانی تا به حال تجربه کرده بودند، یعنی یک رابطهی دونفره مونوگام به صورت تکهمسری. در چنین رابطهای انسانها یار یا همسر را تنها برای خود میخواهند و حاضر نیستند او را با شخص یا کس دیگری تقسیم کنند. حتی دوستی نزدیک یکی از دو طرف با فردی از جنس مخالف، میتواند باعث جر و بحث شود.
اکنون ۱۱ سال است که ماریون و کریس با هم ازدواج کردهاند. اگر کریس عاشق کسی دیگر شود، او میتواند با رضایت ماریون رابطهای با آن فرد داشته باشد، بدون آنکه از ماریون جدا شود. این امر برای ماریون هم صدق میکند. با رابطهی باز زندگی کردن به این معناست که یک نفر میتواند با افراد بیشتری رابطه داشته باشد.
رابطهی باز و باز نگه داشتن احساسات
کریس میگوید: «آدمهایی هستند که سه رابطه هم زمان دارند، در این روابط هم همه حقوق یکسان دارند. کسان دیگری یک رابطهی اصلی دارند و یک رابطهی فرعی. آدمهای دیگر هم وجود دارند که دوست دارند روابط متعدد داشته باشند. اما همهی این روابط یک وجه مشترک دارند و آن هم این است که این چنین افراد دوست دارند احساسات خود را باز نگه دارند».
خیلی از انسانها اصرار دارند که شریک زندگی خود را چه از نظر عاطفی و چه از نظر جنسی حتما به صورت انحصاری فقط برای خود داشته باشند. اما همین مساله میتواند برای افراد دیگر مشکلی نباشد؛ افردی که یک سری نورمهای جامعه برایشان اهمیتی ندارد. میشائل واگنر، یک جامعهشناس از دانشگاه کلن آلمان در اینباره میگوید: «در جامعهای که ازدواج از اهمیت خاصی برخوردار است، وفا داری در زندگی زناشویی نیز بسیار مهم و جزئی از هنجارهای اجتماعی به حساب میآید». یکی از اصولازدواج این است که انسانهایی که با هم ازدواج کردهاند، رسم وفاداری را رعایت کنند.
وفاداری، قابل مذاکره است!
اصل وفاداری، ارزشی جهانی است که رفتار انسانها را هدایت میکند، اما هر انسانی با برداشت خاص خود از آن پیروی میکند. میشائل واگنر میگوید: «در جامعهی کنونی آلمان، نورمهای اجتماعی کمرنگتر از گذشته شدهاند. برای مثال دیگر اینطور نیست که همهی انسانها از نورم وفاداری اطاعت کنند، بلکه وفاداری بیشتر به یک مسالهای تبدیل شده که میشود مورد مذاکره و گفتوگو قرار گیرد».
در آلمان آماری در رابطه با میزان تعداد نفراتی که با روابط باز زندگی میکنند وجود ندارد. به همین دلیل نمیتوان ادعا کرد که روابط باز در کل یک روند جدید هستند. اما چنین روابطی بیشتر و بیشتر در حال شکل گرفتناند. برای مثال این افراد نشستهایی در برخی شهرهای بزرگ آلمان دارند. ماریون و کریس هم چند سال است که سعی دارند با همفکران خود رابطه برقرار کنند.
روابط بیشتر، خودشناسی بیشتر
انسانهایی که با روابط باز زندگی میکنند، باید زمان و انرژی بیشتری مصرف کنند تا بتوانند روابطشان را به طور مطلوب پیش ببرند. اما بعد مثبت این مساله آن است که انسانهایی که در چنین روابطی هستند با احساسات خود راحتتر کنار میآیند و بهتر خود را میشناسند.
DG/AA